مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» در سرمقاله امروز این روزنامه نوشت: در این زمینه چند نکته قابل تامل وجود دارد که لازم است مسئولان بهویژه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای نگهبان به آن توجه کنند.
اولین نکته این است که چرا ۲۸۰ نماینده که لابد هر کدام خود را صاحبنظر میدانند، قانونی تصویب میکنند که قبل از خشکشدن مرکب آن، وادار میشوند در آن تجدیدنظر کنند؟ این، واقعیتی است که قابل پیشبینی بود و روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۹ آبان گذشته یعنی درست در روزهای آغاز اجرای همین قانون، آن را متذکر شده بود. این روزنامه در مقالهای تحت عنوان «وقتی قانون، هدف خود را قربانی میکند» ضمن برشمردن تناقضات قانون منع بکارگیری بازنشستگان، بر این نکته تاکید کرد که «ایرادها و اشکالات این قانون بقدری روشن است و بقدری راه را برای سوءاستفاده باز گذاشته که در آیندهای نزدیک یا باید در آن تجدیدنظر شود و یا مسئولان نظام باید شاهد ساکت رخنهای دیگر در مجموعه مدیریتی کشور باشند و پیامدهای سوء آن را که بر جامعه تحمیل میشود بپذیرند.»
اکنون در حالیکه فقط ۱۸ روز از آغاز اجرای این قانون میگذرد، این پیشبینی به تحقق پیوسته و رئیس مجلس شورای اسلامی دستور بازنگری و اصلاح آن را صادر کرده است. این، یعنی وجود ایرادها و اشکالات آشکار در قانونی که مجلس آن را تصویب، شورای نگهبان آن را تایید و دولت آن را ابلاغ کرده و هیچیک از آنها یا متوجه این ایرادها و اشکالات نشدند یا به هر دلیل مصلحت ندانستند درباره آن ایرادها و اشکالات سخنی بگویند!
چنین وضعیتی برای یک نظام حکومتی قابل قبول نیست و نشاندهنده ضعفهای بنیادی در بخشهای مختلف آن است که اگر هرچه سریعتر برطرف نشود به اصل و اساس لطمه خواهد زد.
نکته دوم این است که آقای رئیس مجلس، به آن همه ایرادها و اعتراضها که صاحبنظران و رسانهها به این قانون وارد کردند اعتنایی نکرد و اکنون که رهبری همان سخن صاحبنظران را گفتند، بلافاصله دستور بازنگری و اصلاح صادر کرد. آیا این روش بدین معنی است که قانونگذاران ما نباید به اظهارنظر صاحبنظران و رسانهها حتی اگر درست باشد اعتنا کنند و فقط وقتی که رهبری به صحنه بیایند، لابد به ملاحظاتی گوششان بدهکار شود و اقدام فوری کنند؟ چنین وضعیتی بههیچوجه زیبنده کشور نیست. رئیس و نمایندگان مجلس با کمک گرفتن از صاحبنظران و رسانهها باید بقدری پخته و منطقی عمل کنند و قوانین را چنان متقن تدوین و تصویب نمایند که نیازی به ورود رهبری به صحنه نباشد.
این، یک نقطه مثبت در عملکرد مجلس و رئیس آن نیست که صبر کنند رهبری سخنی بگوید تا فوراً در صدد اصلاح کار خود بر آیند. عملکرد مجلس و رئیس آن هنگامی قابل تحسین است که قوانین را به گونهای تدوین و تصویب کنند که رهبری نیازی به ورود به صحنه احساس نکنند.
نکته سوم اینکه اکنون که قرار است نمایندگان مجلس اصلاحیه قانون منع بکارگیری بازنشستگان را اصلاح کند، لطفاً این بار این اصلاح در اصلاح را چنان با دقت انجام دهند که بار دیگر نیازمند اصلاح نباشد. قانونی تدوین و تصویب کنید که بدون هزینهکردن رهبری قابل اجرا و پاسخگوی نیاز کشور باشد. هنر قانونگذاران باید این باشد که خود قانون راه خود را پیدا کند و قدم به قدم نیاز به کمک گرفتن از جایی نداشته باشد. رهبری را نباید برای افراد و امور فردی و کوچک خرج کرد. این سرمایه باید در موارد بسیار مهم به یاری کشور و نظام بیاید.
و چهارمین نکته اینکه قانون خوب آن است که استثنا نداشته باشد. متاسفانه مصوبه اصلاح قانون منع بکارگیری بازنشستگان به قدری استثنا دارد که اصل و متن را به فرع تبدیل کرده و استثنائات را به جای اصل نشانده است. این، یعنی اصل قانون را قربانی استثنائات کردن. مردم را به حساب بیاورید، مردم این مسائل را خوب میفهمند. حالا که قرار است بار دیگر این قانون اصلاح شود، نمایندگان مجلس آن را بگونهای تدوین کنند که نیازی به استثنا و مجوز گرفتن و تبصره و امثال اینها نداشته باشد و ضمناً برای رعایت حرمت عنوانی که برای این قانون در نظر گرفتهاند، راه را برای حضور افراد حدود ۹۰ ساله در مناصب مهم هموار نفرمایند و کاری نکنند که فرزند بازنشسته شود ولی پدر همچنان صاحب منصب باشد!