جامعه ایرانی – کیانی نژاد، مشاور خانواده و روانشناس کودک گفت: اینکه یک معلم یا مربی نمازخوان باشد یا حجاب خود را رعایت کند هیچ تضمینی برای این نیست که بتواند با یک کودک برخورد مناسب داشته باشد و یا اینکه خشم خود را در مقابل دیدگان دانشآموزان کنترل کند.
وجود پدیده کودکآزاری در مهدکودکها و مدارس موضوعی است که مربوط به امسال نیست بلکه این آسیب اجتماعی ناشی از نهادینه شدن خشونت اجتماعی در جامعه ایران است.اساسا بخش عمدهای از فشارهای اجتماعی و اقتصادی روی افراد آسیبپذیر جامعه پیاده میشود و همین موضوع باعث افزایش خشونتهای خانگی و یا محیطی بر علیه کودکان در مهدکودک ها و مدارس میشود.
در همین راستا سیدحسن موسوی چلک مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی ابراز کرده بود که کودک آزاری در مهدکودکها و مدارس اجتنابناپذیر است. این سخن در نگاه اول منطقی به نظر میرسد اما بار روانی که بر جامعه میگذارد این است که این موضوع کودک آزاری امری بدیهی و طبیعی جلوه داده میشود و از این رو افراد به خود این اجازه را میدهند که برای تخلیه خشمشان کودکان را مورد آزار و اذیت قراردهند.
تا زمانی که در جامعه مهارت کنترل خشم و خود باوری در سنین پایین آموزش داده نمیشود کماکان پدیدههایی مانند کودک آزاری و دانشآموز آزاری و پرخاشگری و … روز به روز افزایش پیدا خواهد کرد.
دکتر عاطفه کیانی نژاد ، مشاور خانواده و روانشناس کودک در گفتوگو با جامعه ایرانی ضمن انتقاد از صحبت های مطرح شده توسط مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی گفت: کودک آزاری در تمامی کشورها وجود دارد اما نمیتوان عنوان کرد که کودک آزاری اجتناب ناپذیر است چون مطرح کردن این موضوع باعث میشود اولیا و مربیان مهد برای خود این حق را قائل شوند که اگر گاهی کودک را کتک زدیم و یا تحقیر و مسخره کردیم اشکال ندارد در صورتی که این گونه نیست.
کیانی نژاد افزود: این درست است که انسانها اشتباهاتی دارند منتهی از آنجایی که این اشتباه ممکن است گاهی آسیب شدیدی به یک انسان دیگر که ناتوان بوده و توانایی دفاع از خود را ندارد، وارد کند دقیقا در این زمان باید مراقبتهای خود را افزایش داده و حساسیتهای شدیدتری نشان دهیم.
میتوان گفت کودکآزاری وجود دارد ولی نه اینکه اجتناب ناپذیر است
این روانشناس بالینی عنوان کرد: شخصا این جمله را که قضیه کودک آزاری اجتناب ناپذیر است، محکوم میکنم چون این جمله عواقب و تاثیرات بدی دارد.میتوان گفت که در مهدکودکها و خانهها موضوع کودک آزاری وجود دارد ولی نه اینکه اجتناب ناپذیر است.
وی با انتقاد از صحبتهای مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد سازمان بهزیستی نسبت به بدیهی دانستن کودک آزاری در مدارس و مهدها گفت: بیان این مطلب که کودک آزاری اجتناب ناپذیر است، شانه خالی کردن از مسئولیت بوده و قطعا نباید از این موضوع غفلت کرد. قبول داریم که ممکن است مسئولین نتوانند همه موانع را رفع کنند ولی وقتی این جمله را بیان شد وجدان شخصی افراد تضعیف میشود و به خود این حق را میدهند که رفتارهای خشونت آمیزی داشته باشند.
پدیده کودکآزاری قابل کنترل است
کیانی نژاد از عملی بودن کنترل کودکآزاری در مدارس و خانهها سخن به میان آورد و گفت: فقط کافیست مسئولین بخواهند پدیده کودکآزاری را کنترل کنند زیرا که این پدیده کنترلپذیر است و با اطلاع رسانی مناسب میتوان جلوی وقوع این پدیده را گرفت.باید آگاهی بیشتری به خانوادهها و مهدهای کودک داد که اساسا چه رفتارهایی کودکآزاری محسوب میشود و عواملی آن چیست تمامی این آموزشها قطعا میتواند تاثیراتی در از بین بردن پدیده کودکآزاری داشته باشد.
خشونت خانگی یکی از دلایل طلاق است
این مشاور در ادامه از اهمیت کنترل خشم سخن در جامعه سخن به میان آورد و گفت: اهمیت آموزش کنترل خشم از آنجایی است که امروز مشاهده میشود خیلی از طلاقها به خاطر این عدم کنترل صورت میپذیرد و فرد ادعا دارد که همسر من نمیتواند خشم خود را کنترل کند و خشونت خانگی یکی از دلایل طلاق است.
