ارتباط با ما در

عبدالله ناصری در گفت‌وگو با جامعه ایرانی:

چرا اصلاح‌طلبان آینده خود را با آینده ایران گره می‌زنند؟

ناصری گفت: واقعیت این است که برای جریان سوم هم باید یکی از چهره‌های سیاسی داخلی آغازگر باشد، اما امروز بیشتر نسل جوان مدعی این مسئله هستند، بنابراین گفتمان اصلاح گری باید با آرایش و ترکیب و شناسنامه هماهنگ با مطالبات نسل جدید کشور مدیریت را بر عهده گیرد.

منتشر شده

جامعه ایرانی- عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب با تاکید بر بر ضرورت تجدیدنظر اساسی در سیاست‌های اصلاح‌طلب گفت: هیچ‌یک از دو گفتمان سیاسی در واقع نمی‌توانند با آرایش نیروهای سیاسی اجرایی چهل‌ساله خود وارد صحنه حکمرانی شوند، مگر آنکه بپذیرند یک پوست‌اندازی جدی در حوزه‌های مدیریتی کشور انجام دهند.

اخیراً موضع‌گیری‌هایی از سوی برخی اصلاح‌طلبان مطرح می‌شود که نشان می‌دهد برخی از وابستگان به این طیف سیاسی بر این تصور هستند که نبود آن‌ها به معنای پایان کار کشور است و آینده خود را با آینده ایران گره می‌زنند.

علی شکوری راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت در گفت‌وگویی مطرح کرده بود «اصلاح‌طلبان به حاشیه بروند مردم به سمت براندازها متمایل می‌شوند» یا مرتضی الویری از اعضای شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان نیز در همین رابطه گفته بود «نتیجه پیاده شدن از کشتی اصلاح‌طلبی براندازی یا جمود است».

اصلاح‌طلبان باید بیش از آنکه به‌مانند آمریکا که برای همراه کردن جهان علیه ایران سیاست «ایران هراسی» راه انداخته‌ و تلاش می‌کند از این طریق کشورهای مختلف را با خود همراه سازد، به‌جای ایجاد نگرانی در این خصوص که «ما نباشیم، شما هم نیستید» بر عملکرد مدیران خود تجدیدنظر کند.

اولین قدم آن‌ها باید این باشد که بابت برخی حمایت‌ها که نتیجه موردنظر مردم از کنار آن به دست نیامد، دست‌بردارند و مدیرانی که در طی این سال‌ها دچار فساد مالی یا سیاسی شده‌اند را ضمن معرفی به مردم از دایره اصلاح‌طلبی خارج سازند. در غیر این صورت این روزها که بسیار شنیده می‌شود مردم از اصلاح‌طلبی و اصولگرایی خسته شده‌اند به نظر می‌رسد در صورت ادامه این روند، جریان سومی که با فرایندی دموکراتیک فعالیت کند، مفیدتر خواهد بود.

عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو بنیاد باران در گفت‌وگو با جامعه ایرانی در رابطه با چرایی اینکه اصلاح‌طلبان آینده خود را با آینده ایران گره می‌زنند، توضیح داد: درباره اصلاح‌طلبان برداشت می‌شود که آن‌ها پایان کنش‌گری و قدرت سیاسی خود را آخر کار ایران می‌دانند که درست نیست. مسئله موردنظر در بین اصلاح‌طلبان حفظ ایران است که با گفتمان اصلاح‌طلبی میسر خواهد شد.

وی در ادامه اضافه کرد: بارها اصلاح‌طلبان براین نکته تأکید کرده‌اند که این گفتمان دارای توانایی تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری است حتی درصورتی‌که تمام اصلاح‌طلبان خانه‌نشین شوند، بنابراین بین این دو برداشت باید تفاوت قائل شد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب دراین‌باره یادآور شد: مسئله موردتوجه اصلاح‌طلبان باقی ماندن درصحنه قدرت نیست، تنها گفتمان اصلاح‌گری مطرح است، این مسئله از سوی هرکسی که مطرح شود، ایران را به مقصد توسعه و حفظ هویت و برقراری نظام سیاسی در درون نظام بین‌الملل می‌رساند. باید به این نکته توجه شود که یکی از نقاط تفاوت دو دیدگاه در کشور بحث انطباق شرایط مدیریتی و حکمرانی در درون نظام بین المل و قدرت جهانی است.

