موزه ملی ورزش، المپیک و پارالمپیک به عنوان تنها مکان ورزشی عمومی که یادگاریهای زیادی از تاریخ ورزش ایران را در خود جای داده به صورت رسمی افتتاح شد. اگرچه سالها از طرح شکل گیری موزه و پیش بینی محل آن در کمیته ملی المپیک میگذرد اما این برای اولین بار در تاریخ چند صد ساله ورزش ایران است که موزه تخصصی ویژه اهالی این عرصه و علاقه مندانش به بهره برداری میرسد تا به واسطه آن بیشتر بتوانند با گوشه و کنار ورزش کهن و نوین ایران آشنا شوند.
البته موزه افتتاح شده به جز انتقادی که برای ثبت رسمی به نام وزارت ورزش به آن وارد است، ایرادهای دیگری هم دارد به خصوص در مورد چگونگی چیدمان یادبودهای اهدایی و منافات آن با سناریوی پیش بینی شده که احتمالاً به خاطر نو بودن کار و بی تجربگی در این زمینه است و البته ساخت تندیسهایی که کمتر شباهتی به خود ورزشکاران دارند اما ایراد بزرگ واردِ به این موزه در مورد «امنیت» آن است و اینکه به نظر میرسد هیچ پیش بینی اولیه ای برای آن نشده در حالی که این مهم هیچ ارتباطی به تازه شکل گرفتن موزه ندارد چرا که جزو قوانین همیشگی و بدیهی و بعضاً نانوشته برای هر موزهای به حساب میآید.
شرایط برای «سرقت» مهیاست
با اعلام رئیس کمیته ملی المپیک و تاکید معاون اول رئیس جمهور بازدید از موزه ملی ورزش برای عموم مردم آزاد خواهد بود با این حال کوچکترین قوانین امنیتی – به صورت پنهان یا آشکار – در موزه پیش بینی نشده طوری که ساختار فعلی موزه ورزش و شرایط آن هیچ تفاوتی با مرکز خرید یا زمین بازی ندارد؛ این مسئله جدی ترین خطر برای جدیدترین موزه کشور به حساب میآید آن حد که شرایط برای بی دردسرترین نوع «سرقت» در آن مهیا است.
برای اثبات این ادعا همین بس که مدال طلای حمید سوریان بدون هیچ حفاظی روی یک تابلو و در کنار دوبنده وی قرار گرفته است. سه – چهار مدال عبدالله موحد هم به گردن تندیس ساخته شده از وی آویزان شده در حالی که هیچ حفاظی در اطراف این تندیس تعبیه نشده است. بنابراین خیلی راحت و بی دغدغه و در کمترین زمان ممکن میتوان یکی از این مدالها را از جای خود برداشت بدون اینکه کسی متوجه شود.
مدالهای موحد و سوریان هیچ حفاظ امنیتی ندارد
در مورد خیلی دیگر از یادبودهای اهدایی به موزه ملی ورزش هم همین شرایط وجود دارد مانند مجموع وسایل اهدایی از طرف اسکی بازان که شامل البسه، کفش و چوب اسکی آنها میشود. چیدمان این لوازم هم بر روی سکویی انجام شده که بدون حفاظ است و به راحتی میتوان به آنها دستبرد زد.
البته خیلی دیگر از یادبودهایی که در اختیار موزه ملی ورزش قرار گرفته، داخل ویترینهای شیشهای قرار گرفتهاند، اما هیچیک از آنها ضد سرقت نیستند و به راحتی میتوان با یک ضربه یا با استفاده از یک تیغ، به اشیای داخل آنها دسترسی پیدا کرد.
مهمتر از همه اینکه موزه ملی ورزش در هیچیک از دو طبقه اول و دوم کمیته ملی المپیک مجهز به دوربین مدار بسته برای کنترل رفت و آمدها و اتفاقات رخ داده نیست و همین عامل اصلی در نا امنی این موزه است که باعث میشود در صورت بروز هر اتفاقی، از پیگیری آن عاجز ماند.
«باید» های امنیتی که باید در موزه ورزش باشند
موزه ملی ورزش به عنوان ویترین ورزشی کشور، نیازمند تأمین امنیت ویژه ای است که باید علمی و استاندارد باشد. برای برقراری این امنیت باید در اولین فرصت تجهیزات علمی، استاندارد و به روز را به کار گرفت نه اینکه بعد از اتفاقات و بحرانهای احتمالی به فکر راهکار افتاد.
به هر حال موزه ملی ورزش که توسط سازمان میراث فرهنگی ثبت رسمی شده باید از قوانین امنیتی و کلی حاکم بر موزهها بهره مند باشد تا به شرایط استاندارد نزدیک تر شود. بدیهی است اولین گام در تأمین و حفظ امنیت موزه ملی ورزش این است که ورودی ساختمان آن مجهز به سیستم کنترل باشد. تمام یادبودها باید در ویترینهای ضد سرقت نگهداری شوند و به خصوص با ارزش ترین نمونهها در بخشهایی که درجه امنیت آنها بالاتر است، قرار بگیرند.
