تا به حال برایتان پیش آمده که تشنگی بر شما مستولی شود و حوصله نداشته باشید که بلند شوید و یک لیوان آب برای خودتان بریزید؟ آیا تجربه این را داشتهاید که هفتهها در خانه نامرتبتان شب و روز را سر کنید و حوصلهای برای سر و سامان دادن به شلختگی اطرافتان نداشته باشید؟ آیا دقایق طولانی سر جایتان مینشینید و به محض اینکه چشمتان به یک آشنا میافتد، درخواست یک فنجان چای میکنید؟
اگر جواب شما به این پرسشهای ساده مثبت است، شما یک «تنبل» هستید و بهتر است هر چه زودتر فکری برای خودتان بکنید. اما خبر خوب برای تنبلهای عزیز این است که میتوانند به عضویت «انجمن تنبلهای گمنام» در بیایند و در کنار تنبلهای دیگر خودشان را درمان کنند.
گفته میشود تنبلی ایرانیان بالاتر از متوسط جهانی است؛ به طوری که بر اساس آمارهای جهانی، ایرانیان بعد از عربها و آفریقاییها جایگاه سوم تنبلی را در جهان به خود اختصاص دادهاند. حسن قاضیمرادی – جامعهشناس – نیز در کتابی با عنوان «کار و فراغت ایرانیان» به این مسئله پرداخته و در آن تصریح میکند که «کار» و «تفریح» در بین ایرانیان، به شکل «زحمت» و «سرگرمیخواهی» نمود پیدا کرده است.
تنبل کسی است که اختیار زندگیاش را از دست داده و کارهایش را نه بر اساس درست بودن بلکه بر اساس اجبار یا علاقه انجام میدهد. تنبل معمولاً یا کاری انجام نمیدهد و یا اگر هم انجام دهد، استاد کارهای نیمهتمام است و برایش مهم نیست که این کارهای نیمهتمام چه لطمه بزرگی به زندگیاش میزنند.
تنبل، حاشیه امنی دور خود دارد و این حاشیه را همیشه محدود و محدودتر میکند. تنبل، شغل مشخصی ندارد و یا دائم در حال تغییر شغل است.
در این میان، افرادی هم هستند که به آسیبهای تنبلی آگاه شدهاند و تلاش میکنند که این رفتار را از خودشان دور کنند. «انجمن تنبلان گمنام» برای همین تشکیل شده است تا آدمهایی که به تنبلی اقرار میکنند به عضویت انجمن در بیایند و در راستای بهبود خود تلاش کنند.
«انجمن تنبلان گمنام» یکی از زیرمجموعههای انجمنهای «دوازده قدمی» است. «دوازده قدم» برنامهای متشکل از مجموعهای از اصول راهنماست که برای رهایی از اعتیاد، وسواس و دیگر مشکلات رفتاری بهکار میرود. دوازده قدم بر پایه اقرار به ناتوانی شخصی و پذیرش کمک یک نیروی برتر بنا شده است. این برنامه، اول در «انجمن الکلیهای گمنام» ایجاد شد و در سال ۱۹۳۹ در کتاب بزرگ «الکلیهای گمنام» منتشر شد. در سال ۱۹۵۳ «انجمن معتادان گمنام» و پس از آن انجمنهای مشابه دیگری با مبنا قرار دادن این اصول تشکیل شدند.
ما تلاش کردیم تا با اعضای انجمن تنبلان گمنام، دیدار و گفتوگو داشته باشیم اما این دیدار برایمان میسر نشد و به یک گفتوگوی تلفنی بسنده کردیم و خب قطعاً شما دلیلش را متوجه شدهاید!
«علیآقا» عضو انجمن تنبلان گمنام است و در اینباره برایمان میگوید: «همه آدمها نقصهایی دارند و این نقصها در هر انسانی متفاوت است اما این موضوع در برخی آدمها آنقدر زیاد است که آن شخص را دچار آسیب میکند. مثلاً فکر کنید اگر فردی دارای غرور بیش از حد یا تنبلی بیش از اندازه باشد، دچار چه مشکلاتی میشود.»
علیآقا که شغل آزاد دارد و ترجیح میدهد نامش برای مخاطبان فاش نشود، درباره قدمهایی که یک تنبل باید در این انجمن طی کند، توضیح میدهد: «سه سال پیش چند نفر دور هم جمع شدند تا برنامههای انجمنهای دوازده قدمی را برای آدمهای تنبل شرح دهند. در قدم اول، فرد تنبل باید با بیماری خودش آشنا شود و بداند که هیچ وقت تنبلی خود را جدی نگرفته در حالی که این موضوع صدمات زیادی به روح و جسم او زده است. او باید روی نواقص خود خط قرمز بکشد و به سمت درمان و پیشرفت قدم بردارد. او باید در راستای رشد روح و جسمش تلاش کند.»