ناصری درباره تشابه کار اصلاح‌طلبان با ایران هراسی آمریکایی‌ها تصریح کرد: شباهتی به هم ندارند و بسیار متفاوت هستند. تجربه هم نشان داده است که گفتمان اصلاح‌گری را جز اصلاح‌طلبان نمی‌توانند در کشور مدیریت کنند که نمونه بارز آن‌هم آقای روحانی است.

این عضو بنیاد باران در ادامه افزود: نگاه پرمسئله جامعه ایرانی نسبت به حکمرانی آقای روحانی باوجود کسب آرا باشکوهی که حداقل در مرحله دوم کسب کرد، به این دلیل است که آقای روحانی در مقدمات اصلاح‌گری خود در کارزار انتخاباتی مانده یا بی‌توجهی کرده است و آن را مدیریت نکرد؛ بنابراین گفتمان اصلاح‌طلبی را بر اساس تجربه جز اصلاح‌طلبان، فرد دیگری نمی‌تواند به اجرا درآورد.

وی درباره راه افتادن یک جریان سوم و استقبال آن از سوی مردم ابراز کرد: درصورتی‌که بپذیریم اصلاح‌گری بر اساس تجربه تاریخی نه‌تنها در ایران بلکه در دنیای توسعه‌یافته و قدرت‌های برتر جهان گفتمان روشنگری است، از نگاه من تنها گفتمانی است که در هر کشوری می‌تواند مسیر توسعه را باز کند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه اظهار داشت: شرایط امروز مردم به دو دلیل آن‌ها را نسبت به جریانات سیاسی مسئله‌دار کرده است. اول آنکه برخی از خرده گفتمان‌های مخالف اصلاح گری اساس تشکل یا هویت سیاسی را زیر سؤال برده‌اند ضمن آنکه ماهیت حکومت دینی با تحزب و شاخص‌های توسعه مدرن همخوانی ندارد. در دوره جدید فردی که گفتمان اصلاح‌طلبی را انتخاب کرد و به مقام ریاست جمهوری دست‌یافت، بسیاری از امیدواری‌ها را به یاس مبدل ساخت.

ناصری در ادامه اضافه کرد: مردم حق‌دارند با جریانات سیاسی مسئله داشته باشند و تحت تأثیر آن اعلام کنند که خواهان هیچ‌یک از گفت‌وگوهای سیاسی نیستند و برای جریان سوم آمادگی دارند. البته نباید فراموش کرد که جریان سوم یک‌بار با حضور آبادگران ایران اسلامی تجربه شد و جز اینکه توسعه کشو ر را ۵۰ سال به عقب برد، هیچ دستاورد دیگری نداشت.

این عضو بنیاد باران در این خصوص گفت: واقعیت این است که برای جریان سوم هم باید یکی از چهره‌های سیاسی داخلی آغازگر باشد، اما امروز بیشتر نسل جوان مدعی این مسئله هستند، بنابراین گفتمان اصلاح گری باید با آرایش و ترکیب و شناسنامه هماهنگ با مطالبات نسل جدید کشور مدیریت را بر عهده گیرد.

وی در رابطه تجدیدنظر اساسی در بین مدیران اصلاح‌طلب تأکید کرد: هیچ‌یک از دو گفتمان سیاسی درواقع نمی‌توانند با آرایش نیروهای سیاسی اجرایی چهل‌ساله خود وارد صحنه حکمرانی شوند، مگر آنکه بپذیرند یک پوست‌اندازی جدی در حوزه‌های مدیریتی کشور انجام دهند.

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.