جامعه ایرانی- مهدی مطهرنیا گفت: به لحاظ علمی و تعاریف موجود از بحران در ادبیات علمی مانند ادبیات سیاسی و روابط بینالملل باید بپذیریم که وضعیت بحرانی است.
پسازآنکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا خروج از برجام را بهطور رسمی امضا کرد فدریکا موگرینی مسئول هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا، واکنش تندی نسبت به اقدام طرف آمریکایی نشان داد و به دولت آمریکا درباره اقدامات بعدیاش هشدار داد.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا همچنین به مردم و رهبران ایران این پیام را داد که اجازه ندهید هیچکس توافق هستهای را از بین ببرد، چراکه این توافق (برجام) از بزرگترین دستاوردهای دیپلماسی بوده و ما آن را باهم ساختیم. موگرینی همچنین پس از دیدار با وزیران امور خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس تأکید کرده است که تلاش این نهاد بر حفظ توافق هستهای با ایران است.
اما مسئله این است که تمامی شرکتهای خارجی که پس از امضا برجام به کشور آمده و کار خود را مجدد از سر گرفته بودند بهمحض خروج آمریکا و تهدید از سوی این کشور ایران را ترک کردند.
عباس عراقچی سهشنبه گذشته در گفتوگویی تلویزیونی دراینباره مطرح کرد: «مشکل اینجاست که همه شرکتهای اروپایی خصوصی هستند و تصمیمات اقتصادی میگیرند و بعد از خروج آمریکا تحریمهای آمریکا شامل این شرکتها خواهد شد و بازارهای خود را در آمریکا از دست خواهند داد و در یک تصمیم اقتصادی بازار آمریکا را به ایران ترجیح میدهند.»
او با اشاره به این موضوع که هنوز درباره برجام راهکارهایی از اروپا مشاهده نکردهایم، تأکید میکند که «به اروپا میگوییم اگر حیثیت و امنیت برایتان مهم است باید شرکتها را راضی کنند ولی تا الآن موفق نبودند.»
به نظر میرسد آینده برجام کاملاً مبهم است زیرا بعید به نظر میرسد اروپا موفق به برآورده کردن خواستهای ایران باشد در همین خصوص باید این نکته را اضافه کرد که دوره حضور فدریکا موگرینی مسئول هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این سمت رو به اتمام است و ایران در حال از دست دادن یکی از حامیهای جدی خود است.
مهدی مطهر نیا، کارشناس مسائل بینالمللی، در گفتوگو با جامعه ایرانی در رابطه با اعتماد به اروپا درباره برجام گفت: ایران باید به بازآفرینی پارادایمهای حاکم بر رفتار و کنشهای سیاسی درصحنه سیاست داخلی در مرحله نخست و بازنگری سیاستهای خود در عرصه منطقهای و بینالمللی روی آورد.
وی در ادامه اضافه کرد: دولت تنها مسئولیت دیپلماسی را بر عهده دارد و دیپلماسی افزارمندی سیاسی در خدمت حاکمانی است که گذارهای اصلی سیاست خارجی را مشخص و معین میکنند. دستگاه دیپلماسی کشور در درون دولت و حتی خود دولت در ساختار قدرت موجود داخل نظام جمهوری اسلامی ایران در خدمت نهادهای فرا دولتی برای تصمیم سازی و آماده کردن زمینه تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی هستند که درنهایت تحت اراده بالاترین مقام مملکت به تصویب میرسد.
این کارشناس مسائل بینالملل در این خصوص یادآور شد: اکنون راه دیپلماسی با ایالاتمتحده آمریکا با دستور رهبری نظام جمهوری اسلامی و عدم مذاکرات با این کشور در هر ردهای کاملاً بستهشده است. مسئله فوق زمانی شدت پیدا میکند که طرف مقابل هیچ راه دیپلماتیک پنهانی را در پشتصحنه پذیرا نیست و جمله ترامپ مبنی بر اینکه من آمادهام در هرزمانی با رهبران ایران در هر مکانی ملاقات داشته باشم ناشی از همین امر و دارای این پیام است که دیپلماسی پنهان نیز راه ترامپ را مسدود کرده است.
مطهر نیا در ادامه ابراز کرد: از سوی دیگر اروپا متحد، با تمام قدرتی که در ۲۷ کشور انباشته داشته است در ارتباط با اقتصاد بینالملل و قدرت سیاسی در نظام بینالملل و حتی قدرت نظامی قابل قیاس با ایالاتمتحده آمریکا نیست. اینیک واقعیت تردیدناپذیر است.
