آبان ماه سال ۹۷ بود که محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش، در حاشیه مراسم رونمایی از توانمندسازی والدین، کارکنان و دانش آموزان درباره حذف کتابهای کمک آموزشی و آزمونها در دوره متوسطه دوم گفت: در هفته آینده دستورالعمل جدیدی به منظور استفاده از کتابهای کمک آموزشی و آزمونهای آزمایشی که در مدارس برگزار میشود برای استان ها و مدارس ارسال خواهد شد و ملاک برخورد با موسسات همین دستورالعمل است. در این زمینه بررسیهای حقوقی انجام شده و همه مجوزهایی که تا پیش از این موسسات از آموزش و پرورش و یا از ارشاد و مراجع مختلف دریافت کردهاند در بررسی حقوقی قرار میگیرند و سپس با موسساتی که دارای دامنههای گستردهای هستند، مذاکراتی انجام میشود.
حال پیش نویسی برای ساماندهی آزمونها تدوین شده است که این روزها سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در حال بررسی اهداف و ابعاد این پیشنویس است.
مهمترین دیدگاههای طرح شده در این بررسی تا کنون را میتوان در خلاصههای زیر جست:
«دستورالعمل جدید از نظر زیر نظام پژوهش و ارزشیابی و نیز زیر نظام برنامه درسی و سیاستهای وزیر محترم قابل نقد و بررسی است.»
«گسترش ماموریتها و حوزه وظایف بخشها در چارچوب زیر نظام پژوهش و ارزشیابی و بضاعت و توانایی آنها باشد.»
«مشارکت موسسات بیرونی در آموزش و پرورش هدفمند و بر اساس برنامهای باشد که وزارت تعیین میکند و نه نفع و سود مراکز انتفاعی. طبق مبانی نظری سند تحول و حقوق تربیتی دانش آموزان، باید ضوابط معینی برای مشارکت طرفهای بیرونی در فرآیندهای آموزشی در نظر گرفته شود.»
«هم ردیف کردن آزمونهای ناشناخته و محدود نظیر «کانگورو» که به نام و عنوان برخی موسسات انتفاعی گره خورده است با مطالعات بینالمللی تیمز و پرلز، درست و منطقی نیست.»
«موسسات بیرونی از آموزش و پرورش سوءاستفاده میکنند و نظام تعلیم و تربیت کشور ما توسط برخی موسسات آزمون ساز که با حمایت برخی دستگاهها قدرت افزونتری پیدا کردهاند به گروگان گرفته شده است.»
«عنوان مرکز سنجش آموزش و پرورش، اصلاح شده و به مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی تبدیل شده، قاعدتاً این تغییر عنوان مرکز به اصلاح مأموریتها و وظایف خواهد انجامید. یکی از نوآوریهای زیر نظام پژوهش و ارزشیابی به جز استقلال پژوهشگاه، گنجاندن وظیفه پایش کیفیت نظام آموزش و پرورش در وظایف مرکز سنجش بوده است و لازم است زمینههای انجام این ماموریت در آن مرکز فراهم شود.»
«تصور عموم بر این است که ارزشیابی تحصیلی و برگزاری امتحان در مدارس ما پایان کار آموزش است. ولی باید از نتایج امتحانات در جهت اصلاح فرآیندهای آموزش و یادگیری استفاده کرد.»
«مرکز سنجش نهاد سیاستگذار در حوزه سنجش است و سیاستهای کلی را تعیین و تبیین میکند.»
«ارزشیابی یعنی قضاوت پیدرپی و قرار دادن یادگیرنده در مسیر پیشرفت. نفس ارزشیابی سبب تقویت یادگیری نمیشود بلکه باید پس از ارزشیابی، اقدامات اصلاحی صورت گیرد.»
«زمینه همکاری و تعامل نزدیک پژوهشگاه با مرکز سنجش فراهم شود. همکاران این دو بخش میتوانند رویدادهای مناسبی را رقم بزنند.»
«لازم است گفتمان سنجش برای یادگیری و سنجش به مثابه یادگیری به مطالبه عمومی تبدیل شود. دلایل ضعف یا اجرای نامناسب ارزشیابی توصیفی بررسی شود. از ظرفیت رسانهها و صدا و سیما در اصلاح نگرش خانوادهها به امر آموزش و یادگیری استفاده شود.»
«زمینه استفاده از آزمونهای آیندهنگرانه نظیر پیزا در آموزش و پرورش فراهم شود.»
وقتی صدا و سیما راه خود را می رود
با نگاهی به موارد طرح شده در بررسی این پیشنویس میتوان دریافت که دغدغه صاحبنظران این روزها همسو با وزارت آموزش و پرورش برای حذف آزمونهای زائدی است که علاوه بر بار روانی فزاینده بر دانش آموزان، بر اقتصاد، تربیت و نظام مدرسه نیز تاثیراتی غیرقابل انکار میگذارد.
