جامعه ایرانی– تأثیر تحریمهای رو به افزایش آمریکا علیه ایران بر تصمیمات اوپک برای کاهش عرضه تأثیر خواهد گذاشت.
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از فایننشال تایمز، نتیجه نشست هفته جاری اوپک در وین اصلاً قابل پیشبینی نیست. افت شدید قیمتها به کمتر از ۶۰ دلار در هر بشکه برای نفت برنت و حدود ۵۰ دلار برای نفت فوری تگزاس وست در حال تحت فشار قرار دادن تولیدکنندگانی است که اقتصادشان به درآمدهای نفتی وابسته است. اما هنوز هیچ توافقی در مورد اینکه چه کشوری باید تولیدات را کاهش دهد و به چه میزان، صورت نگرفته است.
عامل اصلی و مجهولی که در این محاسبات مؤثر است، تأثیری است که تشدید تحریمهای تازه آمریکا علیه ایران بر بازار نفت میگذارد. آیا این تحریمها میتواند درآمد ایران را کاهش داده و تهران را به میز مذاکرات باز گرداند؟
افزایش قیمتها طی سال جاری که در اوایل اکتبر به ۸۵ دلار در هر بشکه رسید، ناشی از ترس مربوط به لفاظی های دولت ترامپ درباره به صفر رساندن صادرات نفتی ایران بود. این مسئله اگر عملی میشد، تجارت جهانی را حدود دو و نیم میلیون بشکه در روز کاهش میداد و باعث کمبود فیزیکی قابل توجه نفت برای نخستین بار طی چندین دهه گذشته میشد.
از آن زمان تاکنون، پیشبینیهای هولناک درباره بازار نفت بهواسطه اتفاقاتی که رخ داد، تعدیل شد. نخست، دولت آمریکا به مدت شش ماه معافیتهایی را برای تجارت نفتی برخی مشتریان بزرگ نفتی مانند هند، چین، ژاپن و کره جنوبی با ایران در نظر گرفت. این معافیتها باعث میشود دستکم نیمی از حجم تجارت نفتی فعلی ایران ادامه یابد.
دوم اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را به گوشه رینگ انداخته است. قتل جمال خاشقجی، خبرنگار معترض سعودی به رئیسجمهور آمریکا این فرصت را داد که بهعنوان حامی بن سلمان وارد عمل شود. قیمت حمایت ترامپ از بن سلمان، افزایش تولیدات نفت عربستان طی چند هفته گذشته به بیش از ۱۱ میلیون بشکه در روز بوده که منجر به افت شدید قیمتها شده و تشکر توییتری کاخ سفید را به دنبال داشته است.
تأثیر فوری این اقدامات کاهش قیمت نفت بوده و اگر هرگونه شکاف احتمالی در عرضه پوشش داده شود، هیچ دلیلی برای کمبود وجود نخواهد داشت. با توجه به اتفاقات اخیر شاهد مازاد تولید در بازار بودهایم و به همین دلیل است که اوپک قصد دارد کاهش تولید را در مدنظر قرار دهد.
اینکه سطح قیمت در همین حدود حفظ شود، به ایران بستگی دارد. آیا ایرانیان در مقابل فشارهای آمریکا برای پایان دادن به برنامه هستهای خود ایستادگی خواهند کرد یا به این تصمیم خواهند رسید که نمیتوانند در تقابل آشکار با آمریکا پیروز شوند و باید برای نجات خود به خواستههای آمریکا تن دهند؟
پاسخ این سؤال به قضاوتی عادلانه در مورد توازن قوا برمیگردد. ترامپ میخواهد زمانی که مبارزات انتخاباتی خود برای سال ۲۰۲۰ را آغاز میکند، موافقت تهران را به دست آورده باشد، اما وارد کردن آمریکا به یک درگیری پیچیده و غیرقابلپیشبینی در خاورمیانه هزینه بسیار هنگفتی برای او خواهد داشت.
اگر ایرانیان بر مواضع خود پافشاری کنند و از مذاکره مجدد درباره توافق هستهای ۲۰۱۵ اجتناب کنند، آمریکا باید تصمیم بگیرد که با لغو معافیتها و افزایش تحریمها، تا چه اندازه بر فشارها علیه ایران خواهد افزود.
بااینحال پیشبینی میشود که تهران با حمایت فعال دولتهای اروپایی مسیر محتاطانهتری را در پیش بگیرد. بر این اساس ایران امتیازات اندکی را ارائه خواهد کرد تا آمریکا را پای میز مذاکرات بیاورد و ترامپ را مجبور به عقبنشینی از تحریمهای بیشتر کند.
این احتمال وجود دارد که اتحادیه اروپا بر اساس محاسبات برخی مبنی بر اینکه ترامپ نسبت به شکست در انتخابات ۲۰۲۰ آسیبپذیر است، نقش میانجی را ایفا کند.
اگر این فرض درست باشد، احتمال اینکه صادرات ایران در چند ماه آینده احیا شود، وجود دارد. بر اساس آخرین آمار، صادرات نفت ایران در ماه نوامبر در حدود ۸۰۰ هزار بشکه در روز و در حدود یک و نیم میلیون بشکه در روز کمتر از میانگین سالیانه آنها که ۲.۴ میلیون بشکه در روز بوده، است. بازگشت این صادرات تنها میتواند به افزایش عرضه منجر شود و حتی میتواند از بالا رفتن قیمتها جلوگیری کند.
بااینحال، نوسان قیمت از لحاظ سیاسی اجتنابناپذیر است. اینها همه یک پیشبینی است درصورتیکه پیشبینیهایی هم صورت میگیرد که ممکن است در آینده تحریم و فشار بیشتری بر ایران وارد شود و در نتیجه اقتصاد ایران برای همیشه با چالش بیشتری مواجه شود.