جامعه ایرانی– شاید تا قبل از جام ۲۰۱۸ اگر به امیدوارترین هوادار تیم ملی نیز از پیروزی مقابل قهرمان آفریقا، شکست با چاشنی شانس از قهرمان جهان و نشستن لبخند رضایت روی لبان قهرمان اروپا برای تساوی برابر ایران سخن میگفتید، لبخندی به تمسخر نثارتان میکرد و بی برو و برگرد به دیوانگی یا پرواز در مشتی توهمات متهم میشدید.
اکنون اما شاگردان مرد چشم آبی پرتغالی پرواز در توهمات را به سیر در واقعیات بدل کرده و فردبهفرد ایرانیان از کارنامه جادوگر سفید در روسیه باد غرور به غبغب میاندازند.
حالا فعل خواستن و توانستن فوتبال ایرانی بهخوبی در اذهان فوتبال دوستان داخلی و خارجی صرف شده و همه به احترام مردان کیروش کلاه از سر برمیدارند. تیمی که شبی رؤیایی را برای ایرانی جماعت در پهنه تاریخ رقمزده و ۸۰ میلیون نفر به نمایش تواناییهایش تا مدتها روزگار خواهند گذراند.
ایرانیانی که از ساعات پایانی دوشنبهشب، بیم و امید را چاشنی لحظاتشان کردند و مانند توپی که از بین دوپای پیکه با سر طارمی به بیرون دروازه لارخا رفته بود، از شوت چند وجب بیرون چارچوب این ستاره، آه کشیدند و لب به حسرت گزیدند.
دوشنبهشب، ستارهای چون رونالدو که بیتردید جزو دو یا سه بازیکن محبوب ایرانیان به شمار میآید، منفورترین بازیکن زمین لقب گرفت. بازیکنی که حتی متعصبترین هواداران لام پشتهای مادریدی نیز، از عدم اخراجش در دقایق پایانی حرص خوردند و سقوط سازه عدالت داور پاراگوئهای میدان را به تلخی به نظاره نشستند.
ایرانیانی که به احترام تلاش بیرانوند و بهت بهترین مهاجم جهان اشک شوق ریختند و حالا ما ماندهایم و تیمی که مظلومیت ایرانیزهاش افسوس بهترینهای جهان را نیز به دنبال داشته. تیمی که اگر رقیبش قهرمان اروپا و ستاره پیش رویاش رونالدو نبود، شاید رقم نمیخورد تقدیری که امروز به نظارهاش نشستهایم.
تیمی که اگر تنها یک گل بیشتر وارد تور رقبا کرده بود، امروز میشد با روحیهای مضاعف و انگیزهای ماجراجویانهتر درخشش را در ادامه بازیها به تماشا نشست. تیمی که تکگل نداشتهاش میتوانست آن را به صدر گروه مرگ نشانده و رودروی روسیه میزبانی قرار دهد که پیشازاین چموخم امتیاز گیری از آن را در کارنامه بهخوبی ثبت کرده بود.
همه این احتمالات و کاش و کاشها در حالی است که حالا پیروز میدان رقابت با میزبان، با تیم نخست گروه چهارم و یا تیم دوم گروه سوم مصاف خواهد کرد و اکنون و روی کاغذ این دو تیم، کرواسی و دانمارک خواهند بود.دو تیمی که در کنار اذعان به مهرههای ارزشمندشان، بهمراتب از اسپانیا و پرتغال ضعیفتر تلقی میشوند.
در میان همه این اماواگرها، یوزهای ایرانی در صورت پیروزی در این مسابقه به نیمهنهایی صعود میکردند و در آن مرحله نیز به گواه احتمالات، با یکی از تیمهای بلژیک یا انگلستان، سنگال یا کلمبیا، مکزیک یا سوئیس دیدار میکردند و میتوانستیم شاهد هنرنماییشان در مرحله یکچهارم نهایی جام باشیم.
به هر سو همه این شد و نشدها به قفسه تاریخ کوچ کردهاند و در کنار حسرت تکگلی نداشته، تا بعدها از غرور و غیرت و هوشمندی بازیکنانمان حض کنیم. حالا همه به بزرگی یاد میکنند از تیمی که به قول کیروش، در گروه مرگ، “زندگی” کرد.