واقعیت این است که هر آنچه اندازه گیری شود و برنامه رشد نداشته باشد به اندازه کافی رشد نمی کند ،اگر شما به عنوان صاحب یک کسب و کار اعداد و ارقام فروش، سود و هرینه های خودتان را نمی دانید پیشنهاد می کنم ادامه ماجرا را نخوانید، چرا که هرگز با رشد و ارتقا کسب و کارتان به صورت شانس و تصادفی قطعا رشد خواهید کرد اما از یک جایی به بعد برای رشد و ارتقایی که دلتان می خواهد ، قدم اول این است که سیستم مالی داشته باشید ، بعد از داشتن سیستم مالی درست و حسابی وقت آن رسیده که برنامه بازاریابی برای رشد داشته باشید ، منظور از این حرف چیست؟ ۳ موضوع وجود دارد که دائما باید در حال پرداختن به آن باشیم:
- برای جذب مشتری جدید چه کار هایی باید انجام دهم؟ چه بودجه تبلیغاتی باید به آن اختصاص دهم ؟ خروجی ( درصد بازده) این کار چه میزان باید باشد؟
- برای اینکه مشتریان من دوباره از من خرید کنند، چه برنامه هایی باید داشته باشم، چه تبلیغاتی باید به آن اختصاص دهم و نرخ باز گشت سرمایه من چقدر باید باشد؟
- برای اینکه مشتریان من ، من را به دیگران معرفی کنند ،چه برنامه هایی باید داشته باشم، درصد بازگشت سرمایه من چند درصد باید باشد؟
همیشه بحران منابع انسانی دارم؟
موضوع اینکه بر این باورم نیروی بد وجود ندارد، مدیر بد وجود دارد، با اینکه من مشاور مدیریت هستم، اما این واقعیت را نمی توان کتمان کرد که تا زمانیکه اولا مدیریت برخورد را ندانیم مدیریت کردن بر دیگران عملی بیهوده است و بهتر است برایش دست و پا نزنیم، برای مدیریت بر خود دوره های آموزش رهبری در توسعه فردی را به تاکید توصیه می کنم، بعد از اینکه مدیریت بر خود که سخت ترین جای مدیریت است آموختیم حالا می توانیم باهم راجع به مدیریت منابع انسانی صحبت کنیم،برنامه آموزش مدون برای منابع انسانی ، کنترل و نظارت بر کار آنها ، سیستم تشویق و تنبیه درست و سپس سیستم سازی کار آنها مواردی است که می تواند شما را برای همیشه از این بحران نجات دهد.
از آموزش دادن به نیرو های انسانی خود خسته می شوم.
این سوال مرا یاد این جمله می اندازد که پدر و مادری بگویند از تربیت فرزندان خود خسته می شوم، شما یک کار آفرین هستید و یک کار آفرین باید سختی های پیاپی کار برایش لذت بخش باشد نه آزار دهنده پیشنهاد می کنم، برای کل نیرو های انسانی خود تیم های ۵،۶ نفره را در نظر بگیرید برای هر تیم یک سرپرست مشخص کنیدو شما فقط با سرپرست هایی هر تیم در ارتباط باشید این بهترین کار است که شما می توانید فقط در لذت های تیم های خود با آنها در ارتباط باشید، اما باز هم فراموش نکنید سورپرایزهای هر بخش نیاز به آموزش سیستم شما دارد.
متخصص بسیار خوبی هستم اما ازیک تخصص خودم ، به اندازه کافی پول در نمی آورم ، بسیار جمله صحیحی است و از صمیم قلبم شمارا درک می کنم. واقعیت این است که هیچ کس با متخصص بودن تنها نمی تواند به اندازه کافی پول در بیاورد، چرا که یک کسب و کار موفق نیاز به کار آفرینی ، مدیریت و تخصص دارد و تنها راه نجات شما اینکه مهارت کار آفرینی ( ایده پردازی ) و مدیریت ( حل مسئله ) را در خودتان تقویت کنید یا از یک مشاور کسب و کار استفاده کنید.
