جامعه ایرانی– حسین باهر جامعهشناس مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور را عاملی تعیینکننده در افزایش رشد مهاجرت به خارج از کشور دانست و گفت: در کشورهای مقصد امکانات رفاهی مناسبی وجود دارد که در ایران نیست.
طبق مشاهدات و مراجعه حضوری متقاضیان اخذ ویزای تحصیلی به برخی سفارتخانه مدتزمان تعیین وقت سفارت نزدیک به سی ماه شده است. این درحالی است که تا دو سال پیش این زمان حداکثر هشت ماه بود. این موضوع خود نشانه ای است از صف طولانی که جوانان کشور برای مهاجرت به خارج از کشور تشکیل داده اند.
در جامعهای مثل ایران، عوامل فرهنگی، آموزشی و اقتصادی میتواند انگیزهای برای مهاجرین باشد. رشد فزاینده مهاجرت به خارج از کشور زنگ خطری است که اگر به آن رسیدگی نشود اثرات جبرانناپذیری برای کشور و حاکمیت خواهد داشت.
پروفسور حسین باهر جامعهشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با جامعه ایرانی ضمن تائید رشد مهاجرت به خارج از کشور افزود: این رشد فزاینده عوامل بسیار زیادی دارد ازجمله نبود کار و امید به آینده و بیکاری در داخل کشور.
نبود بازار کار در داخل کشور برای فارغالتحصیلان دانشگاهی
وی گفت: نبود بازار کار در داخل کشور برای فارغالتحصیلان دانشگاهی یکی از عواملی است که فرد را به سمت پیدا کردن شرایط مناسب و رفاه اجتماعی بالا سوق میدهد. بالطبع در کشورهایی که تحصیل و کار در آنها بهراحتی در دسترس است بهترین گزینه برای این فارغالتحصیلان بیکار خواهد بود. در خارج از کشور برای مهاجرین ایرانی تسهیلات بسیار مناسبی در نظر گرفته میشود که در کشورمان برای متقاضیان وجود ندارد.
مهاجرت به خارج از کشور دو دلیل دارد
این جامعهشناس ادامه داد: بهطورکلی دو دلیل برای مهاجرت به خارج از کشور وجود دارد. اولین دلیل دافعههای داخلی و دومین دلیل جاذبههای خارجی است. ظرفیتهای بالقوه خارجی کشور مقصد برای جوانی که تحصیلات خود را در کشور به پایان میرساند و بعد از مدتها رفتوآمد به دانشگاه فارغالتحصیل میشود؛ میتواند انگیزهای مناسب تلقی گردد.
ناامیدی به حل موضوعات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی
پرفسور باهر افزود: مسائل اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی داخل کشور و ناامیدی به حل این موضوعات سوقدهنده دانشجویان و یا جوانان ما به خارج از کشور است و امید به آیندهای بهتر و فردایی روشنتر آرزوی جوانان ماست که در خارج از کشور به دنبال تحقق آن هستند.
وی گفت: اینکه یک جوان روزها و ماهها و سالها وقت خود را صرف گذراندن گرفتن ویزا برای خروج از کشور و ایستادن در صف سفارتخانهها میکند، حکایت از تحتفشار بودن او در خانواده و یا جامعه دارد.
این جامعه شناس تاکید کرد: چشم امید داشتن به کشورهای دیگر تنها راه باقیمانده برای آن جوان است که تمامی راههای ممکن را طی کرده و تنها امید خود را ماندن در صف انتظاری میداند که شاید جواب مثبتی هم نداشته باشد.
مهاجرت سرمایه و نیروی انسانی بعد از انقلاب جمهوری اسلامی افزایش چشمگیری داشته است
این استاد دانشگاه گفت: مهاجرت سرمایه و نیروی انسانی بعد از انقلاب جمهوری اسلامی افزایش چشمگیری داشته است. این بزرگترین لطمهای است که بر رگهای حیاتی اقتصادی و فرهنگی کشور وارد میشود.
وی ادامه داد: سرمایههای اجتماعی و اقتصادی، مصداق دوپای پیشرفت یک جامعه هستند. وقتی خلأ این دو سرمایه را در کشور داشته باشیم، کشور بهمثابه انسانی بدون پا خواهد بود که دیگر نمیتواند راه برود و باعث به وجود آمدن مشکلات بزرگتری مانند رکود و عدم پیشرفت و چه بسی پسرفت میشود.
دو محور مهاجرت قانونی و غیرقانونی باید بررسی شود
باهر افزود: در بحث مهاجرت نمیتوان به آمارهای رسمی بسنده کرد زیرا در بحث مهاجرت ما دو محور قانونی و غیرقانونی داریم. در محور قانونی آمار همین است که شاهد رشد بیسابقه هستیم ولی محورهای غیرقانونی خود نیازمند آمارهای بینالمللی است که بتواند به روند بررسی مهاجرتها و بهبود شرایط برای مسئولین امر کمک شایانی کند.
برگشتناپذیر بودن مهاجرین
وی برگشتناپذیری را یکی دیگر از مشکلات اساسی مهاجرت دانست و گفت: متأسفانه در نسلهای گذشته که خود من هم شامل آن میشوم ما به ایران برگشت داشتیم ولی بعید میدانم فرزندان و نوههای ما این رویه را طی کنند و بخواهند به این سرزمین برگردند. حتی ممکن است دیگر ایران را هم نشناسند.
تبعات جبرانناپذیر فرار مغزها از کشور
وی در پایان اشارهای هم به تبعات جبرانناپذیر فرار مغزها و سرمایههای انسانی از کشور داشت و گفت: وقتی فرار مغزها و خروج سرمایه انسانی صورت میپذیرد فقط یک مغز فرار نکرده یا یک سرمایه انسانی بلکه او ژن خود را هم از ایران میبرد و این موضوع با میلیاردها تومان هزینه هم قابل جبران نخواهد بود. مسئولین اگر چارهای نکنند سرمایههای اجتماعی و انسانی که حاصل کاشت کشوراست توسط بیگانگان برداشت خواهد شد.
محمد احمدی
پنجشنبه ۰۴ مرداد ۱۳۹۷ در ۰۹:۳۱
بنده قصد رفتن ندارم مغز انچنان خوبی هم ندارم می مانم وتحمل میکنم
مهرداد
پنجشنبه ۰۴ مرداد ۱۳۹۷ در ۱۰:۴۵
یعنی اگر 1 کم حتی نیم کم تحویلمون میگرفتن! مجبور نبودیم 13000 کیلومتر دور از جایی که اونجا بزرگ شدیم درس بخونیم و برای دیگرانی که مردم خودمون نیستن کار کنیم. شرایط شغلی فاجعه بار کشور از سال پیش تا امروز تنها شانس برگشتنمون رو هم به خاطر چیزهایی که دوسش داشتیم به صفر رسونده. چرا این همه بی تدبیری؟
حسین مراتی
پنجشنبه ۰۴ مرداد ۱۳۹۷ در ۱۲:۰۲
والا تادیروز که جنگ بود رتیم وخون دادیم گفتیم جنگ که تمام شد کشور ماروی آرامش وآسایش را خواهد دید نشان به آن شنان که 30سال ازجنگ گذشته نه تنها آرامشی ندیدیم بلکه خوش به همان دوران جنگ انصافا اگر ماهم امکاناتش را داشتیم یه دقیقه هم نمی ماندیم