بسیاری از جمعیت جوان و بیکار امروز کشور همان افرادی هستند که در دهه ۸۰ با تشویق و اجبار خانوادههای خود وارد بازار کار آزاد نشده و برای ادامه تحصیل روانه دانشگاهها شدند تا بلکه بتوانند شرایط کاری خوبی برای خود مهیا کنند، اما نه آنان و نه خانوادههای آنها فکر نمیکردند که روزی با سیاستهای غلط دولت، کشور به جایی برسد که حتی مقاطع دکترا و مهندسان نیز گرفتار بیکاری شده و نتوانند وارد بازار کسب و کار شوند و سیل میلیونی جوانان تحصیل کرده مجبور شوند یا در خانه مانده و یا به مشاغل کاذب روی آورند.
ریشه معضل بیکاری به کجا بر میگردد؟
رکود حاکم بر بازار، قاچاق محصولات و کالاها و واردات بی رویه آن به کشور، عدم فرهنگ صحیح کار، مشکلات میان کارگران و کارفرمایان و قوانین سخت گیرانهای که در این خصوص تعریف شده، هر یک مزید بر علت شده تا در نهایت در حوزه کار واشتغال با چنین چالشهایی مواجه شویم، اما علاوه بر موارد ذکر شده از مهمترین عوامل بیکاری قشر تحصیلکرده میتوان به موارد زیر نیز اشاره کرد:
۱- بالا بودن توقع قشر تحصیل کرده
متاسفانه این روزها اغلب جوانان به خاطر اینکه بیشتر امر خود را مشغول به تحصیل در مدارس و دانشگاهها بوده اند و موفق به کسب مدارک در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا شده اند فکر میکنند که تنها در ردههای مدیریتی و مشاغل پشت میزنشینی باید وارد بازار کار شده تا موفق شوند و حتی با تفکری غلط عنوان میکنند که اگر قرار بود وارد مشاغل ساده، فنی، مهارتی و کارگری شوند که دیگر نیاز نبود تا راه دانشگاه را در پیش بگیرند که این در واقع تفکر مهمترین دلیل بیکاری بیش از نیمی از جوانان تحصیل کرده جامعه ماست.
۲-تئوری بودن آموزشهای دانشگاهی
یکی دیگر از علل بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی، کاربردی نبودن سرفصلهای دروس دانشگاهی و تئوری محور بودن آنها است. متأسفانه در نظام آموزشی کشورمان به این نکته کمتر اشاره شده است و دانشگاهها بیشتر به جنبه تئوری دروس اشاره میکنند.
۳-رشد قارچ گونه دانشگاههای
رشد قارچ گونه دانشگاههای شبانه، آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور و علمی و کاربردی با ارائه رشتهها و گرایشهای متعدد و سهولت ورود و فارغ التحصیلی از مراکز این دانشگاهها از دیگر عوامل بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی است، زیرا این دانشگاهها باعث میشود سطح کیفی آموزشهای دانشگاهی به شدت افت کرده و شاهد سیل عظیم تحصیلکردههای ناکارآمد، بیکار، فاقد مهارت و دانش عملی و سردرگم باشیم و تنها نتیجه این دانشگاه درآمدزایی و دوشیدن دانشجویان است.
۴-ارتباط نداشتن رشتههای دانشگاهی با نیاز بازار کشور
یکی دیگر از عوامل افزایش فارغ التحصیلان بیکار در کشور ناکارآمدی نظام آموزش عالی و ضعف این نهاد در ایجاد هماهنگی میان بازار کار و خروجی دانشگاهها و حتی خروجی متناسب با بازار کار باز میگردد چرا که درآمدزایی صرف موجب شده تا امروزه شاهد این حقیقت تلخ باشیم که عدم توجه به تناسب رشتههای دانشگاهی و بازار کار موجب انباشته شدن فارغ التحصیل در برخی رشتهها شده است و این امر باعث شده امروز شاهد این حقیقت تلخ باشیم که به طور متوسط یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر از خروجی دانشگاهها نتوانند کاری متناسب با رشته تحصیلی خود پیدا کرده و به جمعیت بیکار کشور افزوده شوند تاجایی که حتی وزارت کار در تازهترین گزارش خود با موضوع وضعیت اشتغال و بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی و بیکارترین رشتههای دانشگاهی کشور اعلام کرد: جامعه فارغ التحصیل یا در حال تحصیل به عنوان یکی از اصلیترین سرمایه انسانی هر کشوری محسوب میشود که متاسفانه امروزه منطبق نبودن رشتههای تحصیلی با نیاز بازار کار یکی از مشکلاتی است که گریبان بسیاری از دانش آموختگان دانشگاهی را گرفته است و در واقع در بسیاری از رشتههای دانشگاهی که این روزها جوانان از آنها فارغ التحصیل شده و منتظر پیدا کردن شغل هستند هیچ گونه بازار کاری وجود نداشته و به اصطلاح عام بازار کار بسیاری از رشتههای خاص دانشگاهی به صورت ۱۰۰ درصدی اشباع شده است.
