جامعه ایرانی – امان الله قرایی جامعه شناس معتقد است که «ما در آموزشوپرورش کشورمان هیچ آموزش رفتار و عملکرد اجتماعی به دانشآموزان نداشتیم. تنها روشی که ما از این نظام آموزشی میبینیم یک رفتار ماشینی معلم مداری و معلم محوری است.»
نظام آموزشی در ایران قدیمی و غیر کارآمد است؛ به ویژه در حوزه مهارت آموزی اجتماعی به دانش آموزان. این مسئله ای است که بسیاری از کارشناسان حتی وزیر آموزش و پروش هم بر آن تاکید دارد.
هفته گذشته سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش با تاکید بر خالی بودن جای مهارت اجتماعی در کلاسهای درسی، گفت: «باید در کلاسها مهارت بلند کردن یک زمین خورده، صبوری، تحمل در برابر سختی ها و نگاه به چشم انداز و افق ها و از خودگذشتگی را با دانش آموزان تمرین کنیم.»
خالی بودن جای این موارد در کلاسهای درس ما معنا و مفهومی جز این ندارد که دانش آموزان ما مهارت های اجتماعی را در طول دوران تحصیل فرا نمیگیرند و نسلی که فاقد مهارتهای اجتماعی باشد قطعا نمیتواند کمکی به رشد و تعالی جامعه موثر کنند. اینکه این صحبتها از زبان عالی ترین مقام آموزشی کشور مطرح می شود نشان از این دارد که بحران جدیتر از همیشه شده است.
دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با جامعه ایرانی ضمن انتقاد از روش آموزشی حاکم بر نظام آموزش و پرورش تاکید میکند: . مسلم است که آموزش و پروش باید از حالت ماشینی خارج شود و به سمت پرسش و پاسخ و روش سقراطی، روش حل مسئله، روش مکاشفه حرکت کند. ما باید خانهتکانی آموزشی انجام دهیم.
***
فرزندانمان را وظیفه مدار و مسئولیتپذیر بار نمیآوریم
در خبرها داشتیم که وزیر آموزشوپرورش با تأکید بر اینکه باید در کلاسها مهارت بلند کردن یک زمینخورده، صبوری، تحمل در برابر سختیها و نگاه به چشمانداز و افقها و ازخودگذشتگی را با دانشآموزان تمرین کنیم گفتند کلاً جای مهارتهای اجتماعی در کلاسهای درسی ما بسیار خالی است. نظر شما دراینباره چیست؟
بنده طی سخنرانی مکه در محضر اساتید ارجمند و ایران باستان هشدار داده بودم که فرزندانمان را وظیفه مدار و مسئولیتپذیر بار نمیآوریم؛ یعنی نه در خانواده و نه مدرسه وظایفی که او باید را بهخوبی انجام نمیدهد، نظارت نمیشود و مسئولیتی به او داده نمیشود؛ آنچه آقای وزیر فرمودند ازنظر تعلیم و تربیت کاملاً درست هست. بنده هم در کتاب جامعهشناسی آموزشوپرورش هم اشاره کردم که باید فرد را طوری بار بیاوریم که در خدمت جامعه باشد. «جان دیویی» در سال ۱۹۱۱ در کتاب آموزشوپرورش و دموکراسی مطرح کرد: فرد را برای زندگی کردن در جامعه باید تقویت کرد. آقای بطحایی کاملاً آگاهانه به این نکته اشاره داشتند.
رفتار نظام آموزشی ماشینی است
ما در آموزشوپرورش کشورمان هیچ آموزش رفتار و عملکرد اجتماعی به دانشآموزان نداشتیم. تنها روشی که ما از این نظام آموزشی میبینیم یک رفتار ماشینی معلم مداری و معلم محوری است. ما فرد را برای زندگی کردن آماده نمیکنیم. در آموزشوپرورش آمریکا و ژاپن کودکان را مسئولیتپذیر و وظیفه مدار تربیت میکنند.
بنده تعجب میکنم در روستاهای کشور وظیفه مداری رعایت میشود اما در شهرهای ما خیر. فرزندان ما حتی بلد نیستند یک نامه اداری و یا تقاضای استخدام بنویسند. این دردی است که جامعه آموزشوپرورش ما دارد.
نظام آموزشی ما درگذشتههای دور هم این آموزش اجتماعی را نداشت…
طبق تحقیقاتی که داشتم آموزشوپرورش در ایران باستان این مفهوم را داشت که یک فرد میبایستی دانشاندوزی نماید و ادب را فراگیرد تا آنکه صاحب صفات و کردار نیک گردد و بتواند برای اجتماع عضو مفیدی بشمار رود و آن را به دیگران منتقل میکرد. در سال ۱۲۶۸ بعد از دارالفنون ما پشتمیزنشین پرور بار آوردیم. در آن زمان هر کس که از دارالفنون فارغالتحصیل شد رفت و یک سمت و پستی در کشور گرفت و صندلی ریاست را از آن خود میکرد. کمکم این عقیده به دانشگاههای امروزی راه یافت.
