جامعه ایرانی– پنجم اوت دولت ترامپ دور نخست تحریمهای آمریکا علیه ایرانکه بر اساس برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام به حالت تعلیق درآمده بود را بار مجدداً اجرایی کرد. اما بخش عمده این تحریمها تا پنجم نوامبر یعنی ۱۸۰ روز پس از خروج واشنگتن از توافق هستهای اجرایی نخواهد شد.
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از فارن افرز، در این تاریخ تمام تحریمهایی که بهواسطه برجام تعلیق شده بود، از جمله مهمترین آنکه تحریم صادرات نفت ایران بود، دوباره از سر گرفته میشود.
تحریم صادرات نفتی این پتانسیل را دارد که ضربه اقتصادی به تهران وارد کند. حبیبالله بیطرف، معاون وزیر نفت ایران در ماه ژوئن اعلام کرد که دولت ایران در سال مالی ۲۰۱۷ برابر ۵۰ میلیارد دلار از فروش نفت درآمد داشته و نفت و محصولات پتروشیمی ۷۰ درصد مجموع صادرات ایران را تشکیل میدهند.
فارن افرز در ادامه مدعی شد: اگر مقامات دولت ترامپ بتوانند از کارتهایی که در اختیار دارند به درستی بازی بگیرند، کاهش قابل توجه صادرات نفت ایران تضمین میشود. اما چنین اقدامی مستلزم آن است که دولت هم بازارهای جهانی و پیچیده نفت و همبازی دیپلماتیک چندسطحی را هم در دولتها و هم در شرکتهای جهانی هدایت کنند.
ترامپ مجبور خواهد شد که دیپلماسی ماهرانهای را با بزرگترین مشتری ایران یعنی چین که تصمیمهای خود در مورد نفت ایران را در فضای تنش آمیز تجاری واشنگتن-پکن گرفته، مدیریت کند. وی مجبور خواهد بود که کمپین بیرحمانه خود علیه فرار از تحریمهای ایران را حفظ کند. وی همچنین مجبور به پذیرش این واقعیت خواهد بود که تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه خرید نفت ایران تلاشهای جهانی برای ایجاد مکانیسمی که کشورهای خارجی بتوانند با استفاده از آن، علیرغم تحریمهای آمریکا در آینده به تجارت خود ادامه دهند را تسریع میکند.
به حداقل رساندن تأثیرات بازار
نخستین چالشی که دولت ترامپ در اعمال مجدد تحریمهای نفتی علیه ایران باید مدیریت کند به حداقل رساندن تأثیرات گوناگون آن روی عرضه جهانی نفت است. ایران در سال ۲۰۱۷ حدود چهار میلیون بشکه نفت در روز تولید کرد –تقریباً چهار درصد مجموع تولید جهانی- و ۲.۱ میلیون بشکه در روز صادرات داشت. محروم کردن سریع بازارها از این حجم نفت میتواند تأثیرات دراماتیکی روی قیمت جهانی نفت داشته باشد.
تحریمهای نفتی آمریکا با توجه به شرایط بازارهای جهانی طراحی شده است. رئیسجمهور آمریکا بجای مجبور کردن کشورها به توقف فوری واردات نفت از ایران میتواند به این کشورهای پیشنهاد دهد که به وارداتشان ادامه دهند به شرطی که حجم آن را هر شش ماه یکبار بهطور چشمگیر کاهش دهند. دولت اوباما از همین انعطافپذیری استفاده کرد تا کاهش مرحلهای نفت ایران به یک میلیون بشکه در روز ظرف حدود ۱۸ ماه اجرایی شود.
ایالاتمتحده در واکنش به چالشهای بازار عربستان را مجبور کرد که تولیدات خود را افزایش دهد تا کاهش تولیدات نفت ایران جبران شود. این اقدام دستکم تا حدودی مانع از افزایش هرچه بیشتر قیمت نفت شد. اما اگر دولت ترامپ بخواهد کاهش حجم صادرات نفت ایران را سریعتر از آنچه بازارها انتظار دارند، عملی کند، با خطر آغاز مجدد روند صعودی قیمتها روبرو خواهد شد.