تا به امروز وعده و وعیدهای بسیاری از سوی مسئولان مبنی بر جذب نیروهای متخصص و فعال در بخشهای دولتی و مدیریتی ارائه میشود، اما متاسفانه میزان بیکاری در بین جوانان تحصیل کرده و حضور پر رنگ افراد بی تخصص در پستهای مدیریتی و مهندسی تغییری نکرده است؛ اعتماد به بخش خصوصی باید در دولت تقویت شود.
حامد مظاهریان معاون برنامه ریزی، توسعه شهری و شوراها و سرپرست توسعه منابع انسانی شهرداری تهران به واکاوی چالش بیکاری در کشور پرداخت و گفت: چالش بیکاری اصولا پدیدهای مرتبط با دنیای مدرن است و در گذشته مردم تصوری از این موضوع نداشتند. بخش عمدهای از وضعیت فعلی هم به این انگاره عمومی بر میگردد که دولت با فروش نفت و پول هنگفت حاصل از آن هم میتواند و هم وظیفه دارد برای مردم شغل با حقوق ثابت ایجاد میکند. همین تفکر باعث شد تا مهمترین هدف از تاسیس دانشگاه مدرن در ایران تربیت نیروهای متخصص و حرفهای برای دولتی پولدار باشد که با ایجاد مشاغل متعدد آنان را در استخدام خود در میآورد. این فرآیند به گونهای گسترش یافت که دولت دانشجویان دانشگاهها را ملزم میکرد تا در شروع تحصیلات تعهد دهند تا دو برابر مدت تحصیل برای دولت کار کنند. پس این انگاره بر دو اصل استوار شده بود: دولت نفتی پولدار و تضمبن داشتن شغل پس از تحصیلات دانشگاهی
وی ادامه داد: واقعیتها به ما میگوید که هر دو اصل این انگاره در طی سه دهه گذشته در جهت عکس حرکت کرده و به مانند دو تیغ قیچی همزمان به حرکت درآمده و طومار انگاره قدیمی یافتن شغل ثابت با درآمد مکفی از طریق تحصیلات دانشگاهی را از هم درید. از یک سو دولت دیگر آن دولت پولدار گذشته نیست، سرانه درامد ایرانیان از فروش نفت به شدت کاهش یافته، از سوی دیگر رشد ملایم توسعه آموزش عالی در ایران به یک باره تند شده به طوریکه ظرفیت پذیرش دانشجویان در این دوره بیش از بیست برابر رشد داشته است.
مظاهریان افزود: متاسفانه این افزایش لجام گسیخته تعداد افراد با تحصیلات دانشگاهی برنامه ریزی شده نبود.
معاون شهردار تهران با اشاره به اینکه بعد از گذشت مدتی دولت پولداری که اقدام به تعریف کار میکرد بخش عمدهای از درآمد مازاد خود را بدلیل کاهش صادرات نفت، کاهش قیمت نفت و همچنین افزایش شدید هزینههای دولت دست داد و توزیع پول در این حوزه شکلی متفاوت گرفت اظهار کرد: قیمت نفت نسبت به ۴۰ سال گذشته افزایش یافته، اما صادرات نفت از ۶ و نیم میلیون بشکه به ۲ و نیم میلیون بشکه کاهش یافت وهمین موضوع باعث شده که دولت دیگر توانایی ایجاد مستقیم شغل به شکل گذشته را نداشته باشد و انگاره قدیمی ناکارا شده و بیکاری در بین جوانان گسترش یابد.
مظاهریان با اشاره به اینکه باید در چنین شرایطی نگاه به ماهیت ایجاد شغل تغییر کند گفت: بازار کار باید در اختیار بخش خصوصی قرار گرفته، با خلاقیت و نوآوری همراه شده و در حقیقت برای مقابله با چالش بیکاری باید انگارهها را تغییر داد.
همچنین وی در ادامه افزود: توجه به بخش خصوصی و رفع موانع پیش روی این بخش اتفاق نیافتاد. لازم است با حمایت از بخش خصوصی و افزایش ظرفیت و اعتماد به مردم بتوانیم زمینه حضور جوانان مشتاق به کار را افزایش دهیم و موانع اداری برای کسب و کارها را نیز اصلاح کنیم.
مظاهریان در ادامه به قیاسهای جهانی اشاره کرد و گفت: شاخصهایی در جهان وجود دارد که نشان میدهد یک اقتصاد به چه میزانی پذیرای فعالیت بخش خصوصی است و کشورها بر همین اساس ردهبندی میشوند. در سنگاپور مدت زمان برای ایجاد یک فعالیت کارآفرینانه و ایجاد اشتغال حدود ۲ و نیم تا ۳ روز است، اما در ایران ماهها و ماهها برای ایجاد یک فعالیت تولیدی نیاز است. به همین دلیل ایران در موضوع جذابیت برای سرمایه گذاری در بین کشورها دارای رتبهای ۳ رقمی است.
