ارتباط با ما در

نشنال اینترست تشریح کرد

ترامپ از جانبداری عربستان در برابر ایران چه سودی می‌برد؟

آمریکا مدعی است که از سلطه ایران در خاورمیانه می‌ترسد اما این مسئله نه آمریکا را تهدید می‌کند و نه این احتمال وجود دارد. ترامپ در حال حاضر بیشتر شبیه به یکی از ملازمان سلطنتی عمل می‌کند، فقط با این تفاوت که بجای اینکه در ریاض خدمت کند، در واشنگتن است.

منتشر شده

جامعه ایرانی– واشنگتن نباید میان دو کشور یکی را انتخاب کند. دونالد ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود همان‌قدر که نسبت به وابستگی امریکا به متحدان آسیایی و اروپایی گلایه داشت، از پادشاهی عربستان هم انتقاد می‌کرد. این‌طور به نظر می‌رسید که روابط دوجانبه میان دو کشور تغییر خواهد کرد.

به گزارش جامعه ایرانی به نقل از نشنال اینترست، اما حال به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور آمریکا در حال ایجاد یک همکاری نزدیک‌تر با رژیم سلطنتی عربستان است. وی اخیراً گفته بود که انتظار دارد ایرانی‌ها برای انجام یک توافق با او تماس بگیرند، اما باید امیدوار باشیم که این‌طور نشود، مبادا که این دولت هژمونی عربستان در خاورمیانه را رقم بزند. این مسئله به نفع هیچ‌کس خارج از ریاض نخواهد بود.

این پادشاهی لیاقت بی‌اعتنایی ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی را داشت. عربستان یک دولت استبدادی فاسد است که روابط مالی کهنه‌ای با تروریست‌ها دارد، بااین‌حال با سربازان آمریکا همانند محافظ شخصی سلطنت خود رفتار می‌کند.

رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق آمریکا درباره دیدار خود با شاه عبدالله گفته بود: «او خواستار حمله گسترده به اهداف نظامی ایران، و نه فقط تأسیسات هسته‌ای آن است.» این به فرض دوست آمریکا «از واشنگتن می‌خواست که جوانان خود را راهی جنگ با ایران کند تا از موقعیت عربستان در خلیج‌فارس و منطقه محافظت شود، انگار که ما سرباز مزدور آن‌ها هستیم.» از دیدگاه ریاض آمریکایی‌ها دقیقاً همان مزدور فرض می‌شوند.

بااین‌حال جانشین‌ها در واشنگتن همچنان به دوستی خود با سعودی‌ها معترف هستند. این مسئله بازتاب‌دهنده بدبینی بی‌شرمانه است تا محبت واقعی. به‌هرحال، این نفت و گاز است که دو کشور را به هم نزدیک کرده نه منافع و ارزش‌های مشترک. آمریکایی‌ها به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار سعودی‌ها قصد متوقف کردن صادرات نفت را دارند، درحالی‌که این رژیم بدون درآمد نفتی دوام نخواهد آورد.

ترجیح واشنگتن به اینکه عربستان تحت کنترل دشمنان قرار نگیرد، ریشه در دکترین کارتر دارد که احتمال حرکت شوروی به سمت خلیج‌فارس را پیش‌بینی می‌کرد. اما این تهدید سال‌ها پیش از بین رفت. امروز خلیج‌فارس همانند گذشته برای آمریکا مهم نیست.

زمانی که ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد، به نظر می‌رسید که سواری مجانی سعودی‌ها به پایان می‌رسد. در این صورت این پادشاهی سالخورده مجبور است که خود را اصلاح کند و مردم کشورش را متقاعد کند که به خاطر پادشاهی کشورشان بجنگند. چرا کسی باید برای این پادشاهی بمیرد؟

بااین‌حال، نخستین سفر رئیس‌جمهور آمریکا به ریاض بود، جایی که در میهمانی‌ها شرکت کرد و «رقص شمشیر» انجام داد. پس از آن بود که ترامپ ظاهراً به‌طور کامل تحت طلسم سعودی‌ها قرار گرفت.

با وجود اصلاحاتی که اخیراً در این کشور صورت گرفته، آزادی‌های عربستان کمتر از آن چیزی است که قرار بود در دوره محمد بن سلمان طرفدار اصلاحات باشد. باوجودآنکه سلمان مدعی مبارزه با فساد است، هزینه هنگفتی را صرف قایق تفریحی و قصر و ظاهراً هنر می‌کند.

ده‌ها میلیارد دلار خرید تسلیحاتی از آمریکا باعث شده عربستان به سومین کشوری در عرصه جهان تبدیل شود که بیشترین هزینه نظامی را داشته، اما نیروهای مسلح این کشور هیچ شهرتی در دلاوری و سلحشوری نظامی ندارند. در واقع چه کسی می‌خواهد که برای یک سلطنت فاسد، استبدادی و متروک بجنگد و کشته شود؟ حداقل رژیم ایران مدعی نمایندگی ارزش‌های بزرگ‌تری است. خانواده سلطنتی عربستان فقط از تأمین نیازهای خود دفاع می‌کند.

بااین‌حال به نظر می‌رسد دولت ترامپ این پادشاهی را به‌عنوان نماینده خود تقدیس می‌کند. این مسئله یادآور روزهای بد دوره شاه ایران است. آمریکا به انتصاب وی کمک کرد –ایرانی‌ها هنوز هم کودتای ۱۹۵۳ علیه دموکراسی را به خاطر دارند- و انبار تسلیحات او را پر کرد. او برنامه هسته‌ای ایران را آغاز کرد و به سمت گسترش نفوذ کشورش رفت و در پی ارتقا منافع خود و نه منافع آمریکا بود. اما حکومت سلطه‌طلب و جنایتکار او منجر به سقوطش شد و جمهوری اسلامی شکل گرفت.

هیچ نیازی نیست که واشنگتن میان ایران و عربستان جانب یکی را بگیرد. در واقع همان‌طور که هنری کسینجر درمورد ایران و عراق در زمان جنگ وحشتناک شان سه دهه پیش گفت، حیف که نمی‌شود هر دو شکست بخورند. اگر این‌طور نمی‌شود، بهتر است که هر یک از آن‌ها دیگری را متوازن کند.

گرچه سخنرانی اخیر مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا درباره ایران ضرورتاً خواستار تسلیم این کشور است: پذیرش هژمونی عربستان، خلع سلاح در برابر نیروهای ارشد نظامی سعودی، تسلیم شدن متحدان منطقه‌ای ایران، و تمنا برای بخشش واشنگتن و ریاض. پومپئو توافقی را مطرح کرده که تهران نمی‌تواند بپذیرد، بااین‌حال این طرح برای عربستان ارائه شده نه آمریکا. چرا باید از دیکتاتوری عربستان طرفداری کرد؟

آمریکا مدعی است که از سلطه ایران در خاورمیانه می‌ترسد اما این مسئله نه آمریکا را تهدید می‌کند و نه این احتمال وجود دارد. ترامپ در حال حاضر بیشتر شبیه به یکی از ملازمان سلطنتی عمل می‌کند، فقط با این تفاوت که بجای اینکه در ریاض خدمت کند، در واشنگتن است. دولت ترامپ به جای رایزنی برای بخشیدن خاورمیانه به ملک سلمان و سلطنتی‌ها، باید مدافع منافع آمریکا باشد.

جهت ثبت دیدگاه کلیک کنید

دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادامه مطالعه

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.