ارتباط با ما در

گناهِ موزه‌هایی که می‌خواهند تاریخ‌ساز باشند، چیست؟

«باید برای تخصیص اعتبار برای اعتلای موزه‌ها فکری جدی کرد، هر چند آن صرفاً مختص به موزه‌های میراث فرهنگی نیست و بیشترِ موزه‌ها با این موارد مواجه‌اند؛ چون کمبود همین بودجه‌ها موزه را از رسالت اصلی خود که آگاهی بخشی مردم و صرف اوقات فراغت آنها با مطالبات فرهنگی است باز می‌دارد. اگر یک موزه بداند چه بودجه‌ای دارد، برای هر قدم از اقداماتش در فضای موزه‌ای خود و مهمتر از همه یعنی جذب مخاطب و رفع نیازهای روز او برنامه‌ریزی می‌کند.»

منتشر شده

روز جهانی موزه، بهانه‌ای بود برای حضور حجت نظری – یکی از اعضای شورای شهر تهران – در چند موزه‌ی تهران و بررسی مشکلات آن‌ها. اقدامی که در طول چند سال گذشته هیچ کدام از مسؤولان میراث فرهنگی مشابه آن را انجام ندادند، تا دست‌کم شفاف‌سازی وضعیت آثار تاریخی همراه با خبرنگاران انجام شود.

موزه «ثبت احوال» نخستین مقصد است؛ بنای تاریخی این موزه که در ساختمان سازمان ثبت احوال کشور در خیابان امام خمینی (ره) قرار دارد، متعلق به دوره‌ی ناصری است گویا آن ساختمان متعلق به یکی از همسران ناصرالدین شاه بوده که در گذر زمان به مکانی اداری تبدیل و به مالکیت یکی از شاهزادگان قاجار درآمد. هرچند این بنا به عنوان ورثه بین فرزندان مختلف تقسیم می‌شود، اما سرانجام در دوم خرداد ۱۳۱۳ ورثه مالکیت عمارت را به اداره «احصائیه و سجل احوال» سابق منتقل می‌کنند.

زهرا ناصری – رئیس موزه ثبت احوال- با دقت و حوصله همه‌ی آثار به نمایش درآمده در این موزه کوچک را معرفی کرده و توضیح می‌دهد. از شناسنامه‌های رهبران انقلاب گرفته تا هنرمندان و شهدای کشور و حتی خاندان پهلوی و رجال قاجار. او این موزه را هویت تاریخ کشور می‌داند و نسبت به لزوم توجه و گسترش این بخش تاکید می‌کند.

روی هر ویترین تابلوی با مضمون «عکس نگیرید» قرار گرفته است، در حالی که بیشترین اسناد شناسنامه‌ای متعلق به افرادی است که درگذشته‌اند.

ناصری در پاسخ به این پرسشِ نظری که چرا با وجود فوت صاحبان این اسناد، اجازه‌ی ثبت تصویر وجود ندارد، می‌گوید: براساس قانون ماده ۳۴، اطلاعات اشخاص جز برای خود شخص و مقامات ذی‌صلاح و دولتی و قضائی نباید منتشر شود، دست‌مان را قانون بسته است، ما اجازه‌ی افشای اطلاعات افراد را نداریم، از سوی دیگر برخی از ورثه‌ی افراد درگذشته نیز با این موضوع مشکل دارند و در موارد قبلی به ما اعتراض کرده‌اند.

همه چیز در موزه ثبت احوال خوب است، از آثار گرفته تا فضای عمومی و محل نمایش‌شان، به جز نورپردازی که لوسترهای ۱۵۰ ساله، وظیفه‌ی پر نور کردن فضا را دارند، اما این نور استاندارد ندارد.

ناصری تاکید می‌کند: در برنامه‌ریزی انجام شده برای امسال، قصد داریم نورپردازی مناسب موزه‌ای برای این فضا انجام دهیم، چون نور کنونی مناسب این وضعیت نیست.

