جامعه ایرانی- رحیمی، عضو هیات رییسه مجلس درباره تاثیر شیوه تفکر و روش عملی محمد تقی مصباح یزدی و دوستان او در این خصوص توضیح داد: هیچ کشوری خود را نباید محور دنیا قلمداد کند و اصل برابر کشورها در بسیاری از موارد قابل توجه و راهبردی به حساب میآید.
اتفاقاتی مانند تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان ایرانی، جنگ بین ایران و عراق و ماجراهایی مانند پرونده هستهای ایران از اثرگذارترین عوامل بر سیاست خارجی ایران در دوران پس از انقلاب بوده است که در نتیجه آنها روابط با برخی از کشورها مانند آمریکا و بعضی کشورهای عربی قطع یا تیره شده است.
این مسئله در زمان دولت احمدینژاد به اوج خود رسید و تغییرات اساسی در مناسبات سیاست خارجی موثر واقع شد. واگذاری مقام دبیری شورای عالی امنیت ملی از حسن روحانی به علی لاریجانی و سپس به سعید جلیلی و جابهجایی بسیاری از سفرا در کشورهای خارجی، مصادیقی از تغییراتی بود که هنوز اثر خود را حفظ کرده است. احمدینژاد در دو ریاست جمهوری خود در خصوص برقراری رابطه با کشورهای آمریکای لاتین و آسیای شرقی به جای کشورهای اروپایی تغییر رویکرد داد، تغییری که در آن چندان سود ایران دیده نشد.
با روی کار آمدن دولت روحانی پس از احمدینژاد تلاش فراوانی برای برقراری ارتباط با کشورهای دیگر صورت گرفت و گرچه در این زمینه موفقیتهایی هم به دست آمد، اما این مسئله نتوانست نیازهای امروز مردم ایران که توسط دوستان خارجی برطرف می شود را تامین کند، بطوریکه محمد تقی مصباح یزدی از چهرههای روحانی تندرو در قم که به نقدهای تند و تیزش علیه جریان اصلاح طلبی و اعتدالگرایی شهرت دارد در این باره گفته است: «نمیخواهم سیاهنمایی کنم اما به تعداد انگشتان یک دست دوست در دنیا نداریم. در بهترین حالت نسبت به ما بیتفاوت هستند.»
علیرضا رحیمی، عضو هییت رییسه مجلس شورای اسلام، در گفتوگو با جامعه ایرانی درباره اندک بودن دوستان خارجی ایران گفت: نقش هر کشور در فضای بینالمللی به قدری اهمیت دارد که دراعتبار آن و احساس غرور هر ملت تاثیرگذار است. جمهوری اسلامی اهدافی ملی و بین المللی در نظر داشت که با تلاش، گامهایی را در مسیر آن برداشته است، منتها این کار با فراز و نشیبهای فراوانی در طول چهار دهه مواجه شده که باید مورد توجه قرار گیرد.
وی در خصوص آسیب شناسی این فراز و فرودها گفت: شعارهایی مانند مدیریت جهان یا نهضت آفرینی، ادبیات نازل در گفتمانهای بین المللی، بیحرمتی به پرچم برخی کشورها و فاصله گرفتن از فضای گفتوگو از جمله نکات قابل اشاره در این زمینه است. در بسیاری از موارد که تراز بینالمللی دارد، افول کردیم و موجبات افت و خیز در مناسبات بین المللی را فراهم ساختیم.
این عضو هییت رییسه مجلس در ادامه یادآور شد: نیاز به یک آسیب شناسی در این زمینه داریم. در دولت هفتم و هشتم دیپلماسی تنشزدایی محور بود و در دولتهای نهم و دهم بنا به دلایل مختلف دیپلماسی هستهای، دیپلماسی تنشزایی را تحت شعاع قرار داد. در فضای دیپلماسی هستهای امریکاییهایی یک اجماعسازی جهانی علیه ایران انجام دادند و فضای ایران هراسی را ایجاد و گسترش دادند و نهایتا با توافق برجام این فضا شکسته شد. در آخرین اقدام خروج امریکا از برجام مجددا فضایی را ایجاد کرد که ما تعامل با همسایگان را در اولویت قرار دهیم همچنان که در برنامه ششم بود، اما برای تحقق آن رفع تنش از همسایگان هم باید در اولویت قرار گیرد.