معاون برنامه ریزی، توسعه شهری و شوراها و سرپرست توسعه منابع انسانی شهرداری تهران در پایان اظهار داشت: افسانه دولت کارآفرین به پایان رسیده و باید نگاهمان را در این موضوع تغییر دهیم. برای کاهش نرخ بیکاری باید به بخش خصوصی اعتماد کنیم، موانع تولید را از پیش پایش برداریم، مالکیت را محترم شماریم وحاکمیت قانون را پاس داریم. در چنین حالتی نقش دولت نظارت و تسهیل گری خواهد بود.
در ارائه خدمات بین بخش خصوصی و دولتی به نوعی بی عدالتی قرار دارد
فرشید پور حاجت دبیر انجمن انبوه سازان کشور با بیان اینکه متاسفانه استفاده از مهندسان با انگیزه و حرفهای که علاقهمند به حضور در بازار کار به ویژه در حوزه بخش خصوصی هستند بسیار کم شده است گفت: باید تکلیف بین بخش خصوصی و دولتی مشخص شود تا بخشی از مشکلات موجود در این حوزه بر طرف شود.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر مشاهده میکنیم در حوزه ارائه خدمات مهندسی تکلیف بین بخش دولتی و بخش خصوصی مشخص نیست گفت: ما ظرفیت پذیرش ۵۰۰ هزار مهندس را در کشور داریم، اما متاسفانه بخش عمدهای از آنها کارمندان دولت هستند که نمیتوانند وارد حیطه بخش خصوصی شوند.
دبیر انجمن انبوه سازان کشور با اشاره به اینکه متاسفانه در ارائه خدمات بین بخش خصوصی و دولتی به نوعی بی عدالتی به بخش خصوصی وارد شده است گفت: باید وزارت راه و شهرسازی و بخش تشکلهای حرفهای در این مورد وارد شوند و در بحث آیین نامه نظام صنفی کارهای ساختمانی بازنگری کنند.
پور حاجت با تاکید بر اینکه قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان چندین سال است در کشور به تصویب رسیده است، گفت: در صورتی که این قانون به درستی رعایت و اجرا شود شاهد چنین اتفاقاتی به ویژه در حوزه اشتغال جوانان متخصص نخواهیم بود.
وی تاکید کرد: باید سازمانهای حرفهای و به ویژه نظام مهندسی و نظام کاردانی وارد این حوزه شوند و با جذب و آموزش تخصصی به جوانان بتوانند آنها را وارد بازار کار کنند.
دبیر انجمن انبوه سازان کشور اظهار کرد: باید مجددا نظام صنفی کارهای ساختمانی در کشور بازنویسی و تعریف مجدد شود تا شاهد افزایش نرخ بیکاری در این حوزه نباشیم.
آموزش عالی کشور باید در خدمت صنعت باشد
محمد تقی حاج ابراهیمی عضو هیئت رئیس کمیسیون مسکن اتاق تعاون ایران با بیان اینکه با ارزیابیهای فنی و داخلی که به صورت سالانه انجام میشود از ظرفیت جوانان متفکری که در حوزه صنعت ساختمان هستند استفاده بهینه می شود، گفت: باید از ظرفیت این مهندسان جوان در بخشهای مدیریتی و صنعتی استفاده کنیم تا میزان بیکاری در این بخش کاهش یابد.
عضو هیئت رئیس کمیسیون مسکن اتاق تعاون ایران اظهار کرد: باید به مجموعه آموزش عالی ایراد گرفت، زیرا که این آموزش در خدمت صنعت کشور نیست و باید با ورود به این حرفه میزان جذب جوانان خلاق، متفکر و متخصص را بیشتر کنند.
حاج ابراهیمی توضیح داد: برخی از جوانان فارغ التحصیلان ما تنها از لحاظ علمی پیشرفت داشتهاند، اما متاسفانه بسیاری از این افراد نتوانستهاند از لحالظ عملی به جایگاه لازم خود برسند و همین موضوع باعث افزایش بیکاری جوانان فارغ التحصیل میشود.
وی گفت: باید از لحاظ تخصصی و صنعتی علم و صنعت به صورت موازی تقویت شوند.
عضو هیئت رئیس کمیسیون مسکن اتاق تعاون ایران بیان کرد: بر اساس دستور و ابلاغ مقام معظم رهبری در قالب بیانیه گام دوم انقلاب و همچنین در جهت حمایت از جوانان و مدیران جوان برنامههای متعددی باید به دست تعاونیها اجرایی شود.
کلید تقویت نیروی نخبه و کارآمد در دست بخش خصوصی و ایجاد ارتباط هرچه قویتر بین دانشگاه و صنعت است که باید بیش از گذشته تقویت شود.