جامعه ایرانی– دانشمندان تجربه نزدیک به مرگ را بازسازی کردند تا دریابند چه حسی در آن لحظه به انسان دست میدهد.
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از نیوزویک، وقتی بمیریم چه اتفاقی رخ میدهد؟ آنا که با چشمانی بسته در اتاقی کمنور نشسته، به حس این تجربه نزدیک شد.
اما آنا روبهمرگ یا حتی نزدیک به مرگ نبود که وارد آنچه یک منطقه متناوب نامید، شد. بلکه او در میان ۱۳ داوطلبی بود که پذیرفت دیامتی (DMT) یا دیمتیلتریپتامین توهمزا که یک روانگردان قدرتمند است را برای این مطالعات در کالج لندن استفاده کند.
محققان که شاهد بودند آنا چطور هوشیاری خود را در اتاق کمنور تحقیقات از دست میدهد، برای داوطلبان تشریح کردند که استفاده از این ماده تا چه اندازه میتواند یک انسان را به سمت احساس نزدیکی به مرگ ببرد.
گفته میشود استفاده از دیامتی حس مرگ را تقریباً بهطور کامل به انسان منتقل میکند تا جایی که فرد مصرفکننده تجسماتی را به زبان میآورد که با تجربه نزدیک به مرگ برابری میکند، و کسانی که به مرگ نزدیک شدهاند یا باور دارند که اینطور بوده، اتفاقات روانی که برایشان رخ داده را گزارش کردهاند.
توهمزایی (که بهطور طبیعی در بدن ما اتفاق میافتد) بهعنوان عنصر اصلی آیاهواسکا (معجونی از چند گیاه مختلف که سالها است در بین ساکنین آمازون بهعنوان معجونی شفابخش در درمان بیماریها یا برای ارتباط با ارواح (خلسه) استفاده میشود) شناخته شده تر است. در واقع معنای دیگر آیاهواسکا «معجون مرگ» یا «معجون روح» است.
آنهایی که دیامتی مصرف کرده بودند با عبور از آنچه «گنبد» سفرشان خوانده میشود، توهمات روانی شدید و مافوق را تجربه کردند. با وجود آنکه هیچ تعریف پذیرفته شدهای برای تجربه نزدیک به مرگ وجود ندارد –چون هر تجربهای منحصربهفرد است- ابعاد مشترک آن شامل تجربه بیرون بودن از بدن، حس صلح درونی و احساس ورود به جهانی دیگر میشود.
مشخص است که هیچکس نمیداند مرگ چه حسی دارد، چراکه کسی تابهحال بازگشتی از آن نداشته است. در نتیجه تجربه نزدیک به مرگ احتمالاً نزدیکترین تجربهای است که تاکنون به دست آمده است. و دیامتی احتمالاً مهمترین ابزار برای کشف این بخش از مغز انسان است.
کریستوفر تیمرمن، دانشجوی دکتری در کالج لندن نویسنده اصلی این مطالعه به نیوزویک گفت که این گروه در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی از دیامتی استفاده کرد تا امنیت افراد در تغییر ناگهانی و شدید آگاهی تأمین شود و تجربیات بهطور دقیق ثبت شوند.
وی در ادامه افزود: «با چنین اقدامی تصویری جامعتر از محدودیتهای هوشیاری و ارتباط این تجربیات با فعالیت مغز به دست داده میشود.»
شرکتکنندگان در این آزمایش پس از سفرشان مورد سؤال قرار گرفتند که چه دیده و احساس کردهاند. آیا زمان کند شده بود یا تند؟ آیا نوری درخشان دیده یا با آن احاطه شدند یا خیر؟ یا آیا این احساس را داشتند که در جهانی غیرزمینی قرار گرفتهاند.
اکثر آنها گفتند که در ابتدا در احساسی از گرما غرق شدند و لرزشی در بدنشان حس کردند. پس از آن شرکتکنندهها حس میکردند که وارد جای دیگری شدهاند که دارای کیفیت دیگری است. به گفته آنا، این احساسات شامل حس برقراری ارتباط با واحدهای خارجی نیز میشد.
بسیاری از این شرکتکنندهها سعی کردند کلمات مناسب برای توصیف احساساتشان را بیابند اما موفق نشدند.