یکی از اصلیترین ویژگیهای ذاتی بشریت، اجتماعی بودن اوست، این یعنی شما نمیتوانید بدون برقراری ارتباط با افراد مختلف به زندگی خود ادامه دهید، بنابراین باید یاد بگیرید که مهارتهای اجتماعی شدن را کسب کرده و از آنها استفاده نمایید. در این مطلب تصمیم داریم به موضوع چگونگی برقراری ارتباط با افراد و یا به بیانی دیگر چگونگی اجتماعی شدن بپردازیم.
تنهایی و روابط اجتماعی ضعیف در دنیای امروز
مطالعات اخیر نشان میدهد که فراگیر شدن استفاده از تلفن همراه و شبکههای اجتماعی باعث شده است که همه ما به این نوع از ارتباطات مجازی عادت کرده و در برقراری ارتباطهای رو در رو و طبیعی دچار ضعف شویم. به همین دلیل هم هست که فراموش کردهایم چگونه میتوانیم افرادی را که دوست داریم در اطراف خود داشته باشیم.
امروزه تنهایی یک بیماری همهگیر و اپیدمیک به حساب میآید و طبیعتاً درمان آن نیز برقراری ارتباط بیشتر با دیگران است. متخصصان در چنین شرایطی معمولاً به ما میگویند که باید یاد بگیریم با هم صحبت کنیم. تاکید آنها بر این است که منظور از این صحبت، گفتگوهای روزمره و کوتاه نیست، بلکه ما باید سعی کنیم در مورد مباحثی جدیتر و عمیقتر با هم گفتگو کنیم. این کار باعث میشود که ارتباط متقابل و عمیقتری با افرادی که در کنارمان هستند برقرار کنیم.
ترس از قضاوت در روابط
روانشناسان معتقدند که ما باید در ارتباطاتمان مکالمات خود را مهندسی و کنترل نماییم تا احساسات و هیجاناتی واقعی را به یکدیگر القا کنیم. این گفتگوها در دو دسته خودِ سطحی و خودِ عمیق قرار میگیرند. دسته خودِ سطحی مربوط به موضوعات روزمرهای مثل تغییرات هوا، اخبار و. هستند و دسته دوم یا همان خودِ عمیق نیز ارتباط مستقیمی با خودِ درون ما با وجود همه احساسات و ادراکاتمان دارد.
خود عمیق به ترسها، امیدها، عشق و احساسات، ناامنیها و رویاهایمان مربوط میشود و از این بابت نیز عمیقتر و قابلباورتر است. شاید در این میان برای خیلیها چنین مسئلهای پیش آید که مردم همیشه نمیخواهند احساسات و زندگی خصوصی خود را با کسی در میان بگذارند! چرا که معمولاً در صحبتهای خصوصی از زندگی، افراد چنین اجازهای را به خود میدهند که اظهار نظر کرده و در زندگی یکدیگر دخالت کنند.
طبیعی است که این موضوع نیاز به فرهنگسازی بیشتر دارد، اما متخصصان معتقدند که ترس از دخالت افراد دیگر در این زمینه بسیار نادرست است. آن چیزی که باید واقعاْ از آن بترسیم این است که یک عمر به تنهایی زندگی کنیم و تا لحظه مرگمان نتوانیم با کسی ارتباط خوبی برقرار نماییم. برای شروع میتوانید خودتان پیش قدم شده و از بقیه بخواهید که از خودشان بگویند تا با توجه به واکنش شما متوجه شوند که لزوماً نیازی به اظهار نظر و یا دخالت در پاسخ به این گفتگوها احساس نمیشود.
به گفته متخصصان و روانشناسان برای برقراری ارتباطی سالم و درست با افراد باید در رابطه با موفقیتها و شکستهایمان صحبت کنیم. تقریباْ همه ما در زمانی که از شکستها و ترسهایمان حرف میزنیم، آسیبپذیرتر به نظر میرسیم. به همین دلیل هم باید جرأت صحبت در این زمینهها را در خود بیابیم. تنها قانون در این راستا آن است که کسی نباید در مقابل اعترافات کسی، اظهار نظر کند.
شروع قدمهای ابتدایی
طبیعت انسان آن است که بتواند به مرور زمان عادات و ویژگیهایی را در خود تغییر داده و قدم به قدم در جهت شکلگیری ویژگیهای مثبتتر پیش رود.
شاید برای کسی که ارتباط اجتماعی ضعیفی دارد پیش بردن مسائلی که تا به اینجا گفتیم کمی ترسناک و بزرگ باشد، به همین دلیل هم باید گفت که کسی از شما انتظار ندارد از همان اول جرأت صحبت در مورد مسائل عمیقی از خودتان را پیدا کنید. بهتر است قدم به قدم پیش روید و از کارها و صحبتهای سادهتر و کوچکتر آغاز کرده و بعد از شکلگیری رابطه نسبتاً دوستانه، مراحل دیگر را پی بگیرید.
شما میتوانید در ارتباطات روزمرهتان تمرین و تکرار داشته باشید. برای مثال اگر به فروشگاهی میروید با فروشنده بیشتر از قبل صحبت کنید و یا اگر به رستوران میروید از گارسون تشکر کرده و روابط ابتداییتان را تحکیم بخشید. این صحبتهای کم و خلاصه، رفته رفته میتواند به شما موجودیتی اجتماعی بخشیده و جرأت بیشتری در روابطتان بدهد.
یکی دیگر از قدمهایی ابتدایی که میتوانید پیش بگیرید این است که خود را به یک شنونده خوب تبدیل کنید. این کار کمک میکند که اطرافیانتان بتوانند با شما راحتتر صحبت کنند. این کار در مراحل بعدی میتواند شرایط مناسبی را برای صحبتهای شما و شکلگیری روابط عمیقتر فراهم آورد.
مطالعه کتابهای مرتبط
کلیدی که در ایجاد روابط اجتماعی میتواند به شما کمک کند مطالعه کتابهای مرتبط است. شما میتوانید با استفاده از راهکارهایی که کتابهای معتبر در این زمینه برایتان ارائه میکنند تمرین و تکرار را آغاز کرده و از خودتان فردی اجتماعی بسازید. یادتان باشد که شما باید بر اساس شخصیت و تواناییهای خودتان پیش بروید و این کتابها تنها کلیدهایی برای راهشگایی شما هستند و تا زمانی که خودتان نخواهید، تغییری در درونتان شکل نخواهد گرفت.
شرکت در کارهای داوطلبانه
شما باید خود را در موقعیتی قرار دهید که به موجب آن بتوانید ارتباطات بیشتری با افراد برقرار کنید. به همین دلیل نیز توصیه ما این است که خود را در کارهای داوطلبانه شریک کنید. برای مثال میتوانید در برنامههای خیریهای، محیط زیستی و… شرکت کنید و با کمک آن با افراد بیشتر آشنا شده و با آنها در تعامل قرار بگیرید.
با این کار میتوانید با یک تیری که در دست دارید چند نشان بزنید، هم به افراد نیازمند و یا محیط زیست خود کمک کنید و هم در ارتقای شخصیت اجتماعی و ویژگیهای مثبت خود تاثیرگذار باشید. تغییر محیط کاری و آموزشیهایی که روابط و موقعیت شما را ارتقا نمیدهند را نیز میتوان از این دست شرایط دانست.