وزیر آموزش و پرورش گامهایی برای حذف این آزمون ها و مواجه جدی با آنها برداشته است. آزمونهایی که زنگ خطری برای نظام تعلیم و تربیت است. اما نکته اینجاست که بدون در نظر گرفتن واقعیتهای جامعه، واقعیتهای مدارس و عدم اصلاح تفکر والدین میتوان با بخشنامه مقابل چنین سلیقهای که در جامعه شکل گرفته است ایستاد؟ نمونه اش اینکه با اعتراضهای پیاپی آموزش و پرورش، صدا و سیما از میزان تبلیغات کتاب های کمک آموزشی کاست اما چندی است دوباره این تبلیغات به شکل گسترده به این رسانه برگشته است. انبوده این کتابهای کمک درسی نیز هر روز با عناوینی که نقطه ضعف روانی والدین و دانش آموزان را پیدا میکنند، روانه بازار میشوند. کدام یکی از ماست که این روزها با تبلیغات کتابهای کمک درسی با انواع و اقسام اسم ها رو به رو نشده باشد؟
هر چند صاحبنظران اعلام میکنند که «لازم است گفتمان سنجش برای یادگیری و سنجش به مثابه یادگیری به مطالبه عمومی تبدیل شود. دلایل ضعف یا اجرای نامناسب ارزشیابی توصیفی بررسی شود. از ظرفیت رسانهها و صدا و سیما در اصلاح نگرش خانوادهها به امر آموزش و یادگیری استفاده شود»، اما آیا برنامه ای مدون برای استفاده از ظرفیت صدا و سیما وجود دارد؟
هر چند صاحبنظران اعلام میکنند که «لازم است گفتمان سنجش برای یادگیری و سنجش به مثابه یادگیری به مطالبه عمومی تبدیل شود. دلایل ضعف یا اجرای نامناسب ارزشیابی توصیفی بررسی شود. از ظرفیت رسانهها و صدا و سیما در اصلاح نگرش خانوادهها به امر آموزش و یادگیری استفاده شود»، اما آیا برنامه ای مدون برای استفاده از ظرفیت صدا و سیما وجود دارد؟ در حالیکه آموزش و پرورش با تمام تلاشی که طی یکسال گذشته صورت داده هنوز نتوانسته سیاست های خود را در زمینه تبلیغات فراوان کتاب های کمک آموزشی با صدا و سیما یکی و همراستا کند؟ صرف گرفتن وقت آنتن هم برای پخش برنامه های سفارشی در راستای تغییر نگرش خانواده ها در کنار انبوه چنین تبلیغاتی نه دیده خواهد شد و نه راه به جایی می برد.
نگاه به نحوه پخش و ساعت پخش تنها برنامه جدی صدا و سیما در حوزه مسائل آموزش و پرورش یعنی برنامه پرسشگر که طی هفته های اخیر به دفعات روی آنتن نمی رود، خود نشانگر اهمیت دادن این رسانه به بحث های کلان آموزش و پرورش است. اینکه صدا و سیما جزء وظایف خود نمی داند که پیگیر تعلیم و تربیت مطابق سند تحول بنیادین باشد نیز خود بحثی دیگر می طلبد.
در این نقد و بررسی به شدت جای خالی تامل بر موارد تاثیرگذار چنینی در بازاریابی این کتابها خالی است. توجه به همکاریهای بین بخشی مثل تعامل آموزش و پرورش با صدا و سیما از آن نمونه است. اگر در این میان خلا قانونی وجود دارد میتوان این خلا قانونی را مطرح و برایش برنامه ریزی کرد. از اینها گذشته به نظر همچنان برخورد متخصصان در آموزش و پرورش در برخی جهات آرمانی و دور از نگاه به واقعیتهای جامعه به نظر میرسد.
وقتی کارشناسان مربوطه میگویند: «مشارکت موسسات بیرونی در آموزش و پرورش هدفمند و بر اساس برنامهای باشد که وزارت تعیین میکند و نه نفع و سود مراکز انتفاعی. طبق مبانی نظری سند تحول و حقوق تربیتی دانش آموزان، باید ضوابط معینی برای مشارکت طرفهای بیرونی در فرآیندهای آموزشی در نظر گرفته شود»، در سوی دیگر ماجرا گویی انتفاع بخش خصوصی نادیده گرفته شده است و همین زمینه ساز دردسرهای بعدی از جمله عدم همکاری موسسات می شود. در اینجا ذکر نمیشود که اگر این موسسات بر اساس برنامه وزارتخانه حرکت کنند، چه سودی عایدشان می شود و در واقع چرا باید پای این مذاکره بنشینند؟
از این گذشته شفاف سازی شاید بتواند شرایط را به نفع آموزش و پرورش تغییر دهد. وقتی گفته می شود: «موسسات بیرونی از آموزش و پرورش سوءاستفاده میکنند و نظام تعلیم و تربیت کشور ما توسط برخی موسسات آزمون ساز که با حمایت برخی دستگاهها قدرت افزونتری پیدا کردهاند به گروگان گرفته شده است»، مشخص نیست منظور کدام دستگاه های قدرت مورد نظر است که در واقع در روند تعلیم و تربیت اختلال ایجاد میکنند. آیا منظور به طور مثال همان صدا و سیماست؟