عباس عبدی در سخنرانی خود به مناسبت روز دانشجو با اشاره به اینکه جنبش دانشجویی از چند مولفه از جمله ساخت دانشجویان، ساخت سیاسی جامعه و ساخت فضای سیاسی دنیا بسیار متاثر است، اظهار کرد: تا سال ۱۳۲۰ جنبش دانشجویی نداریم ؛ زیرا تعداد دانشجویان بسیار محدود است، دانشجویان بیشتر از طبقات بالای جامعه هستند واستبداد رضاشاهی هم حاکم بودند.
وی ادامه داد: از سال ۱۳۳۲ کم کم در سایر شهرها هم دانشگاه تاسیس می شود با این حال ساخت سیاسی بیرون دانشگاه ، حزبی است و دانشجویان تحت تاثیر حزب توده هستند. فضای روشنفکری جامعه نیز در اختیار همین حزب هست تا سال ۳۲ نیز نمود جنبش دانشجویی نداریم، چون هنوز تعداد دانشجویان محدود است و دانشجویان تابع حزب توده هستند بعد از سال ۳۲ که حزب توده سرکوب می شود، دانشجویان به ملی گرایان گرایش پیدا میکنند.
این تحلیل گر مسائل سیاسی در ادامه با بیان اینکه از سال ۳۲ علاوه بر تهران در شهرهای تبریز،مشهد شیراز واصفهان دانشگاه تاسیس می شود، خاطرنشان کرد: جهبه ملی به دلایل مختلف به کمیته دانشگاهی خود متمرکز می شود .
عبدی در ادامه تصریح کرد: نیروهای دانشگاهی خیلی در اتفاقهای ۱۵ خرداد حضور نداشتند و پس از آغاز جریان ۱۵ خرداد، کم کم به این حرکت پیوستند. از سال ۴۲ به بعد نهاد سیاسی مدنی جدی در جامعه نداریم و وقتی نهاد سیاسی مدنی نداریم یعنی کالای سیاسی عرضه نمی شود اما نیاز به سیاست وجود دارد. بنابراین دانشگاه و دانشجو محل تولید سیاست می شود از سال ۴۲ به بعد کم کم دانشجویان وارد فاز سیاسی جدید شدند و جنبش مسلحانه نیز به وجود آمد. البته جنبش مسلحانه مسوول اراده چند چریک نبود، بلکه یک جریانی بود که در دانشگاه ایجاد شد و چریک های فداییان خلق و سازمان مجاهدین خلق در این فضا یکدیگر را پیدا کردند.
به گفته ی وی جنبش دانشجویی نیروهای خود را به این سازمان ها تزریق میکند و رژیم هم از تشکیل این پدیده جدید اطلاعی نداشت، اما این پدیده جدید در نهایت بر فعالیت دانشجویی اثر مخربی گذاشت.
این تحلیل گر مسائل سیاسی با اشاره به اینکه در دهه ۵۰، دانشگاه دولتی شده و تعداد دانشجویان به شدت افزایش مییابد تصریح کرد: در اثر این اتفاقات دانشجویان وارد دانشگاه شدند که از طبقات پایین تر جامعه بودند وگرایش مذهبی داشتند با افزایش پذیرش دانشجو و رایگان شدن دانشگاه، جو غالب دانشگاه هم مذهبی می شود. فضای مذهبی هم در جامعه غلبه پیدا میکند به گونه ای که از سال ۴۲ تا ۵۲ کتابهای مذهبی پرفروش ترین کتابهای کشور می شود که رژیم هم به آن توجه نداشت.
عبدی با اشاره به فضای جنبش دانشجویی پس از انقلاب اسلامی گفت: بعد از انقلاب اسلامی چیزی به اسم دانشگاه نداشتیم در اتاقهای دانشگاه اسلحه نگهداری می شد و همه گروه ها در دانشگاه آزادانه فعالیت میکردند اما بعد از انقلاب فرهنگی، فضای دانشگاه یک طرفه و پذیریش دانشجویان به صورت گزینشی محدود و سخت شد.
وی با بیان اینکه با پایان جنگ تحمیلی دانشگاه به روال عادی خود بازگشت خاطر نشان کرد: با این حال گرایشهای مختلفی در جنبش اجتماعی ایجاد شد. بعد از سال ۷۶ با افزایش تصاعدی دانشجویان ، سطح نخبگی دانشجویان کم شد و جنبش دانشجویی افت کرد جنبش دانشجویی به دلیل شکل گیری احزاب در این دهه میزان اثر گذاری خود را از دست داد و استقلال جنبش دانشجویی از بین رفت به همین دلیل جنبش دانشجویی برای حفظ هویت خود رادیکال شد و البته با آن هم برخورد شد.
عبدی ادامه داد: در حال حاضر عواملی چون فضای آزاد و باز رسانهای فعالیت نیروهای سیاسی در بیرون دانشگاه تعداد زیاد و کاهش کیفیت دانشجویان و فضای جهانی و تغییر ارزشها اجازه نمیدهد جنبش دانشجویی مثل گذشته وجود داشته باشد و دیگربا چیزی به عنوان جنبش دانشجویی مواجه نخواهیم بود. جنبشی که استقلال داشته باشد، ایده پردازی کند یا ایده های را از جامعه گزینش کند، پردازش کند و جلو ببرد البته در جامعه هم ایده غالب وجود ندارد و ایده ها متکثر هست. درمیان دانشجویان گرایشهای فمینیستی ، چپ، لیبرال، قوم گرایانه، مذهبی وغیر مذهبی وجود دارد اما جنبش اجتماعی وجود ندارد.
وی با بیان اینکه رهبری، تشکیلات ، ارزشهای شناخته شده و اقدام از عناصر جنبش اجتماعی هستند گفت: همه این عناصر در جنبش دانشجویی قبل ازانقلاب وسالهای اولیه انقلاب وجود داشت، اما این عناصر در حال حاضر به صورت پررنگ وجود ندارد. جنبش اجتماعی وقتی ایجادمی شود که یک مسئله عمومی در جامعه وجود داشته باشد و دانشجویان حول آن متحد شوند. خالی شدن فضای پویایی دانشجویی از دغدغه های انسانی، اجتماعی، علمی و سیاسی جامعه را تهدید میکند. دانشجو اکنون درک و شناخت کافی نسبت به جامعه نداشته و دغدغه جامعه را هم ندارد.