موزه ثبت احوال در روزها و ساعات کاری به صورت رایگان برای حضور عموم مردم فعال است.

موزه «اسقف اعظم آرداک مانوکیان» در خیابان میرزا کوچک خان، دومین مقصد است. موزه را اسقف اعظم سابق ارامنه حدود ۱۰ سال قبل در زیر زمین یکی از ساختمان‌های کلیسای مریم مقدس در خیابان میرزاکوچک خان ایجاد کرد. امروز این موزه با تنوع آثار تاریخی و حتی بعضاً معاصری است که یک موزه مردم‌شناسی تمام و کمال از آثار ارمنی‌های مقیم تهران و شاید کل کشور در خود جای داده است و هر روز به جز روزهای دوشنبه با پرداخت سه هزار تومان امکان بازدید از آن‌ها فراهم است.

جذابیت آثار تاریخی مختلفی که در این موزه به نمایش درآمده‌اند از ظروف طلایی، برنجی تا قاشق‌، تاج، نقاشی‌ها و عروسک‌ها و حتی لباس‌هایی که در دوران مختلف بانوان ارامنه به تن می‌کردند و اتاقی که متعلق به آثار اهدایی اسقف اعظم «سبوه سرکیسیان» رئیس شورای خلیفه‌گری ارامنه تهران است، این موزه‌ی ارامه را در نوع خود تکمیل کرده است.

ارزش آثار تاریخی این موزه آن‌قدر است که حتی برخی از عروسک‌های این موزه که از نظر تعداد و تشابه زیاد بودند، در طول سال‌های گذشته با نام موزه «آرداک مانوکیان» در اختیار موزه‌های دیگر قرار گرفته است.

گناه این موزه هم‌نشینی با وزارت ارشاد است؟

موزه غنی «هنرهای ملی» مقصد سوم است، بازدید از این موزه حدود یک ساعت طول می‌کشد، فضایی کوچک با آثاری به نسبت فضایی اندک، اما متعلق به هنرمندان معاصر و پیشکسوت. شاید قرارگیری موزه هنرهای ملی در ساختمان وزارت ارشاد در میدان بهارستان که در طول چند سال گذشته نیمه تعطیل بود و با انتخاب مدیری جدید تصمیم به فعال کردن بیشتر این موزه گرفتند، هنوز به نتیجه دلخواه نرسیده است و فعالیت‌های موزه در سکوت کامل از سر گرفته شد.

بازدید رایگان از این موزه، هر چند موقعیت بهتری برای افزایش تعداد بازدیدکنندگانش فراهم می‌کند، اما نیاز این موزه به خصوص ساختمانِ موزه، موردی است که باید حتماً نسبت به آن توجه شود، آن هم در شرایطی که نه تنها ساختمان موزه اهمیت زیادی دارد، بلکه آثار به نمایش درآمده در آن نیز خود دارای ارزش‌اند و قابل اهمیت.

نظری در این بازدید می‌گوید: امسال در بودجه عددی برای این موزه به طور مستقیم دیده نشده است. اما ردیف‌هایی در شهرداری مناطق و در ستاد وجود دارد. شاید بتوان در سازمان توسعه فضاهای فرهنگی و سازمان زیباسازی از محل بودجه‌هایی که این بخش‌ها در اختیار دارند برای این موزه و فضاها بهره گرفت. من شخصاً پیگیری می‌کنم که اگر بشود به کمک شهرداری منطقه ۱۲ و شرکت توسعه فضاهای فرهنگی و سازمان زیبا سازی برای رفع مشکلات و فراهم شدن بستر بازدید بهتر به این موزه فاخر کمک کنیم.

وقتی هنر ابوالحسن صبا در شلوغ‌ترین نقطه تهران هم بیننده دارد.

خانه‌ی «صبا»، یا موزه موسیقی صبا نیز یکی از همین موزه‌هاست.