همچنین برای قسمتهای مختلف موزه باید دوربین مداربسته و سیستمهای صوتی نصب شود تا افرادی که در محل موزه تردد دارند به راحتی دیده و شنیده شوند. هشدارها هم باید در سریعترین زمان ممکن به کار بیفتند تا امکان اقدام به موقع فراهم باشد. اصلاً بد نیست موزه ملی ورزش به شبکه «مها» – مرکز هشدار الکترونیکی که از جمله طرحهای پیشگیری ناجا است – متصل شود تا بدین ترتیب در همه ساعات شبانه روز و در صورت بروز خطر زنگ هشدار این سیستم در مراکز پلیس به صدا درآمده و نیروی انتظامی خیلی سریع خود را به محل موزه برساند.
وسایل اهدایی از طرف اسکی بازان به موزه ورزش که بدون حفاظ امنیتی هستند
تاریخ ورزش ایران نسوزد
ساختمان کمیته ملی المپیک به سیستم اطفا حریق مجهز است اما نه به طور کامل؛ سیستم تعبیه شده در طبقات این ساختمان به گونهای است که در صورت بروز حریق به صدا در می آیند اما کاربردشان در همین جا متوقف میشود تا مأموران آتش نشانی خود را به محل حادثه برسانند. در واقع قابلیت آنها مانند بسیاری سیستمهای پیشرفته امروزی نیست که با آب پاشی وارد عملیات خاموش کردن آتش شوند بلکه فقط مأموران سازمان آتش نشانی را خبردار میکنند.
این در حالی است که برای ساختمانی که محل موزه به حساب میآید، حادثهای مانند آتش به مراتب از سرقت و دزدی خطرناکتر است چرا که در دزدی نهایت یک یا چند شیء به سرقت میروند اما آتش میتواند کل مجموعه را نابود کند.
بنابراین و با توجه به اهمیت موزه ملی ورزش و نگهداری آثار ارزشمند آنکه بیانگر تاریخ ورزش ایران هستند، باید استاندارهای لازم برای سالم ماندن حداکثری در زیر آوار آتش سوزی و حتی زلزله مهیا شود.
دچار «تراژدی ورزشی» نشویم
مدت زمان زیادی از آتش سوزی گسترده در موزه بزرگ و دویست ساله برزیل نمیگذرد؛ اتفاقی که منجر به از بین رفتن آثار ارزشمند زیادی شد و به همین دلیل این حادثه به «تراژدی فرهنگی» در برزیل تشبیه شد.
با در نظر گرفتن این اتفاق، مسئولان کمیته ملی المپیک که نقش اصلی را در پیگیریهای لازم برای بهره برداری از موزه ملی ورزش داشتند باید موضوع امنیت این موزه را به قدری مدیریت کنند تا صد درصد مانع بروز «تراژدی ورزشی» شوند. به هر حال هرگونه آسیب احتمالی به نمونههای تاریخی و با ارزش موجود در موزه ملی ورزش، سرقت آنها یا آتش سوزی منجر به از دست رفتن آثاری میشود که هیچ چیز حتی گذر زمان هم نمیتواند آنها را جبران کند بنابراین هر یک از اتفاقات – حتی در کوچکترین حالت – نتیجهای نخواهد داشت جز «تراژدی تلخ ورزشی».
موزه ملی ورزش اثر ارزشمندی است که سیدرضا صالحی امیری از اولین دوره مدیریت خود در کمیته ملی المپیک به یادگار گذاشته است. وی بارها در صحبتهای خود به تغییر محل موزه برای گسترش آن و افتتاح فاز دوم اشاره کرده در حالی که ساماندهی و تدوین و تصویب ضوابط خاص موزه و برقراری امنیت لازم در آن به مراتب بیشتر از گسترشش اهمیت دارد.
۳ میلیارد تومان برای افتتاح موزه ملی ورزش هزینه شده است. مهمتر اینکه درون این موزه مدالها، کاپها و یادگاریهایی قرار گرفتهاند که ارزش آنها با هیچ رقمی قابل محاسبه نیست خصوصاً اینکه بعضاً تکرار نشدنی هم هستند.
تمام قهرمانان و پیشکسوتانی که یادبودهای خود را تقدیم موزه ملی ورزش کردند قطعاً با اعتماد به دست اندرکاران مربوطه و اطمینان از حفظ امنیت مدالها و کاپهایشان، این کار را انجام دادهاند بنابراین نباید شرایط به گونهای شود که اتفاق یا حادثهای – هر چند کوچک – آنها را از کَرده خود پشیمان کند و دیگران را از انجام اقدام مشابه باز دارد. بنابراین هر اقدامی باید در جهت برقراری امنیت موزه ملی ورزش و آثار آن انجام شود حتی به خدمت گرفتن افسر امنیتی.