وی دراینباره افزود: ایالاتمتحده آمریکا امروز با ایجاد یک فضای معنادار ناشی از چسبندگی وزارت امور خارجه، دفاع، خزانهداری و سازمان امنیت ملی اطلاعات و امنیت ملی آمریکا و اکنون ایجاد کمیته اقدام علیه ایران با ریاست ریچارد هوک، رهبری مدیریت و ریاست حرکت علیه جمهوری اسلامی را برنامهریزی کرده است و این برنامه مدون بنا بر اطلاعات و دادههایی صورت میپذیرد که حدود چهار دهه جمعآوریشده و گلوگاههای گریز از تحریمها را نیز تا سرحد امکان بسته است.
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه بیان کرد: در این وضعیت شرکتهای اروپایی که دارای ریسک بالایی برای تجارت با ایران هستند بههیچوجه وارد این مسئله نخواهند شد و شرکتهای کوچکی که از ریسک اقتصادی پائینی در بحث تجارت و اقتصاد با ایران همراه هستند، تحت تأثیر این فضا سیاسی دچار ریسک سیاسی و امنیتی خواهند شد، بنابراین آنها هم گریز از همکاری با ایران را تجربه خواهند کرد.
مطهر نیا دراینباره اظهار داشت: در وضعیت کنونی باید آنچه در دهه هشتاد بیان کردم یعنی طرح یک «نه» یا «بله» بزرگ، نه بلند بهنظام بینالملل و در مرکز ثقل آن به آمریکا موردتوجه قرار گیرد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: تصمیم باکسانی است که اکنون قدرت را درصحنه سیاست خارجی در دست دارند آنها باید ارزیابی صحیحی از حال و آینده خود داشته باشند که آیا میتوانند بار دیگر با گرم و سرد کردن فضای بازی با ایالاتمتحده آمریکا به شوکدرمانیها در عرصه اقتصادی، نظامی، ایجاد بحرانها و عبور از آنها زمینه گذر از این وضعیت را مانند دهههای گذشته فراهم کنند؟ یا با توجه به تغییر و تحول در محیط بازی در عرصه سیاست داخلی، منطقهای و بینالمللی باید به فکر چاره و درمان دیگری برآیند؟
مطهرنیادراین باره توضیح داد: اکنون ارزش پول ملی ایران به پایینترین حد در تاریخ رسیده است در عرصههای اجتماعی، فناوری، زیستبوم، اقتصادی، سیاسی، ارزشی، فرهنگی، نیروی انسانی و مسائل حقوقی بحرانهای بسیاری در حال سرباز کردن هستند و رئیسجمهور ایران در مجلس شورای اسلامی میگوید به اینها بحران نگویید. آیا دستگاه دولتی و حکومتی تعریف جدیدی از مفاهیم دارد؟ وقتی کاملاً خانهخراب و سقف بر سر تمام مردم آوار شود آن زمان باید گفت که بحران وجود دارد؟
این کارشناس روابط بینالملل در ادامه اضافه کرد: به لحاظ علمی و تعاریف موجود از بحران در ادبیات علمی مانند ادبیات سیاسی و روابط بینالملل باید بپذیریم که وضعیت کشور بحرانی است.
وی درباره زمان مناسب برای بیان «نه» یا «بله» بزرگ تصریح کرد: زمان مناسب مقطعی است که بتوانیم اتحاد را در درون مردم به وجود آوریم. همواره مطرح میشود که زمان مناسب فرانرسیده است که درواقع بهطور تلویحی اشاره به ضعف مدیریتی میکند.
مطهر نیا در ادامه افزود: پس از چهار دهه اگر نتوانستیم زمان مناسب را فراهم کنیم چه تضمینی وجود دارد که در دهههای آینده نیز این ساختار قدرت توانایی فراهم کردن آن را برای مردم داشته باشد؟ بنابراین مردم اکنون منتظر یک اقدام عملی هستند چراکه وضعیت زندگی و حیات روزمره تمام آنها تحت تأثیر قرارگرفته است و به این دلیل که اکنون زمان مناسب فرانرسیده، نمیتوان مردم را قانع کرد. مردم نمیخواهند از ترس مرگ خودکشی کنند.