به گزارش جامعه ایرانی؛ به محدوده خیابان انقلاب که وارد میشوید، محال است جمله «پایان نامه؟ نمیخوای پایان نامه بنویسی؟» را نشنوید. مردانی که در گوشه و کنار پیاده رو خیابان انقلاب ایستادهاند و با پلاکاردی که به دست دارند، شمارا برای نوشتن انواع و اقسام مقالهها و پایان نامه نویسی ها راهنمایی میکنند. اما چرا کار به اینجا رسیده است؟ چرا دانشجویانی که وارد دانشگاه میشوند، هزینه و زمان خود را صرف میکنند اما در نهایت زمانی که باید نتیجه چندسال تحصیل خود را در قالب متنی تحت عنوان پایان نامه ارائه دهند، از آن سرباز میزنند و نوشتن آن را به دیگری میسپارند… برخی از کارشناسان معتقد هستند که نبود اخلاق، نظارت و مجرب نبود اساتید، باعث شده تا دانشجویان نیز برای گرفتن مدرک در نهایت به راحت ترین کار ممکن متوصل شوند و با پرداخت مبلغی، پایان نامه خود را دریافت کنند.
غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی و معاون وزیر علوم دوران اصلاحات، در گفتگو با جامعه ایرانی با اشاره به رواج و گسترش پایان نویسی توسط افرادی به غیر از دانشجویان، گفت: در این زمینه مباحث بسیار زیادی مطرح شده است که اصلا چرا چنین پدیدهای در کشور ما در حال رواج است که با عناوین متفاوتی مانند سرقت علمی و انتحال نیز از آن یاد میشود. بخش عظیمی از این مسئله به فقدان استراتژی روشن در توسعه نهاد علم است. در همه جای دنیا نهاد علم تکیه بر یک آمایش سرزمینی دارد و آمایش سرزمین مشخص میکند که ما به چه میزان به نیروی تربیت شده در رشتهها نیازمند هستیم. این آمایش به طور دقیق به ما میگوید که چه تعداد دانشجو، در چه رشتهای، برای چه زمانی و … را به صورت مشخص عنوان میکند و با توجه به مزیت هر منطقهای نیازها را اعلام میکنند.
استاد یا دانشجو؟ / مشکل گسترش کار پایان نامه نویسی از کجاست؟
ظریفیان با بیان اینکه متاسفانه ما این آمایش سرزمینی را نداشته و نداریم، تصریح کرد: در یک مدت زمانی خصوصا در دوره ریاست آقای احمدی نژاد، با یک نوع سیطره کمی روبه رو شدیم که به این نتیجه رسیدند باید بدون هیچ پشتوانه علمی دانشگاهها را گسترش دهند و یکدفعه ما از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار دانشجو به سمت ۴ نیم میلیون دانشجو رفتیم و از آن سو با ۲۶۰۰ سایت دانشگاهی نیز روبه رو شدیم. به معنای دیگر کشور چین با جمعیتی بیش از ۱ میلیارد نفر، حدود ۲۳۰۰ سایت دانشگاهی دارد، اما ما با ۸۰ میلیون نفر جمعیت ۲۶۰۰ سایت دانشگاهی داریم. طبیعتا زمانی که با گسترش کمی مواجه میشوید، زیرساختهای لازم برای توسعه علمی هم وجود ندارد و از همین رو اعضای هئیت علمی برای تحصیلات تکمیلی را هم در اختیار نداریم، زیرا ما نمیتوانیم به هر استادی واحد پایان نامه بدهیم؛ بنابراین اگر در گذشته یک استادی بر اساس توازن باید ۵ پایان نامه ارشد و ۲ پایان نامه دکتری را در اختیار میگرفت، اکنون به دلیل مشکلاتی که رخ داده، مثلا یک استاد باید ۱۰ پایان نامه دکتری را در اختیار بگیرد. برهمین اساس فرصت نمیکند تا آن دقت مورد نیاز را داشته باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از همه مهمتر اینکه ما تحصیلات تکمیلی دکتری را به بخشهایی مانند پیام نور، دانشگاه آزاد و سایر دانشگاههایی که ظرفیت علمی بالایی ندارند بردیم و طبیعی است که یکباره با یک عدم توازن جدی روبه رو شدیم. از آن سو هم به دلیل اینکه نتوانستیم بازار کار مناسبی را برای دانشجویان فراهم کنیم و دختران و پسران تنها راه را ادامه تحصیل میدیدند آنهم با اساتیدی که توانایی و ظرفیت لازم برای هدایت دانشجویان را نداشتند. همه این موارد دست به دست هم داد تا بازار کار پایان نامه و مقاله نویسی به راه شود. آثار مشهود این اتفاق را در جلوی درب دانشگاه تهران مشاهده میکنیم. هرچند که اخیرا قواعد و قوانین برای برخورد با این کار وضع کردهاند، اما مسئله صرفا با برخوردهای فیزیکی حل نمیشود و باید به ساماندهی نظام آموزش عالی برگردیم و آموزش عالی را از این وضع بیمار نجات دهیم و دانشگاههای بی شماری که ایجاد کردهایم را به صورت معقول ادغام کنیم.
غلامرضا ظریفیان با بیان اینکه باید ظوابطی را اجرایی کنیم که یک استاد بتواند به تعداد محدود و مشخصی پایان نامه بردارد، گفت: به طور کلی باید فضایی ایجاد شود که دانشجو و استاد بر اساس استانداردهای تعریف و تعیین شده بتوانند کار کنند و آن دسته از اساتید و دانشجویانی که در رابطه با مقاله و پایان نامه تخلف میکنند در یک بلک لیست قرار بگیرند که در آینده هم برای تحصیل و هم بازار کار این افراد مشخص باشند.
ظریفیان ادامه داد: دانشجو باید بداند زمانی که نامش در لیست سرقت علمی برود، دیگر نمیتواند ادامه تحصیل دهد، عضو هئیت علمی شود و یا وارد بازار کار شود. دانشجو زمانی که چنین عواقبی را برای کار خود ببیند، قطعا خود به خود به آن سمت نخواهد رفت. انجمنهای علمی باید فعال شوند و نظارتهای لازم را در این زمینه بر کار دانشجو داشته باشند. از سوی دیگر طبیعی است زمانی که اخلاق در جامعه دچار آسیب شد، دانشگاه هم دچار همین آسیب های اخلاقی میشود.من معتقدم در آینده قطعا شرایط بهتر خواهد شد.