زیرپا گذاشتن عادتها
چالش دوم ترامپ در اعمال مجدد تحریمهای نفتی علیه ایران برای دولت ترامپ متقاعد کردن مشتریان ایران به توقف یا حداقل کاهش چشمگیر حجم خریدشان است. آمریکا برای حل این مشکل بید در دیپلماسی چندبعدی که هم شامل دولتها و هم شرکتهای جهانی میشود، مشارکت داشته باشد.
این رویکرد دولت محور احتمالاً در مورد ژاپن و کره جنوبی که در سال ۲۰۱۷ در مجموع صدها هزار بشکه نفت از ایران خریداری کردند، مثمرثمر خواهد بود. هیچ یک از آنها خواهان توافق واردات از ایران نیستند اما هر دو از دولت ترامپ خواستهاند که واردات حداقلی نفت را ادامه دهند.
شرایط دیپلماتیک در اروپا اما متفاوت است، جاییکه دولتها مستقیماً با خروج دولت ترامپ از برجام مخالفت کردند و تمایل چندانی برای مذاکره درمورد کاهش حجم واردات از ایران ندارند. در واقع، چندین دولت اروپایی همان اقدام به مذاکره برای کاهش واردات را نوعی امتیازدهی قلمداد خواهند کرد و احتمالاً از گفتوگو امتناع خواهند کرد. مذاکرات دولت با دولت برای کاهش واردات نفت اروپا احتمالاً نتیجه چندانی نخواهد داشت. و موفقیت مقامات دولت ترامپ بیشتر در زمینه مذاکره با شرکتهای اروپایی خواهد بود.
اما بزرگترین چالش دیپلماتیک دولت ترامپ در این زمینه، کشوری خواهد بود که بزرگترین مشتری ایران محسوب میشود و شرکتهایش بالاترین ظرفیت را برای نادیده گرفتن تهدیدات تحریمی آمریکا دارند: چین.
با توجه به اینکه چین دارای گزینههای تجاری برای مقاومت در برابر فشارهای تحریمی آمریکا است، این مسئله برای پکن اساساً سیاسی است نه اقتصادی. چین باید تصمیم بگیرد که به واردات نفت ایران ادامه دهد و با دولت ترامپ بر سر ایران بجنگد یا وارداتش را کاهش دهد و از درگیری اجتناب کند.
اگر رهبران چین تصمیم بگیرند که کاهش واردات نفت ایران پیشنهادی است که امتیازات کمهزینهای را تقدیم ترامپ میکند و امتیازات متقابلی را در مسائل تجاری و منطقهای در آسیا متوجه آنها میکند، چین به تهران خواهد گفت که خواستار واردات نفت کمتر از این کشور است. از سوی دیگر، اگر پکن به این نتیجه برسد که واردات نفت ایران پیام ضعیف بودن پکن را به ترامپ مخابره میکند و شانس اندکی برای دریافت امتیازات متقابل وجود دارد، احتمالاً چین به وارد کردن تانکرهای نفتی ایران ادامه خواهد داد.
مسدود کردن راه فرار
حتی اگر مشتریان اصلی ایران با کاهش خرید نفت از این کشور موافقت کنند، دولت ترامپ مجبور است که کمپین فشار جدی را علیه تکنیکهای فرار تهران اجرایی کند. در خلال سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ ایران تاکتیکهایی را برای فرار از تحریم و یافتن بازارهای غیرقانونی برای نفت خود اتخاذ کرد. ترامپ برای این کار مجبور است سرمایهگذاری هنگفتی روی منابع ردیابی کشتیهایی که نفت را در بنادر ایران بار زده و منتقل میکنند، داشته باشد.