اکثر قتلهای ناخواسته در دعواهای خیابانی به دلیل عدم کنترل خشم اتفاق میافتد
کیانینژاد عنوان کرد: کنترل خشم موضوع بسیار مهمی است چون خیلی از روابط به دلیل عدم کنترل خشم خراب میشود و بسیاری از زندگی ها را متلاشی میکند.اکثر اوقات قتلهای ناخواسته در دعواهای خیابانی به دلیل عدم کنترل خشم اتفاق میافتد. کنترل خشم باید از کودکی به آن پرداخته شود و دلیل عدم پرداخت به این موضوع در آموزش و پرورش پر بودن محتوای آموزشی مدارس با موضوعات دیگر است که شاید از نظر خیلیها در درجه اهمیت بالایی قرار داشته باشد ولی از نظر عده دیگر این طورنباشد.باید بررسی شود اولویتهای آموزشی در مدارس چیست؟
وی اضافه کرد:به طور کلی مبحث مهارتهای کاربردی و روزمره زندگی اگر در سر فصل آموزشی مدارس قرار گیرد تاثیر خیلی خوبی در نسل های آینده خواهد گذاشت.متاسفانه اولولیتهای آموزشی در مدارس موضوعات دیگری است که اساسا عمومیت ندارند و کاربردی نیستند.
کاربردی نبودن آموزش های اجتماعی و مهارت زندگی در مدارس
این مشاور مطرح کرد:یکی از دلایلی که کودکان خیلی علاقه به مدرسه رفتن ندارند همین کاربردی نبودن آموزشهای اجتماعی و مهارتهای زندگی است.کمتر بچهای را سراغ داریم که عنوان کند با خوشحالی به مدرسه میرود و یا فضای مدرسه را دوست دارد.
این مدرس دانشگاه در رشته مشاوره مطرح کرد:بخش عمدهای از عدم استقبال دانشآموزان برای رفتن به مدرسه محتوای آموزشی است که در مدارس وجود دارد و کودک احساس میکند مطالعه این موضوعات برای او کاربردی نیست .به همین دلیل اگر مباحث آموزشی ما کاربردی نشود ؛رسیدگی به آسیبهای اجتماعی غیر قابل کنترلتر میشود.
کیانینژاد سهم دیگر عدم استقبال دانشآموزان برای رفتن به مدرسه را برخورد بد مربیان و معلمین دانست و گفت:متاسفانه معلم بودن گرچه شغل بسیار سختی است و حساسیتهای بسیار بالایی دارد اما در گزینش افراد متاسفانه نظارت اصولی و کارشناسی وجود ندارد.
از هر قشری برای تدریس استفاده میکنند
وی ادامه داد:در جامعه هر فرد تحصیلکردهای که نتوانسته شغل مناسبی برای خود دست و پا کند؛تدریس را انتخاب کرده در نتیجه متقاضیان تدریس در مدارس افزایش پیدا میکند واین موضوع سبب شده است که از هر قشری برای تدریس استفاده کنند.با توجه به این شرایط لازم است گزینشهای روانشناختی وجود داشته باشد تا فردی که شناخت کاملتری نسبت به کودکان دارد،انتخاب شود.
کیانینژاد عنوان کرد:گزینشهایی که معمولا آموزش و پرورش دارد؛مذهبی است به عنوان مثال اینکه یک معلم یا مربی نمازخوان باشد یا حجاب خود را رعایت کند هیچ تضمینی برای این نیست که بتواند با یک کودک برخورد مناسب داشته باشد و یا اینکه خشم خود را در مقابل دیدگان دانشآموزان کنترل کند.
این مدرس دانشگاه در رشته مشاوره افزود:وقتی گزینشها مذهبی باشد افرادی که گرایشات مذهبی سفت تری دارند،استخدام میشوند و مسلما چون این افراد روی اطاعت به عنوان شاخصه اصلی عبودیت ایمان دارند و اعتقادشان این است که باید بیچون و چرا اطاعت کرد؛همین موضوع را در ارتباط با کودکان پیاده میکنند.
تنبیه برای عدم اطاعت جزوی از باورهای مذهبی است
این مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی اضافه کرد:وقتی دیدگاه اطاعت محض بر معلمین حاکم باشد،کودکان نیز باید حرف معلم را به عنوان بزرگتر پذیرفته و اگر اعتنایی به حرف معلم نداشته باشند؛ سخت تنبیه خواهند شد چون تنبیه برای عدم اطاعت جزوی از باورهای مذهبی است.در کل گزینش هایی که در آموزش و پرورش وجود دارد گزینشهای شخصیتی نیست بلکه گزینشهای عقیدتی و سیاسی است که تاثیری روی ارتباط مربی و با کودک ندارد.
کیانی نژاد در پایان از راهکارهای کاهش خشم در مهدکودک ها و مدارس سخن به میان آورد و گفت: راهکارهایی که می تواند خشم در مدارس و مهدکودک ها را کاهش دهد این است که آن معلم اولا باید احساس امنیت شغلی کند دوما باید احساس کند حقوق کافی برای زندگی دارد و از طرف دولت حمایت می شود که این مسائل می تواند تاثیر بسیار زیادی در روحیه معلمین داشته باشد تا بتوانند کودکانی آگاه و فکور تربیت کنند و آموزش مهارت های کنترل خشم نیز می تواند به کاهش خشونت در جامعه منجر شود.