او تاکنون تقریبا این جمله را برای هر موضوع داخلی و خارجی ایالات متحده آمریکا به کار برده است و نکته اینکه در دوران ریاست جمهوری خود، بیشتر این جمله را در موارد دردسرساز داخلی و خارجی به کار میبَرَد.
برای مثال او این جمله را تاکنون بارها و بارها درباره اخراجیهای پرشمار کابینه خود و یا پرونده دردسرساز ارتباطات پنهانی ستاد انتخاباتی خود با دولتهای خارجی (روسیه) و یا موضوع سیاستهای مهاجرستیزانه خود و … به کار برده است.
در مسایل خارجی هم او تاکنون این جمله را درباره پروندههای مهم دستگاه دیپلماسی آمریکا مطرح کرده است: “مذاکرات خلع سلاح هستهای کره شمالی”، “جنگ تجاری با چین” و یا “مساله اختلافات با ایران” از جمله مهمترین پروندههایی بودهاند که ترامپ بارها و بارها در پاسخ به سوالات خبرنگاران درباره رویکرد دولت خود در قبال آنها، این جمله کلیشهای را به کار برده است.
به واقع به نظر میرسد ترامپ با گفتن جمله ” ببینیم چه میشود” خبرنگاران را دست به سر میکند و از پاسخ دادن طفره میرود و شاید هم پاسخی مشخص برای این مسایل ندارد؛ چون بنا به اذعان بسیاری از منتقدان داخلی و خارجی، ترامپ “برنامهای منسجم در سیاست خارجی ندارد.” و برای همین موضوع را حواله به آینده میدهد و با گفتن جمله کلیشهای ” ببینیم چه میشود” از موضوع عبور میکند.
اما او در گذشته نیز (دوران پیش از رسیدن به ریاست جمهوری) این حمله را بسیار و بسیار به کار برده است و میتوان گفت این جمله تکیه کلام شخصیت ترامپ است؛ مانند برخی تکیه کلامهای روسای جمهوری پیش از او.
برای مثال اوباما جمله معروف ” بگذارید صریح بگویم” (let me be clear) را بسیار به کار می بُرد تا جایی که برای او کلیپهایی با این مضمون ساختند.
برخی رسانههای آمریکا در تحلیلی کنایهآمیز درباره این جمله پرکاربرد ترامپ از دوران کاری او به عنوان یک تاجر املاک، یا “شومن تلویزیونی” و اکنون رییس جمهوری ایالات متحده ، این جمله کلیشهای را “فلسفه ترامپ” تعبیر و تفسیر کردهاند؛ و معتقدند ترامپ به “فلسفه ببینیم چه میشود” سخت پایبند است!