وقتی لایههای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ورزشی ایران را کنار میزنیم، سیل مشکلات است که بیرون میزند درست مانند سیلی که در شیراز آمد.
متاسفانه بعضی از این مشکلات بحران و برخی دیگر درحال تبدیل شدن به بحران است. واقعا با این جامعه چه بایدکرد؟
دلیل اصلی تبدیل شدن جامعه ایران به چنین جامعهای این است که همه مسائل در حد شعار و پند باقی مانده است. ایران در رتبههای بالای جوامعی قرار میگیرد که در آن پند و اندرز موج میزند. با بررسی کتب دینی و ادبی میشود به راحتی به این معنا رسید.
متاسفانه این پندها و اندرزها به دلیل تکرار زیاد توسط افراد مختلف در حد کلام و گفتار باقی مانده است و در عمل کمتر به آنها پرداخته میشود.
وقتی پای سخنرانی و حرف در میان باشد ما اخلاقیترین جامعه در جهان هستیم ولی وقتی پای عمل به میان بیاید، حسابی لَنگ میزنیم.
فضای سیاسی ایران را ببیند تا متوجه شوید. همه جریانهای سیاسی دم از اخلاق میزنند اما وقتی پای انتخابات به میان میآید، همان مدعیها، چنان بر سر و کله هم میزنند که ماکیاولی در برابر آنها حس شاگردی دارد.
بسیاری از ما از دیگران انتظار داریم حقمان را رعایت کنند و اما خودمان به راحتی حق دیگران را زیر پا میگذاریم.
بگذارید مثالی برایتان بزنم. وقتی اتوبوس خط واحد یا مترو شلوغ است برخی مسافران با زور سوار میشوند و با “در” یکی میشوند. همین افراد وقتی به ایستگاه بعدی میرسند به مسافران میتازند که چرا سوار میشوی؟ مگر نمیبینی جا نیست؟
خودش با زور سوار شده اما به دیگران اجازه نمیدهد با شیوه او وارد شوند. ما خودمان را حق میدانیم اما دیگران را نه.
همین شعار دادن باعث شده مردم برای استخدام و یا رسیدن به پست خوب دست به ریاکاری بزنند و اداره یا محل کار به گونهای رفتار کنند و در خانه و خلوت خود به روشی دیگر.
ما خود را بافرهنگترین در جهان معرفی میکنیم چون خواندهایم و شنیدهایم که ما بهترینیم اما وقتی نگاهی به جامعه و رفتار مردم میاندازیم میبینیم اوضاعمان چندان هم خوب نیست.
متاسفانه در این سالها در حرف، “آدم خوب بودن” در ایران نهادینه شده است. در حرف زدن بسیاری از ما شهروند خوب هستیم اما وقتی پای عمل میرسد، کوچکترین اعتقادی به قانون و رفتار اخلاقی نداریم.
باید امیدوار باشیم وضعیت اخلاقی جامعه ایران از حرف وارد عمل شود. آموزش، تنها راه حل وضع موجود است. شاید تغییر نسلی که با این شعارها بزرگ شده است، سخت باشد اما میشود نسلهای جدید ایران را از شعارها گرفت و به آنها شهروند خوب بودن را آموزش داد.
شعارزدگی برای جامعه زهرمهلک است و آموزش پاد زهر آن.