نایب قهرمان این دوره عصرجدید، پسر ۲۰ ساله شیرازی به نام «محمد زارع» بود که اجرا و شخصیت خاص وی توجه ها را به خودش جلب کرد. او با اینکه نتوانسته بود دوران تحصیل خود را به پایان برساند و با وجود ظاهر کم حرفش، فردی فوقالعاده مصمم و با پشتکار به نظر میرسید و همین خصوصیت، طیف عظیمی از افراد را به سمت او جذب کرد.
«زارع» به معنای واقعی، اشتیاق شغلی داشت
یکی از مهمترین ویژگیهایی که در این پسر وجود داشت، اشتیاق بالای او به کار و حرفهاش بود، به طوری که برای انجام کار دلخواه و رسیدن به هدفش، مدرسه و حتی خانواده را رها کرده و با کمترین امکانات و تحمل سختیهای زیاد در این راه قدم برداشته بود. در این مطلب قصد نداریم سیستم آموزشی کشور را بررسی کنیم یا راجع به درست یا غلط بودن کار وی یا حتی درباره نحوه اجرای او صحبت کنیم. آن چیزی که من را به نگارش این مطلب وا داشت، اشتیاق شغلی بالای زارع بود. به میزان انرژی، انگیزه، امید و دلبستگی بالای افراد به شغل خویش «اشتیاق شغلی» می گویند. افرادی مانند زارع که «اشتیاق شغلی» بالایی دارند، آنقدر کار خویش را دوست دارند که سختیهای آن را با آغوش باز میپذیرند و تمام نیرو و تلاش خود را صرف کار میکنند. افراد دارای اشتیاق شغلی بالا، همانند زارع سه خصوصیت عمده دارند که عبارت است از:
تمرکز بر زمان حال و داشتهها
افراد مشتاق به کار، آنقدر جذب کارشان میشوند که گذر زمان را احساس نمیکنند. برای این افراد نفسِ خود کار، جذاب و هیجانانگیز است و از انجام دادن آن لذت میبرند نه صرفا رسیدن به هدفی خاص مانند پول یا شهرت. همانطور که احتمالا دیدید هم در پاسخ «علیخانی» که از محمد زارع پرسید: «اگر اول بشوی با پول آن چه میکنی؟»، او گفت: «نمیدانم. من راجع به چیزی که ندارم فکر نمیکنم.» شاید به نظر خیلی از افراد این صحبت او سطحی به نظر برسد ولی این دقیقا پاسخ فردی است که در زمان حال زندگی میکند و تمرکز خود را به کاری که در این جا و اکنون دارد انجام میدهد، معطوف کرده است و درگیر نداشتهها و تجربیات ناموفق گذشته نیست که او را افسرده کند و در آرزوی جاه و مقام و کسب رتبه اول هم نیست که این موضوع باعث ایجاد اضطراب در او شود.
ناامیدی برایشان معنایی ندارد
همچنین افراد با اشتیاق شغلی بالا، تلاش قابل ملاحظهای در انجام کارشان، مبذول میدارند و بر موقعیتهای دشوار، پافشاری میکنند و آنقدر برای انجام کارشان انگیزه بالایی دارند که وقتی با مشکلی مواجه میشوند، نه تنها ناامید نمی شوند بلکه از خود مقاومت بیشتری نشان میدهند. بیشتر وسایل محمد را خود وی با کمترین امکانات و دم دستترین تجهیزات ساخته بود. به عنوان مثال حلقهای را که نوی آن در بازار چند میلیون بود، با یک لاستیک کهنه چند هزار تومانی ساخته بود.
دنبال موقعیتهای چالش برانگیزتر هستند
این افراد هنگام انجام کار، احساس معنیداری، اشتیاق و چالش میکنند. به عنوان مثال موقعیتهای چالش برانگیز برای محمد اشتیاق برانگیز بود و در صحبت های او این جمله مشهود بود که «من از بالا بودن و از هیجان کارم لذت میبرم و آن بالا به چیزی غیر از کارم فکر نمیکنم.» یا در هر جلسه سعی میکرد کارهای جدیدتری انجام دهد. مثل مرحله نیمهنهایی که با حرکات چاقو، نفس خیلی از افراد و داورها را بند آورده بود.
بنابراین به نظر میرسد اگر کاری با شخصیت، علایق و تواناییهای فرد سازگاری داشته باشد، میزان عشق و علاقه به کار (یا همان اشتیاق شغلی) در افراد بالاتر می رودو در نتیجه احتمال موفقیت در آن کار هم بیشتر خواهد شد. این درس «محمد زارع» برای همه شاغلهایی بود که ساعتها پای اجراهایش نشستند ولی شاید به این مسئله توجهی نکردند.