نمایندگان مجلس در جلسه علنی روز گذشته کلیات لایحه اصلاح قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی را با ۱۸۸ رای موافق تصویب کردند و اهمیت موضوع را بیش از پیش نشان دادند.
تا پیش از این زنان ایرانی که با مردان غیر ایرانی ازدواج میکردند و فرزندی را به دنیا میآوردند، آن فرزند با توجه به اینکه در ایران بدنیا آمده و زندگی میکند، بازهم تابعیت ایرانی به او تعلق نمیگرفت، چرا که از پدری غیرایرانی به دنیا آمده است.
پروانه سلحشورى نماینده مردم تهران در مجلس و عضو فراکسیون زنان در گفت و گو با جامعه ایرانى، در رابطه با تصویب طرح تابعیت به فرزندان زنان ایرانى، گفت: ما همان زمانى که وارد مجلس شدیم طرح اعطاى تابعیت را ارائه کردیم، آن موقع طرح با ۵١ الى ۵٢ درصد راى آورد و اصلا هم وارد دستور کار نشد. من چون در فراکسیون زنان بودم بارها اعلام کرده بودم که قطعا به دنبال این موضوع هستم تا بتوانیم چنین حقى را به فرزندان حاصل ازاین قبیل ازدواجها بدهیم. آقاى میدرى معاون رفاه وزارت کار از کسانى بودند که تلاش بسیار زیادى براى این موضوع کردند. البته زمانى که خانم جنیدى آمدند کار را به طور سفت و سخت در دست گرفتند و حتى با دعوت از مخالفان با آنها صحبت کردند.
سلحشورى با بیان اینکه خوشبختانه این طرح با راى بالایى در مجلس تصویب شد، تصریح کرد: شاید باورتان نشود اما من بیش از آنکه به فکر مادران این فرزندان باشم، نگران این کودکان بودم، کودکانى که در این کشور زندگى میکنند اما هویت ندارند. زمانى که ما به این کودکان شناسنامه نمیدادیم در اولین اقدام هویت و وجود آنها را انکار کرده بودیم. شخصا برای من بحث حقوق بشرى این موضوع اهمیت بسیار زیادى داشت. به نظرم ظلم بسیار بزرگى در حق این کودکان صورت میگرفت. شما فرض کنید مرد ایرانى در خارج از کشور با یک زن غیرایرانى ازدواج مى کند، حتى اگر آن بچه و پدر و مادرش یک بار هم پایشان را در ایران نگذارند، آن کودک به دلیل اینکه پدرش ایرانى است میتواند تابعیت ایران را داشته باشد. یعنى یک زن غیرایرانى به واسطه همسر ایرانى خود به راحتى میتواند براى فرزندش تابعیت بگیرد اما زن ایرانى که در داخل کشور است و ممکن است فرزندش حتى براى یک بار هم پایش را به خارج از کشور نگذارد، صرفا به دلیل ایرانى نبودن پدرش از داشتن هویت ایرانی منع میشود. درست مانند موضوع ورود به ورزشگاه ها که زنان غیر ایرانى به راحتى مى توانستند وارد استادیوم شوند اما زنان کشور خودمان نه!
عضوکمیسیون فرهنگى با اشاره به اینکه خوشبختانه نظر بسیارى از مخالفان برگشته است، گفت: بسیارى از آقایونى که مخالفت میکردند اکنون رضایت دارند و مى گویند چرا نباید به فرزندان زنان کشورمان تابعیت بدهیم. من امیدوارم هرچه سریعتر سایر مسائل زنان هم حل و فصل شود. همین موضوع تا دوسال قبل مانند یک تابو بود و به ما میگفتند به خاطر همین است که مى گوییم بهتر است زنان وارد مجلس نشوند.
سلحشورى ادامه داد: مخالفان طرح اعطاى تابعیت نظرشان این بود که با این تصویب این طرح خارجى ها به کشور مى آیند و به راحتى با زنان کشورمان ازدواج مى کنند و براى فرزندانشان تابعیت مىگیرند و بحران شغل در کشور را بیشتر میکنند. مگر ما مشکل کم داریم؟ مگر همه مشکلات حل شده که بخواهیم به چنین موضوعى رسیدگى کنیم و… نمونه اى از دلایل مخالفان بود. با همین دلایل عده اى را از حقوق انسانى خود محروم کرده بودند. من مراجعه کننده اى داشتم که دخترى ٢۵ ساله بود و میخواست ازدواج کند اما شناسنامه نداشت. این مشکلات را چگونه میخواستند حل کنند!. با همه اینها اما در نهایت خوشبختانه طرح تصویب شد و قرار است به شوراى نگهبان ارسال مى شود که بعید مىدانم شوراى نگهبان مخالفتى داشته باشد.
با اعطای تابعیت به فرزندانی که مادر ایرانی دارند، سرمایههای کشور را حفظ میکنیم
در همین رابطه محمدرضا الستی جامعه شناس و آسیب شناس در گفتوگو با جامعه ایرانی میگوید: ما مسئله ای را داریم و آن هم مهاجرت اتباع افغان، عرب و … به کشور ما که با دختران ایرانی ازدواج کردند و تشکیل خانواده دادند، بخشی از کیفیت کلان اقتصادی است، به معنای دیگر اساسا شاید آن دخترها شانس بسیار کمی برای ازدواج با مردان ایرانی را داشته باشند. تا قبل از این طرح، فرزندان حاصل از این ازدواج هویت ایرانی نداشتند و با اینکه در ایران زندگی میکردند اما احساس تعلق به کشور را نداشتند اما اکنون با گرفتن هویت ایرانی میتوانند احساس تعلق بیشتر و با کیفیت تری را به ایران داشته باشند که این موضوع در دراز مدت میتواند از احتمال خروج آنها از کشور جلوگیری کند و به نوعی حفظ سرمایه شود.
الستی ادامه داد: برخی میگویند حضور مردان غیرایرانی در کشور که با زنان ما ازدواج میکنند بازار نیروی کار را تحت تاثیر خود قرار میدهند، نکته قابل توجه این است که بهره وری نیروی کار در کشور ما پایین است، به طور مثال وجود کارگران افغانی برای ساخت ساختمان قبل از اینکه موجب بیکاری کارگران ایرانی شود موجب پایین آمدن قیمت تمام شده ساختمان بود. همه ما میدانیم دستمزد این کارگران نسبت به کارگران ایرانی بسیار پایین تر بود و اثر بخشی آنها هم به مراتب بیشتر و حتی کارفرمایان نیز تمایل داشتند تا با کارگران افغان همکاری داشته باشند. در این جا ما با رقابتی که ایجاد میکنیم میتوانیم با دستمزد پایین تر کار بهتری را هم دریافت کنیم. اگر این نوع رقابت در همه عرصههای کشور وجود داشت، به جای اینکه ما نگران بیکاری نیروی کار ایرانی میبودیم، باید به این فکر میکردیم صنایعی که کارایی ندارند را چگونه به درجه کیفیت برسانیم. این موضوع و دلایلی که مخالفان مطرح میکنند مانند بحث شرکتهای خودروسازی است که به دلیل نگرانی برای بیکاری نیروی کار داخلی، اجازه نمیدهند خودروسازهای خارجی وارد کشور شوند و به خودشان اجازه میدهند در فضایی غیررقابتی، هر کالای بی کیفیتی را در بالاترین قیمت ممکن به دست مردم بدهند.