رحیمی در این رابطه اظهار داشت: موارد فوق در مناسبات ایران با دیگر کشورها بسیار اثرگذار است و نباید فراموش کرد که استمرار دوستیها در روابط بین الملل به دیپلماسی واحد، حرفهای و راهبردی نیاز دارد، عدم ثبات در رویکردهای دیپلماسی با تغییر دولتها موجب اختلال در روابط و مناسبات میشود و حتی ممکن است دوستیها را به کدورت و دشمنی تبدیل کند.
وی در این باره به بیان نمونهای پرداخت و گفت: مناسبات ایران و عراق یا ایران و ترکمنستان یا ایران و آذربایجان را به عنوان نمونههای قابل توجه در افت و خیز مناسبات با همسایگان میتوان مثال زد و نمونه برجسته آن کشور عراق است که موارد مختلفی را از این کشور به صورت مصداق میتوان نام برد.
این عضو هیات رییسه مجلس درباره تاثیر شیوه تفکر و روش عملی محمدتقی مصباح یزدی و دوستان او در ریزش دوستان ایران در جهان گفت: هیچ کشوری خود را نباید محور دنیا قلمداد کند و اصل برابری کشورها در بسیاری از موارد قابل توجه و راهبردی به حساب میآید. درست است که تمام کشورها تلاش میکنند قدرت خود را افزایش دهند تا از این مسیر تاثیر بیشتری در مناسبات بینالمللی داشته باشند، ولی نباید فراموش کرد مبنای آن مذاکره و گفتوگو است که مسیر حرکت جامعه بینالمللی از جنگ جهانی اول و دوم همگرایی و دموکراسی بوده است.
رحیمی در این خصوص اضافه کرد: اینکه یک کشور خود را حق مطلق یا محور کل جهان بداند و داعیه مدیریت کل جهان را داشته باشد به هیچ وجه با فضای منطق بینالمللی و راهکارهای ایران هم که از اولین کشورهایی بود که به سازمان بین الملل ملحق شد وآن را به رسمیت شناخت، سازگاری ندارد. بنابراین این راهبرد تک محوری در فضای بینالمللی شکست خورده است و این شکست، هم در تجربه خود را نشان داده و هم در آینده نشان خواهد داد زیرا جهان به سمت آن نمی رود.
وی در این باره یادآور شد: ظرفیت انعطافپذیری و همکاری بینالمللی با حفظ منافع ملی رویکرد مهمی است که ایران هم میتواند از همین مسیر به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کند، همچنان که در برجام مشاهده شد با حفظ منافع ملی و اصل عزت، حکمت و مصلحت توانستیم مهمترین مذاکرات بینالمللی قرن را مدیریت کنیم و نتیجه گیریم.
این عضو هیات رییسه مجلس درباره تاثیر تندروها بیان کرد: افراط توسط هر گروهی اعم از مخالفان دولتی یا دیگران به طور حتم شکننده انسجام ملی است و تاثیر کاملا منفی بر مناسبات بینالمللی خواهد داشت. نمونه قابل توجه آن آتش زدن برجام با پرچم کشورها در مجلس بود که هم در مناسبات بین المللی تاثیر منفی گذاشت و حتی در واقع شرایط اقتصادی کشور و نرخ ارز موثر واقع شد. یا تسخیر سفارت عربستان یا انگلیس خسارتی که به روابط ایران وارد کرد نتیجه تندگرایی در داخل است.
رحیمی افزود: در صورتی که موفقیتی را در مسیر بین الملل پیشبینی میکنیم مسیر کسب آن به طور حتم اعتدال در داخل و انسجام در سیاست بین الملل است.