درباره نحوه برگزاری جلسات انجمن از او میپرسم که میگوید: «جلسات انجمن هفتهای یک ساعت تا یک ساعت و نیم برگزار میشود و همه اعضای انجمن باید تابع قوانین باشند. از جمله قوانین ما این است که بدگویی و قضاوت کردن را کنار بگذاریم و از روی انتخابهای آگاهانه صحبت کنیم. برابری بین اعضا حرف اول را میزند و چیزی به اسم بالای مجلس و پایین مجلس وجود ندارد. صحبت ما اینجا اتحاد و همدلی است؛ شاید با هم اختلاف نظر داشته باشیم اما جایگاه هر شخصی محترم است. اصول کلاسهای ما بر مبنای خودشناسی و خدامحوری است. کلاسهای ما معمولاً در فرهنگسراها برگزار میشود اما خیلی وقتها هم سه یا چهار نفری در جایی دور هم جمع میشویم و خودمان را ارزیابی میکنیم. در این جلسهها با هم قول و قرارهای جمعی میگذاریم. مثلاً اینکه در طول یک هفته، روزی یک بار نرمش کنیم. خب همه ما میدانیم که ورزش خیلی چیز خوبی است اما چند درصد آدمها روزانه ورزش میکنند؟»
او ادامه میدهد: «یکی از کارهای ما داشتن برنامه روتین است چون معتقدیم که روح و جسم یک تنبل، ضعیف شده است. ما سه برنامه روزانه برای خودمان انتخاب میکنیم. مثلاً من میآیم نرمش کردن و مسواک زدن را در برنامه روتین خودم قرار میدهم اما این برنامه روتین را محدود به زمان و مکان خاصی نمیکنم. مثلاً فرقی ندارد من ورزش روزانه را در خانه یا پارک انجام دهم اما چیزی که مهم است این است که حتماً ورزشم را انجام دهم. بهتر است که برنامههای ابتدایی برنامههای سختی نباشند که فرد تنبل به راحتی از عهده آن بر بیاید. اگر این برنامه در ابتدا زمانبندی مشخصی داشته باشد، ممکن است اعضا از پس آن برنیایند و در اصطلاح دچار لغزش شوند.»
علیآقا همچنین میگوید: «لغزش در برنامه روتین، ناامیدی با خود به همراه میآورد و حال ما را بد میکند. به هرحال در ناخودآگاه همه ما یک عامل بازدارنده وجود دارد که جلوی ما را برای انجام خیلی از کارها میگیرد. یک نفر که دائم میگوید ولش کن! دائم میگوید خب که چه؟ این همه آدم در زندگی موفق شدند، در نهایت چه شد؟ در واقع منِ تنبل باید جلوی این نیروی بازدارنده بایستم. یکی دیگر از برنامههای ما برنامه هفتگی است. مثلاً اینکه باید هر هفته اتاقمان را یا محل زندگیمان را مرتب کنیم.»
یکی دیگر از برنامههای اعضای انجمن تنبلان این است که آنها یک ساعت در روز را بر خلاف میل و علاقهشان زندگی میکنند: «ما باید به مدت یک ساعت کاری را که دوست نداریم انجام بدهیم. مثلاً اگر دوست داریم یک ساعت تلویزیون تماشا کنیم، باید آن یک ساعت را بر خلاف میلمان کتاب بخوانیم.»
از علیآقا درباره تعداد اعضای انجمن میپرسم: «آمار دقیقی نمیتوانم به شما بدهم. کانال تلگرامی انجمن ما حدود ۴۰۰ نفر عضو دارد و در جلسات هفتگی هم حدود ۱۰ نفر حاضر میشوند. درِ انجمن به روی همه باز است و من به عنوان منشی جلسات موظفم در روز و ساعت مشخص در کلاس را باز کنم؛ چه ۱۰ نفر بیایند و چه یک نفر. در واقع این کلاس شامل کسانی میشود که خودشان به تنبلی اقرار میکنند. من خودم در همان جلسه اول متوجه تنبلی خودم شدم.»
از او میخواهم که راجع به مصادیق تنبلی اعضای انجمن برایمان صحبت کند: «ما شخصی را داریم که با وجود داشتن یک دختر ۱۵ ساله نمیتواند زودتر از ۴ بعد از ظهر از خواب بیدار شود. دانشجویی را داریم که سر کلاسهای دانشگاه حاضر نمیشود چون تنبلی میکند و وقت خودش را پای تلویزیون و موبایل میگذراند. متأسفانه تنبلی باعث میشود که ما در جمعهای مختلف اعتباری نداشته باشیم. تنبلها زبانزد همه میشوند و کسی کار مهمی را به آنها نمیسپارد. یکی از خانمهای انجمن به خاطر تنبلی زیادی که داشته شوهرش او را ترک کرده است. یکوقتهایی هست که آدمها از تنبلها فراری میشوند و تو را طرد میکنند.»
او ادامه میدهد: «مثلا خود من الان که دارم با شما صحبت میکنم، همسرم سر کار است و روفرشیهای خانه تانخورده و نامرتب است اما من هنوز حوصله نکردهام آنها را درست کنم. من اولش عضو یک انجمن دوازده قدمی دیگر بودم و موظف بودم سر ساعت مشخصی در کلاس را باز کنم اما همیشه پنج دقیقه دیرتر این کار را میکردم و همیشه هم برای این کار توجیههای خاص خودم را داشتم. اما به من گفتند که تو تنبلی و این توجیهها هم از روی تنبلی است و بهتر است که عضو انجمن تنبلان گمنام شوی!»
علیآقا توضیح میدهد که تمام انجمنهای دوازده قدمی مثل انجمن مغرورها، پرخورها، الکلیها و … از کشورهای خارجی وارد ایران شدهاند اما انجمن تنبلان گمنام اولین انجمن دوازده قدمی تمامایرانی است: «انجمن تنبلان گمنام هنوز آن طور که باید توسعه پیدا نکرده اما آرزو داریم که تا چند سال دیگر این انجمن خیلی بزرگتر شود و بتوانیم پیام تنبلها را به همه برسانیم.»