آیا نیاز است یک مدیر ، حسابداری ، بازاریابی ، دیجیتال مارکتینگ ، فروش ، برندینگ را به صورت حرفه ای بلد باشد؟
قطعا نه ..یک مدیر کسب و کار زمان لازم برای یادگیری تمام این موارد را ندارد اما بصورت کلی باید تمام این تخصص ها را بشناسد چرا که وقتی شما پایه ترین اطلاعات را راجع به حسابداری بلد نباشد عملا گزارش گرفتن از حسابدارتان عملی بیهوده می شود و شما بهره پرداختی کافی را نمی توانید از این حوزه ها داشته باشید.
مشتری مداری کار سختی است؟
دقیقا همینطور است که می فرمایید ، رضایت مشتری کار سختی است که تنها کسانی از پس آن بر می آیند که عاشق شغل خودشان باشند.اگر فکر می کنید مشتریان شما نمی فهمند و شما بیش از اندازه برایشان وقت می گذارید ، همین الان شغلتان را رها کنید ، یا به تکرار میبینم مدیران که بعد از ترک مشتری شروع به انتقاد شدید از مشتری خود هستند. باور کنید با این کار سقوط را به کسب و کارتان دعوت کرده اید، چرا که من بعد این کارکنان شما هم به خودشان حق می دهند می توانید راجع به خواسته های مشتریان غر بزنند و اعتراض کنند و در واقعیت چیزی به نام رضایت مشتری در مجموعه شما بی معنا می شود.
کارکنان من ، مرا ترک می کنند ؟
تا زمانیکه چیزی برای رشد و اضافه کردن به کارکنان خود داشته باشید آنها شما را ترک نمی کنند و اگر چیزی برای اضافه کردن به کارکنان خود ندارید استقبال کنید از اینکه آنها مسیر خود را پیدا کنند و مجموعه تان را ترک کنند پیشنهاد می کنم حتما برایشان جشن خداخافظی بگیرید و یک هدیه به رسم یادبود به آنها تقدیم کنید، درست مثل وقتی که فرزندان خود را به خانه بخت می فرستید.
راه حل چیست ؟
شمازمانی باید به راه اندازی یک کسب و کارفکر کنید که به اندازه کافی مهارت کار آفرینی (ایده پردازی) ، به اندازه کافی مهارت مدیریت یک کسب و کار را بلد باشید ، خبر خوب اینکه هر دوی این مهارت ها قابل یادگیری می باشد ، پس یادمان باشد قبل از شروع هر کسب و کاری از خودمان بپرسیم چقدر متخصص آن کار هستم، چقدر مدیریت آن کسب و کار را بلدم و چقدر می توانم راجع به آن کار ایده پردازی کنم.
هر کسب و کاری یک سری مراحل رشد دارد که بهتر است به خودتان زمان بدهید آن مراحل را طی کنید ، همان طور که یک بچه یک ساله با هیچ جادویی، شربت و دارویی نمی توان تبدیل به یک نوجوان کرد ، یک کسب و کار نو پا را هم نمی توان در مدت یک سال راه پنج ساله را در ۲/۵ سال طی کرد.پیشنهاد من این است که اگر سرمایه کمی دارید و خیال یک کسب و کار در ذهن دارید ابتدا به مراکزی که آن کسب و کار را دارند مراجعه کنید و طوری آنجا کار کنید که انگار کسب و کار خودتان است با این وجود ، ریسک شکست شما خیلی کم می شود ، بعد از اینکه توانستید در آن کسب و کار موفق باشید و به اندازه کافی رشد کنید قطعا می توانید کسب و کار خودتان را داشته باشید.
موضوع مهم این است که با سرمایه اندک شما می توانید کسب و کار های خانگی مثل آموزش و تولیدات خانگی را شروع کنید ، یک واقعیت وجود دارد بنا بر اینکه اگر ترشیجات خودتان هم به اندازه کافی نخواهید فروخت اول باید قوانین بازاریابی و بازارسازی و فروش را یاد بگیرید و برای این موضوع راهی جز ، رشد پله ای و مرحله به مرحله ای وجود ندارد.
صبور باشید و از رشد مرحله ای خودتان لذت ببرید.
برای اطلاعات بیشتر می توانید از صفحه زیر با ما در ارتباط باشید.
https://akobdc.com/business-consulting