جامعه ایرانی– همزمان با اعلامموجودیت یک گروه جدید اپوزیسیون برانداز با عنوان «فَرَشگرد»، برخی تحلیلگران معتقدند که اقداماتی از این دست، راه به جایی نمیبرند. صادق زیباکلام، استاد رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز ازجمله این کارشناسان است و اینطور که به «اعتماد» گفته، چشمانداز این فرشگرد و فرشگردها پوشالی است.
در چند روز گذشته جریان اپوزیسیونی به نام فرشگرد، اعلام موجودیت کرده است. نظر شما درباره این جریان برانداز چیست؟
اینکه یک جریان سیاسی فقط روی مشکلات و مسائل انگشت بگذارد، کار خیلی سادهای است. فرشگردها تا جایی که مربوط به انتقاد و حمله به نظام است، خیلی کار پیچیدهای انجام نمیدهند. اشکال اساسی آنها از زمانی به وجود میآید که به راهحل و «چه باید کرد» میرسند. در بیانیه آنها به جز یک مشت کلیگویی و شعار و فراهم آوردن امیدهای واهی عملا هیچ حرف واقعبینانهای مشاهده نمیشود. مثلا در برابر مساله قومیتها و ملیتها فرمول آنها چیست؟ در مورد مطالبات مذهبی اهل سنت چه میگویند؟ آنها در مقابل کسانی که به اسلام معتقدند و نگاهی به جمهوری اسلامی و اسلام دارند، هیچ پاسخی ندارند. فرشگردها تا زمانی که مشکلات، مصایب و دشواریها را میگویند، یک چشمانداز زیبا ترسیم میکنند اما این چشمانداز پوشالی است. سوال اصلی اینجاست که پلی که جامعه امروز را به جامعه ایدهآل فرشگردها میرساند، چیست و این ایدهآل چطور تحقق پیدا میکند؟ همه جریانات سیاسی وقتی در مقام مخالفت و اپوزیسیون قرار میگیرند، حرفهای قشنگ میزنند اما اینکه این ایدهآلها در چه چارچوبی قرار است محقق شود، بیان نمیشود. با صرف بغض و کینه که نمیتوان آینده نویدبخشی ساخت. همچنین فرشگردها درخصوص تشکیلات و سازماندهی هیچ مطلب مشخصی را عنوان نمیکنند و مردم را به شبکههای اجتماعی حواله میدهند. آیا فضای فعالیت آنها فقط فضای مجازی است یا بیرون از فضای مجازی هم تشکیلاتی دارند؟ اگر تشکیلات غیرمجازی دارند، قرار است که خارج از ایران باشد یا در ایران نیز سازمانی خواهند داشت؟ در صورت خارجنشین بودن، پل ارتباطیشان با داخل کشور چیست؟ اپوزیسیون خارج از کشور ایران بسیار گسترده و به همان میزان هم نامتحد است. آیا اپوزیسیونی همچون جمهوریخواهان دموکرات، ملیگرایان، شورای ملی مقاومت و کردهای خارج از کشور و احزاب کمونیست، فرشگردها را به عنوان رهبری سیاسی قبول دارند؟
فرشگردها تاکید زیادی بر ناسیونالیسم ایرانی دارند. تاکید بر این مساله چقدر ممکن است تشدیدکننده نفرت قومیتها باشد؟ آیا جریانی که بر ناسیونالیسم ایرانی تاکید دارد، میتواند نوید برابری و رفع ستم قومیتی را بدهد؟
بله. این درست است که بهواسطه برخی تندرویها یک جور نوستالژی برای ایران قبل از اسلام بهوجود آمده است اما آیا به صرف یک علاقه و حس عاطفی نسبت به کوروش یا تمدن گذشته ایران میتوان یک سازوکار سیاسی واقعبینانه برای یک کشور ۸۰ میلیونی در قرن بیست و یکم بهوجود آورد؟ من فکر نمیکنم. عشق و علاقه نمیتواند مصالحی برای ساختن یک نظام سیاسی باشد.
اگرچه شعارهای سلطنتطلبان در ابتدای اعتراضات دی ماه شنیده شد اما با گذشت زمان این شعار محو شد و دیگر شنیده نشد. نظر شما در این رابطه چیست؟
اصولا نمیتوان به صرف احساس نوستالژیکی از رضاشاه که آنها دارند، بنمایه و نقشه راه نظام سیاسیای را پیریزی کرد. به صرف احساس عاطفی که بیشتر به درد بیان بغض و کینه میخورد، یک بنای سیاسی در قرن بیست و یکم نمیتوان ایجاد کرد.
آنها طی نامهای به ترامپ از تحریم استقبال کردهاند. چگونه اپوزیسیونی که به فلاکت قشر پاییندست جامعه بیتوجه است، میتواند داعیهدار حل مشکلات مردم باشد؟
درست است که برخی میگویند اگر تحریمها گسترده شود، فشار اقتصادی بر مردم باعث ایجاد نارضایتی میشود اما در عین حال ممکن است که تحریمها یک حالت ناسیونالیستی بین بخشی از ایرانیان و نوعی احساس همدلی مشابه آنچه در دوران جنگ شکل گرفت، به وجود آورد و درعینحال ممکن است که مردم نسبت به جریاناتی که از تحریم حمایت کردند، بغض و کینه پیدا کنند.
آنها در مورد رابطه با دیگر کشورها هیچ افقی به دست ندادهاند. جمهوری اسلامی هم هیچگاه نگفته است که دشمن غرب هستیم و میخواهیم تنش ایجاد کنیم. نمیشود که صرفا حرف کلیشهای زد. همه نظامهای سیاسی میگویند که روابط خوبی با دیگر کشورها برقرار میکنند. جمهوری اسلامی نیز خواهان حسن همجواری با کشورهای دنیا است و چیزی خلاف این نگفته است.
فرشگردها متوجه نیستند که با گفتن کلمات زیبا و عبارات شکیل نمیتوان در دنیای پیچیده امروز سیاست خارجی را تعریف و تبیین کرد.
مهمترین نقد شما به این جریان اپوزوسیون چیست؟
مهمترین ایراد آنان این است که مثل خیلی از جریانات سیاسی دیگر، خیلی سریع به این نقطه رسیدهاند که نظام اصلاحپذیر نیست. این بزرگترین نقطه ضعف آنان است. بهتر است به جای تلاش در جهت براندازی و ایجاد هزینه سنگین و وحشتناکی که براندازی دارد، باید سعی کنیم از طریق اصلاحات و تغییراتی که درون نظام به وجود میآوریم، از بحرانهای فعلی بکاهیم و به سمت پیشرفت و ترقی حرکت کنیم.