جامعه ایرانی– سران اتحادیه اروپا مدتها است که خواستار رفتار مستقلتر این بلوک و تقویت نقش آن در عرصه بینالمللی هستند. شکست آنها در ایجاد راهی برای دور زدن تحریمهای آمریکا علیه ایران به آنها نشان میدهد که تا چه اندازه از این هدف دور هستند.
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از روزنامه آمریکایی«استارز اند استریپس»، در ماه سپتامبر فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برنامهای را برای ایجاد سازوکار هدف ویژه بهمنظور حفظ جریان تجارت میان ایران و اروپا اعلام کرد. امیدواری اروپا این بود که توافق هستهای ۲۰۱۵ پس از خروج دولت ترامپ از آن حفظ شود. تحریمهای آمریکا شامل ممنوعیت بخش عمده صادرات نفتی ایران آغاز شده اما سازوکار هدف ویژه اروپا راه بسیاری تا آماده شدن، دارد.
کشورهای عضو اتحادیه اروپا حتی نتوانستهاند کشوری را برای میزبانی این سازوکار بیابند. اتریش این درخواست را رد کرده، و لوکزامبورگ حال از سوی آلمان، فرانسه و انگلیس –سه امضاکننده توافق هستهای- تحت فشار قرار گرفته که این میزبانی را بپذیرد.
مسئلهای که به این جریان لطمه جدی میزند این است که این کشورهای بزرگ اروپایی بجای داوطلب شدن در این زمینه، سعی دارند بار را بر دوش همسایگان نه چندان قدرتمند خود بگذارند. انگیزه آنها مشخص است: هرچه کشور میزبان بزرگتر باشد، خطر خشمگین شدن دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز جدیتر است.
خطراتی که متوجه سیستم مالی اروپا است نمیتوانست از نظر دیپلماتیک و اقتصادی از این بیشتر باشد. جای تعجب ندارد که بانکهای مرکزی این کشورها تحت فشار هستند. بوندس بانک، بانک مرکزی قدرتمند آلمان اخیراً در سکوت کامل قوانین خود را بهگونهای تغییر داده که بتواند درخواست ایران برای انتقال ۳۰۰ میلیون یورو وجه نقد خود از این بانک را رد کند. دلیلش چیست؟ حفاظت از روابط تجاری بانک مرکزی خود با نهادهایی در «کشورهای ثالث». شما بخوانید آمریکا.
معدود افرادی نسبت به توانایی ترامپ برای تنبیه متحدانش در صورت عبور از او تردید دارند. ضمن اینکه مزایای سازوکار هدف ویژه اروپا دقیق مشخص نیست. این سازوکار تنها برای شرکتهای کوچک یا متوسطی که هیچ تجارتی با آمریکا ندارند، مفید است. اگر این سازوکار حجم اندکی از تجارت را تضمین کند، ایران انگیزه چندانی برای ادامه پذیرش محدودیتها بر برنامه هستهای خود نخواهد داشت.
از زمان اعلام خبر این سازوکار از سوی موگرینی، نمایندگان آمریکایی تأکید کردهاند غیرمحتمل است که شرکتهای بزرگ از این سازوکار استفاده کنند. اما علیرغم اینکه این اقدامات با عنوان «ببر کاغذی» رد میشود، آمریکا بهوضوح نگران است، اگر در مورد تأثیرشان بر اقتصاد ایران نگران نباشد، در مورد تأثیر نهاییشان بر قدرت آمریکا به طور کلی و سیاست آن در قبال ایران به طور خاص نگران است.
دیوید مورتلاک و بریان اوتول، هر دو از مقامات سابق آمریکا که روی سیاست تحریمها کار میکردند طی یادداشتی برای شورای آتلانتیک درباره استراتژی تحریمهای آمریکا نوشتند: «این سازوکار بازتاب تلاش جدی اتحادیه اروپا برای تضعیف فعالانه تحریمهای آمریکا و در ادامه آن سیاست ایالاتمتحده است. ایران ممکن است که در نتیجه اعمال مجدد تحریمها با مشکلات اقتصادی روبرو شود اما این بار بهاندازه گذشته از نظر دیپلماتیک منزوی نخواهد شد.»
تسهیل تجارت با ایران یکی از سادهترین گامهایی است که اتحادیه اروپا برای اثبات استقلالش میتواند بردارد. سایر اقدامات مانند یک ارتش مشترک اروپایی، احتمالاً ناخوشایند و پرهزینه خواهد بود. اگر قدرتمندترین اعضای این اتحادیه میتوانستند راهاندازی این سازوکار با بهگونهای مدیریت کنند، این اطمینان را به تاجرانی در همه ابعاد میدادند که همکاری با مکانیسم مالی اروپا باعث دریافت حداکثر حفاظت تجاری میشود. این مسئله میتوانست از سوئیفت هم حمایت کند و بر بیمیلی عدم اتصال به بانکهای ایران بیفزاید.
اقدام مشترک مستحکم اتحادیه اروپا یا فقط آلمان و فرانسه حتی میتواند تصمیم ترامپ برای مقابله با متحدان اروپایی را نیز خنثی کند: این اقدام وعده رئیسجمهور آمریکا برای ایجاد مشاغل را به چالش میکشد، چراکه شرکتهای چندملیتی آلمان و فرانسه در مجموع ۱.۴ میلیون نفر را در آمریکا استخدام کردهاند.