موزه‌ای که هر چند به موقعیت مکانی‌اش آن را در محدوده‌ی تاریخی قرار داده، اما به دلیل شغل‌های اطراف این موزه، قطعاً بیشتر علاقمندان به حوزه موسیقی به سمت خیابان ظهیرالاسلام در میدان بهارستان می‌روند.

هر چند کارکنان موزه، فضای موزه‌ای موسیقی صبا را با وجود قرار گرفتن‌اش در مسیرِ امروزِ تجاری‌اش، یکی از پربازدیدکنندگان موزه‌ها معرفی می‌کنند.

ابوالحسن صبا، پسر ابوالقاسم خان کمال‌السلطنه و نوه‌ی محمودخان صبا، ملک‌الشعرای دربار فتح‌علی شاه قاجار بود. او از کودکی علاقه‌ی خاصی به موسیقی داشت. پدرش که خود اهل موسیقی بود، صبا را در شش سالگی پیش دوستانش که از اساتید موسیقی بودند، برد تا به او نوازندگی بیاموزند و امروز هر چه که صبا در موسیقی و علاقه‌هایش دور خود جمع کرده بود، امروز در این فضا به نمایش در آمده‌اند.

اما نکته‌ی جالب توجه در این موزه نمایش ۹۶ عروسک از شهرها و نمایش نوع پوشاک آن‌هاست.

موزه نقاشی پشت شیشه را جابه‌جا می‌کنند؟ / کافه‌ای که شأن خود را بالاتر از موزه می‌بیند

هر چند مرمت موزه نقاشی پشت شیشه از اواسط سال گذشته آغاز شده، اما دست‌کم مدیر مجموعه از نوروز همت خود را جمع کرد تا در کنار مرمت بنای تاریخی این موزه، فضای موزه‌ای را نیز باز نگه‌دارد.

در کنار مشکلات ریز و درشتِ این روزهای موزه‌ای، کافه‌ای که در جریان یک تفاهم‌نامه‌ی نادرست بیش از دو سال است شانیت موزه را زیر سوال برده، از سوی دیگر با پایان مدت زمان قرار دادِ این موزه در مکان کنونی یعنی خانه دکتر شقاقی، موقعیت مکانی موزه نیز زیر سوال است و شهرداری به واسطه‌ی بخشنامه‌های جدیدش نمی‌تواند این موزه را همچنان در حالت عادی در اختیار میراث فرهنگی قرار دهد.

نظری، نیز در این زمینه توضیح می‌دهد: ما انتظار داریم وقتی که با سازمان میراث فرهنگی تعامل می‌کنیم و چیزی را در اختیارش قرار می‌دهیم متقابل آن سازمان هم چیزهایی را در اختیار شهر قرار دهد. این کمترین خواسته‌ای است که ما داشتیم تا کنون نیز این‌گونه بوده اما به ندرت محقق شده است ما خواسته‌ای برای شهرداری یا شورای شهر نداریم خواسته ما این است که ابزارهایی که در اختیار دارند به نوعی آنها را در معرض دید عموم قرار دهند که همه شهروندان بتوانند از آن استفاده کنند.

او با تاکید بر این‌که امیدواریم تعاملات سازمان میراث فرهنگی و شهرداری در حوزه موزه‌ها و فضاهای میراث فرهنگی و گردشگری بیشتر شود، ادامه داد: از این که موزه نقاشی پشت شیشه همچنان به فعالیت‌های خود ادامه دهد، علاوه بر این‌که استقبال می‌کنیم، بلکه تمام تلاشِ خودمان را نیز می‌کنیم که نه تنها این مجموعه به عنوان تنها موزه تخصصی نقاشی پشت شیشه دنیا دوام داشته باشد، بلکه مستلزم آن نیز هست که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هم تعهداتی را در حوزه گردشگری برای شهروندان تهرانی به ما بدهد و در تعامل با یکدیگر یک مجموعه را پیش ببریم.

این عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران با توجه به پایان قرارداد موزه نقاشی پشت شیشه با شهرداری توضیح می‌دهد که در دوره شهرداری قالیباف فضاهایی به اسم خیریه، هیأت یا مراکز فرهنگی در اختیار عده‌ای خاص قرار گرفت که در شورای جدید مصوبه‌ای تنظیم شد که به موجب آن اگر قرار است مکان و فضای شهری به شخصی و گروهی واگذار شود باید به تأیید شورای شهر برسد مانند موزه ایران درودی.

مشکلات موزه‌های شهرداری کمتر از موزه‌های میراثی است

حجت نظری – عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران – همچنین بعد از پایان بازدید، در جمع خبرنگاران میراث‌فرهنگی با اشاره به این که مشکلات خانه موزه‌های شهرداری بسیار کمتر از موزه‌های میراث فرهنگی است، می‌گوید: فارغ از آنکه من نقد جدی و اساسی به خانه موزه‌های شهرداری دارم اما به نظرم برای خانه – موزه‌هایی مانند شهید چمران و شهید بهشتی هزینه می‌شود و در آن به روی مردم همیشه باز است.

او تأکید می‌کند: بخشی از فضاهای گردشگری و تاریخی و میراث فرهنگی تهران نیاز به رسیدگی بیشتر دارد که اتفاقاً این مراکز در دست شهرداری یا میراث فرهنگی نیست. هرچند فضاهای تحت تملک شهرداری نیز به رسیدگی بیشتری نیاز دارند، اما واقعیت آن است که مشکل عمده و اولیه فضاهای گردشگری و میراث فرهنگی تهران به آن دسته از فضاهایی که در اختیار و تملک شهرداری و میراث فرهنگی نیست، برمی‌گردد. مراکزی که به سازمان‌ها، نهادها و ارگان‌های مختلفی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد، وزارت ارتباطات، جمعیت هلال احمر و… تعلق دارد و شاید نیاز است این دستگاه‌ها در تعامل با شهرداری و میراث فرهنگی گام‌های جدی‌تری در حفظ میراث فرهنگی و مراکز گردشگری و تاریخی بردارند.

ساعت کاری موزه‌ها، فرصت را برای حضور کارمندان در موزه‌ها می‌سوزاند

او با اشاره به این که موزه‌هایی مانند موزه «ثبت احوال»، «استاد صبا» و موزه «هنرهای ملی» در اختیار بخش دولتی هستند و ساعت کاری آنها مطابق ساعت کاری کارمندان است، می‌گوید: به این ترتیب زمان بازدید از موزه‌ها شاید یکی از مشکلات جدی باشد چون شهروندان هم مانند کارمندان موزه در این ساعات مشغول به کار هستند و پس از پایان کار اوقات فراغت آنها شروع می‌شود. بنابراین شاید کمترین مخاطب را به دلیل تداخل ساعت کاری و ساعت بازدید موزه‌ها داشته باشند و عملاً افراد فرصتی برای بازدید از موزه‌ها ندارند.

درخواست کردیم نیروهای مازاد موزه‌ای شیفت‌بندی تا شب کار کنند

وی با اشاره به این که کارمندان موظفند ۴۸ ساعت در هفته کار کنند اما زمانی برای آن تعیین نشده است، پیشنهاد می‌کند: می‌توان در مورد موزه‌ها و کارمندان این ساعت را تغییر داد یا دو شیفت کرد. دستگاه‌های دولتی می‌توانند نیروهای مازاد خود را آموزش تخصصی دهند و به صورت شیفتی از بخشی از این نیروها برای باز بودن موزه‌ها از عصر تا شامگاه استفاده کنند. البته در کنار آن باید بستر حضور شبانه شهروندان از سوی متولیان دیگر هم فراهم شود.

این عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران همچنین به دیدار سال گذشته خود با محمد حسن طالبیان معاون میراث فرهنگی کل کشور اشاره می‌کند و از درخواستش برای افزایش ساعت بازدید در روز جهانی موزه‌ها و در برخی از ایام سال خبر می‌دهد و می‌افزاید: خوشبختانه ساعات بازدید موزه‌ها امسال در این روز فرخنده افزایش یافت. در ایام نوروز هم برنامه «شبی با موزه» در موزه‌های ملی، آبگینه، نقاشی پشت شیشه و عبرت با استقبال خوب مردم برگزار شد.

نظری با تاکید بر این که این اتفاق باید به دیگر زمان‌های سال هم تسری پیدا کند، ادامه می‌دهد: نه فقط میراث فرهنگی، بلکه شهرداری و سایر دستگاه‌ها هم باید ابتدا چند روزی از سال به طور آزمایشی این کار را انجام دهند، از سوی دیگر رسانه‌ها نیز تبلیغات لازم را داشته باشند، نقاط ضعف و قوت آن هم شناسایی شود و بعد زیست شبانه موزه‌ها در طول سال هم به وجود بیاید.

او با اشاره به پیشنهاد یکسال پیش خود به رئیس فرهنگی هنری شهرداری تهران برای بازگشایی مراکز فرهنگی در شب‌ها، ادامه می‌دهد: وی گلایه کرد که ما با کمبود نیرو مواجه هستیم، بنابراین پیشنهاد دادم که می‌توانند از مازاد نیروهایشان در شیفت دوم در خانه- موزه‌ها کمک بگیرند و این مراکز از چهار تا ۱۰ شب نیز امکان بازدید داشته باشند و در روزهای پنج شنبه و جمعه به روی مردمی که در طول هفته به دلایل کاری و خانوادگی امکان بازدید ندارند، گشوده باشند اما متأسفانه این اتفاق هم در سازمان فرهنگی هنری شهرداری رخ نداده است.

وی با بیان این‌که امیدوارم شورای شهر و شهرداری بتوانند مانند سازمان میراث فرهنگی زمینه ساز این اتفاق فرهنگی خوب برای شهروندان باشند، ادامه داد: همچنین امیدوارم سایر دستگاه‌های دولتی، ارگان‌ها و نهادها هم در تعامل با میراث فرهنگی از این تجربه خوب بهره گرفته و با یک برنامه‌ریزی درست بستری را فراهم کنند که مردم بتوانند از فضاهای میراث فرهنگی و گردشگری در روزهای تعطیل آخر هفته و شب‌ها بهره‌مند شوند.

موزه هنرهای ملی
نیاز به استفاده از فضاهای تبلیغی شهر برای معرفی موزه‌ها

موضوع دیگری که نظری به آن اشاره می‌کند وجود موزه‌های تخصصی همچون هنرهای زیبا، ثبت احوال، صبا، نقاشی پشت شیشه و … در سطح شهر است که به اعتقاد او با توجه به تخصصی بودن این حوزه‌ها که ممکن است مخاطبان خاص خودش را داشته باشد، مدیریت شهری باید به موزه‌ها کمک کند و از فضاهای تبلیغی شهر برای معرفی بیشتر موزه‌ها بهره بگیرد. حتی در محله‌ها هم در صورت وجود موزه، برنامه‌هایی برای دسترسی اهالی محل به این اماکن فراهم آورد.

او اضافه می‌کند: مشخصاً سازمان زیباسازی می‌تواند در این حوزه کمک زیادی انجام دهد و از فضاهای تبلیغی شهری و بیلبوردها در جهت حمایت از اقدام فرهنگی موزه‌ها حمایت کند تا مردم بیشتر این موزه‌ها را بشناسند و از طریق تبلیغات بیشتر به بازدید ترغیب شوند. همچنان که می‌توان از برخی فضاهای پارک‌ها هم که محل اجتماع مردم است برای معرفی نزدیکترین موزه یا مراکز گردشگری- میراثی استفاده کرد.

