ارتباط با ما در

جامعه ایرانی گزارش می‌دهد؛

صدا و سیما، بودجه کلان و تخریب منتخبان ملت

از نظر اصولگرایان رسانه ملی یک تریبون برای انتقام از دولت است. آن‌ها خجالت نمی‌کشند که رسما بگویند صداوسیما منتقد سیاست‌های حاکمیت است، بدیهی است واژه رسانه بی طرف بیشتر شیه به یک افسانه است و یک رسانه اگر دروغ هم نگوید، چینش اخبار و نحوه تنظیم خبر، سمت و سوی رسانه را مشخص می‌کند.

منتشر شده

صداو سیما

به گزارش جامعه ایرانی؛ حواشی سریال گاندو تمامی ندارد، یک هفته بعد از نمایش آخرین قسمت این سریال، حالا خبر رسیده که دولت قصد دارد بودجه صدا و سیما را قطع کند. البته این خبر روایت رسانه‌های اصولگرا از مصوبه اخیر هیئت وزیران است که در آن خطاب به محمد باقر نوبخت آمده است تخصیص بودجه صدا و سیما فقط با تایید نمایندگان رئیس جمهور در شورای نظارت بر صدا و سیما انجام شود.

به این ترتیب شاید از این به بعد سلبریتی‌هایی مثل محمدرضا گلزار، مهران مدیری، امین حیایی و… با کاهش درآمد این سازمان، کمتر در قاب جادویی دیده شوند.

احمد امیر آبادی فراهانی نماینده قم و از مدافعان حقوق تلویزیون در سیمای ملی توئیتی را در صفحه توییتر خود منتشر کرد و نوشت:« ‏آیا دستور صفرکردن بودجه قانونی رسانه ملی به بهانه پخش سریالی که به ذائقه دولت خوش نیامده ‎#بدعت نیست؟
آیاقانونیه دولت بودجه دستگاه را سلیقه‌ای دستکاری نماید؟!
گفتند پیغام دادند حله.

اماجمله رئیس:

“آقای نوبخت تقصیر شماست که به صدا و سیما پول می‌دهید” چی میشه؟

‎#بستن_دهان‌ها

حلقه نو اصولگرا‌های آبگوشت خور هم از تصمیم دولت انتقاد کرده اند، وحید یامین پور، علی اکبر رائفی پور و یاسر جبرائیلی در نوشته‌های خود، با مضمونی شبیه هم نوشته اند دولت دهان منتقدان خود را بسته است، رائفی پور البته کمی صریح‌تر نوشته ‎#رسانه_ملی همچون دختر حاکمیت است که به نکاح دولت‌ها در می‌آید.

با کوچکترین انتقاد از دولت، باید پاسخگوی شبانه! شوهری باشد که البته خرجی خانه هم در دست اوست.

صدا و سیما کجاست؟

آنطور که رائفی پور توییت کرده، صدا و سیما ۵۰ هزار کارمند دارد که با یک حساب سرانگشتی، سالانه حدود دو هزار میلیارد تومان در این سازمان فقط حقوق به کارکنان پرداخت می‌شود، البته خرج سازمان از این رقم‌ها بالاتر است و به جز سلبریتی‌ها، بسیاری از چهره‌های اصولگرا برای حضور در برنامه‌ها قرارداد‌های جداگانه می‌بندند.

اما نکته قابل توجه اینجاست که از نظر اصولگرایان رسانه ملی یک تریبون برای انتقام از دولت است. آن‌ها خجالت نمی‌کشند که رسما بگویند صداوسیما منتقد سیاست‌های حاکمیت است، بدیهی است واژه رسانه بی طرف بیشتر شیه به یک افسانه است و یک رسانه اگر دروغ هم نگوید، چینش اخبار و نحوه تنظیم خبر، سمت و سوی رسانه را مشخص می‌کند. اما در تمام کشور‌های دنیا، رسانه‌های دولتی حامی سیاست‌های دولت خود هستند چنانچه VOA و BBC حتی با تغییر سیاست دولت آمریکا و انگلیس در قبال ایران، خبرنگاران فارسی زبان خود را بر اساس ٱن سیاست‌ها تغییر می‌دهند. اما شاید تنها روزنامه نگاران رانتی اصولگرا در صدا و سیما و فارس و تسنیم و کیهان باشند که اعتقاد دارند بودجه صدا و سیما و بیت المال باید فقط در اختیار آنان باشد تا علیه مخالفان خود، چه در جایگاه اپوزیسیون و چه در صندلی وزارت خارجه فیلم و سریال بسازند و برای ساخت این برنامه ها، گرانترین سلبریتی‌ها را استخدام کنند.

در اکثر دنیا، رسانه‌ها تبدیل به یک صنعت پردرآمد هستند، در ایران البته رسانه‌های مستقل و کوچکی وجود دارند که به لطف آگهی به حیات خود ادامه می‌دهند، اما رسانه‌های غول پیکر، هم از نظر اقتصادی تشنه اندک درآمد نفتی ایران هستند و هم با گرا دادن به کشور‌های غربی، به دنبال قطع کردن همین درآمد کوچک نفت!.

با این حال صدا و نفوذ مدیران این رسانه‌ها بلند است. اگرچه به خاطر کمبود منابع مالی بسیاری از کارگران کشور چند ماه حقوق نمی‌گیرند، اما بعید است مردم ایران روزی را ببینند که مثلا فرزند باجناق حدادعادل، پرینت حساب بانکی خود را منتشر کند و اعلام کند حتی یک روز در واریز جیره ماهانه او تاخیر شده است.

جهت ثبت دیدگاه کلیک کنید

دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادامه مطالعه

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.