در ژاپن درسی که دانش موزان میخوانند همراه با عمل است
ما بیست سال زودتر از ژاپن شروع کردیم اما الآن جایگاه ما و ژاپن قابلمقایسه نیست. در ژاپن درسی که دانش موزان میخوانند همراه با عمل است. در آنجا کودکان به همراه تحصیل، کار کردن و وظیفه مدار بودن را فرامیگیرند. کودکان در مدرسه نظافت کردن کلاسها و میز و نیمکت و حتی تمیز کردن سرویس بهداشتی را انجام میدهند. کارهای گروهی انجام میدهند.
در انگلستان دانشآموزان دو ساعت بعد از کلاس درس باید در کتابخانه کل مجلات و کل روزنامهها را بخواند و آنوقت میتواند مدرسه را ترک کند. در آموزشوپرورش خودمان صبح فرزند به مدرسه میرود و معلم میگوید و دانشآموز مینویسد و بعد هم تمام و دوباره تکرار این چرخه معیوب؛ نه کنفرانسی نه بحثی نه تبادلنظری فقط نوشتن کلام معلم.
آموزشوپرورش ما بیمار است
وقت آن نشده که بازنگری در سیستم و نظام آموزشی صورت پذیرد؟
بنده در سال ۷۳ بیان کردم که آموزشوپرورش ما بیمار است. مسلم است که آموزش و پروش باید از حالت ماشینی خارج شود و به سمت پرسش و پاسخ و روش سقراطی، روش حل مسئله، روش مکاشفه حرکت کند. نظام آموزشی ما یکخانهتکانی اساسی میخواهد. در روش «بارت» داریم معلم حرف نزن؛ دانشآموز حرف بزن. وقتی در مدارس چهل دانشآموز سر کلاس هیچگونه تعامل و پرسش و پاسخی ندارند، همین میشود که الآن گرفتار آن هستیم. باید قوانین کهنه و قدیمی ما بازنگری شود.
باید به سمت شاگرد محوری برویم
باید به سمت شاگرد محوری برویم. حرف وزیر هم همین هست. دانشآموز باید حرف بزند و معلم هم نقش خود را بهعنوان راهنما و هدایتکننده ایفا کند. باید دانشآموزان را پرسشگر بار آورد. اگر بازنگری در قوانین و سیستم آموزشی نشود فرزندانمان هر چیز که در ماهواره و سایتها و رسانه اجتماعی ببیند به دلیل نداشتن قدرت تجزیهوتحلیل باور میکند و بهنظام جمهوری اسلامی بیاعتماد میشود. اینطور میشود که کودکان ضدانقلاب تربیت میکنیم.
نظام آموزشوپرورش از پای بست ویران است
اینجاست که ضرورت بازنگری در نظام آموزشوپرورش مطرح میشود به نظر بنده هم وزیر منظورشان این است که در سیستمهای آموزشی ما یک تغییر کلی ایجاد شود. حتی آقای وزیر در سخنرانیهای گذشته خود در مجلس از روش ماریا مونتهسوری نام بردند. نظام آموزشوپرورش از پای بست ویران است. وقتی ما در مقطع ابتدایی اینچنین مشکلاتی داریم چه انتظاری باید از مقاطع بالاتر آموزشی خود داشته باشیم! بنده مکرراً در نامهنگاریها و جلساتی که با مسئولین داشتم خواستار تجدیدنظر در شیوههای آموزشی و در ابعاد وسیعتر کل نظام آموزشی شدم.
آقایان دست بجنبانید تا اوضاع از این خرابتر نشده است
بهعنوان سؤال پایانی در جامعه شاهد یک سری وقایع تلخ مانند تجاوز به کودکان و دانشآموزان در مدارس و شهرها بودیم اینجا این سؤال مطرح میشود که چرا علاوه بر تغییر نظام آموزشی سند ۲۰۳۰ یونسکو تبیین و تصویب نمیشود؟
بنده در پاسخ به این شعر از سعدی اشاره میکنم که: هر که در خردیش ادب نکنند/ در بزرگی فلاح ازو برخاست/ چوب تر را چنانکه خواهی پیچ / نشود خشک جز بآتش راست. از کلاس اول ابتدایی باید یاد بگیرد که تمامکارهایش را خود انجام دهد. در ایران باستان کودکان بزرگتر به کودکان کوچکتر آموزش میدادند. حضرت امیر در فرمایشات خود هم به این نکته اشاره داشتند که: الْعِلْمُ مِنَ الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ (یادگیری در کودکی مانند نقاشی و اثر گذاشتن بر روی سنگ است). در فرمایش حضرت رسول اکرم نیز به این نکته اشارهشده که ز گهواره تا گور دانش بجوی پس باید تعلیم و تربیت از اولین مقطع که همان ابتدایی هست شروع شود. باید دیدگاه حضرات وآقایان در مورد آموزش جنسی عوض شود. تا کی باید به کودکانمان تجاوز شود. آقایان دست بجنبانید تا اوضاع از این خرابتر نشده است. جلوی ضرر را از هر جا بگیرید منفعت هست.