کمبود بودجه موزه را از رسالت خود دور می‌کند

او بخش دیگر مشکل موزه‌ها را کمبود تخصیص بودجه و اعتبار می‌داند و می‌افزاید: متأسفانه نه برنامه‌ی خاصی برای بهره‌وری موزه‌ها وجود دارد نه این که سود حاصل از فروش بلیت مستقیماً به موزه‌ها تخصیص می‌یابد. این سود حاصل از فروش به خزانه دولت باز می‌گردد و در پروسه‌ای طولانی ممکن است زمانی به دست موزه‌ها برسد که فرایند مرمت و نگهداری و برنامه‌ریزی موزه‌ها با مشکلات بیشتری مواجه شده باشد.

نظری بیان می‌کند: باید برای تخصیص و روش آن با هدف اعتلای موزه‌ها فکری جدی کرد. این موضوع هم صرفاً مختص موزه‌های میراث فرهنگی نیست و بیشتر موزه‌ها با چنین مشکلات جدی مواجه هستند. کمبود همین بودجه‌ها موزه‌ها را از رسالت اصلی خود که آگاهی بخشی مردم و صرف اوقات فراغت آنها با مطالبات فرهنگی است باز می‌دارد.

او ادامه می‌دهد: اگر یک موزه بداند چه بودجه‌ای به آن تعلق می‌گیرد بر اساس آن جهت ساماندهی مخازن، ارتقا سیستم حفاظتی، گرمایشی- سرمایشی، نورپردازی، ویترین، مرمت و از همه مهمتر جذب مخاطب و رفع نیازهای روز او فکر می‌کند و برنامه‌ریزی می‌کند.

عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران با ابراز تأسف از این که دستگاه‌ها هزینه لازم برای موزه‌ها را انجام نمی‌دهند یا زمانی هزینه می‌کنند که وقت آن گذشته یا باید زمان و بودجه بیشتری هزینه کرد، تأکید می‌کند: مشخصاً و به طور جدی در بازدید از موزه هنرهای ملی و موزه صبا این مشکلات نمود داشت البته شاید موزه‌های دیگری هم در سطح شهر باشند که دقیقاً با همین مشکلات مواجه باشند. امیدوارم مسئولان به این موضوع جدی تر ورود پیدا کنند.

روز افتتاح موزه مشاهیر در خانه اتحادیه در سال ۱۳۹۶
خانه اتحادیه با محوریت معرفی تهران بازگشایی می‌شود

وی در مورد موزه‌ای که در خانه اتحادیه در دوره قالیباف بدون برنامه‌ریزی افتتاح شد و با این اعتراض رو به رو شد که چرا این مکان به موزه مشاهیر تهران اختصاص نیافت و بعدها هم موزه این خانه به حال خود رها شد، توضیح می‌دهد: ضرورت ایجاد یک موزه برای تهران همچنان در خانه اتحادیه حس می‌شود البته بهتر بود که خانه مانند یک پلازای شهری در اختیار بازدید کنندگان قرار بگیرد اما به نظر می‌رسد، این اتفاق قدری متفاوت رخ داده است. اطلاع دارم تا نیمه تابستان سال جاری خانه اتحادیه با محوریت معرفی تهران، معرفی مشاهیر و جاذبه‌های تهران بازگشایی خواهد شد و در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت.

او ادامه می‌دهد: شاید به نوعی نگارخانه یا تماشاخانه طهران البته نه به مفهوم نمایشی بلکه به مفهوم مکانی که هر آنچه که مختص تهران است در آن وجود داشته باشد شکل گیرد. البته بخشی از آثار موزه قبلی که مربوط به مشاهیر تهران است در این مکان جانمایی می‌شود و باقی آثار به مکان فرهنگی دیگری منتقل می‌شود.

جهت ثبت دیدگاه کلیک کنید

دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادامه مطالعه

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.