حسن اکبرزاده روانشناس و مشاور درباره تأثیر افسردگی بر زندگی مشترک اظهار کرد: افسردگی حالت روانی است که منجر به کاهش انرژی روانی، فعالیتهای روزمره، افت انگیزش، ناامیدی، خودسرزنشگری و گاهی اوقات پرخاشگری میشود.
او با بیان اینکه موقعیتهای استرسزای محیطی، خانوادگی و فردی در ایجاد افسردگی تأثیر بسزایی دارند، افزود: همچنین خودباوری پایین و شرکت در تعاملات با افرادی که باورهای منفی دارند نیز در ایجاد افسردگی تأثیر گذار هستند.
این روانشناس درباره علائم افسردگی گفت: کاهش انرژی روانی، علاقمندی به فعالیتهای لذت بخش قبلی، افت انگیزش، اختلال در خواب (پرخوابی-کم خوابی)، اختلال در تغذیه (پرخوری-کم خوری)، کاهش فعالیتهای روزانه، خستگی مفرط، گوشهگیری، کندی روانی-حرکتی، ناامیدی و افکار مربوط به مرگ و خودکشی از جمله علائم افسردگی در افراد هستند.
اکبرزاده با مشاهده علائم مربوط به افسردگی نتیجه میگیریم که این اختلال روانی زندگی روزمره افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و مختل میکند، تصریح کرد: بنابراین این اختلال به دلیل مسری بودن بر رابطه زوجی افراد متأهل و همسران آنها نیز تأثیر میگذارد.
این روانشناس تصریح کرد: یک خانم افسرده انگیزش و توانایی کافی برای رسیدگی به امور منزل، آشپزی و همسرداری نخواهد داشت، همچنین یک مرد افسرده نیز زمان کافی و منظمی را برای پرداختن به فعالیتهای اشتغالی و حضور با انرژی در منزل نخواهد داشت و این موارد تاثیر متقابل افسردگی در زوجین است.
او با بیان اینکه کیفیت ارتباطی زوجین نیز از جمله عوامل مهمی است که در شروع، شیوع و یا بهبود افسردگی آنها دخیل است، افزود: یک فرد افسرده علاقهای به شرکت در جمعهای مختلف، موقعیتهای مشترک خانوادگی مانند وعده مشترک غذایی و شرکت در مذاکرات خانوادگی و زن و شوهری را ندارد.
اکبرزاده ادامه داد: یک فرد افسرده مدام گرایش به تنهایی، افکار پوچ گرایانه و افکار مربوط به مرگ دارد و تعادل خواب و نظم تغذیهای خود را از دست میدهد که در نهایت در رابطه زناشویی او تأثیر جبران ناپذیری خواهد داشت.
این روانشناس گفت: اغلب اشخاصی که با افراد افسرده زندگی میکنند و یا با آنها ارتباط نزدیکتری دارند، برای مدتی مدام عنوان میکنند: خودتو رهاکردی، این رفتارها از تو بعیده، پاشو خودتو مسخره نکن، لوس شدی، ناز میکنی و مواردی از این قبیل.
او خاطرنشان کرد: باید بدانیم که برای مقابله با افسردگی باید به جای سرزنش افراد، علائم این اختلال را شناسایی کنیم و سپس راهکارهای مراقبتی و درمانی مناسبی را پیش گیریم.