این روزها بحث حضور جوانان در لیست های انتخاباتی حسابی داغ است؛ اما به عنوان یک ناظر که صحنه انتخابات مجلس سال ۹۴ را از نزدیک دیدم و تحرکات این روزها را هم میبینم، به نظرم ممکن است کل مسیر جوانگرایی به یغما برود، اگر از امروز سازوکاری صحیح برای این جوانگرایی در نظر گرفته نشود.
لذا پیشنهاد میکنم هر کسی یا کسانی که در حال طراحی ساز و کارهای انتخاباتی هستند، حداقل چند نکته را درباره به کارگیری جوانان در نظر بگیرند تا ماجرای انتخابات های گذشته تکرار نشود:
۱. جوان مورد نظر جزو آقازاده های عزیز نباشد؛ اشتباه اصلاحطلبان در فرستادن دختر صفدر حسینیها به مجلس را تکرار نکنید! حتی اگر آقازاده گرامی، فردی شایسته و توانمند است جهت جلوگیری از شائبهها، تلاش شود از ظرفیت و توان این فرد در جایی غیر از اینجا استفاده شود.
۲. جوانان مورد نظر، جزو حلقه نزدیکان و دوستان و مریدان و اعضای دفتر شخصیتهای سیاسی اصولگرا نباشند؛ یعنی مثل بعضی جوانان در لیست انتخابات مجلس قبلی، سهمیه فلان آقا در لیست نباشند؛ آدمِ فلان فرد نباشند!
۳. فقط انقلابی بودن کافی نیست؛ این جوانان عزیز باید در حوزه خودشان تخصص و دانش قابل توجه و تجربه کافی داشته باشد. این افراد قرار است به مجلس بروند تا برای مشکلات فعلی جامعه و قوانین معیوب تدبیر کنند. قرار است بارهایی را بردارند که تا امروز بر زمین مانده و نمایندگان فعلی توان برداشتن آن را نداشتهاند. پس باید از نمایندگان فعلی از نظر دانش و تخصص و تجربه بسیار جلوتر باشند.
۴. این جوانان عزیز یک شبه از لپ لپ بیرون نیایند؛ هر کدام از این افراد در هر حوزه تخصصی که فعالیت میکنند، در جامعه و یا لااقل جامعه انقلابی به عنوان سرآمد آن حوزه شناخته شوند؛ یعنی طبق داوری افراد صاحب نظر در آن حوزه قابل تایید و شناخته شده باشند؛ نه اینکه شب انتخابات تازه مراسم آشنایی آن فرد و جامعه باشد. یعنی دارای اعتبار اجتماعی باشند و مکانیزم انتخاب افراد شایسته برای همه روشن و ملموس باشد.
۵. شومن نباشند! واقعی باشند. این روزها بعضیها هستند که بدون تخصص و صرفا بر اساس جذاب حرف زدن یا طراحی حرکات نمایشی فکر شده خودشان را سر زبانها میاندازند. یک دفعه وسط سخنرانی روی میز میزنند، قهر میکنند، فریاد میزنند و به یک نفر حمله میکنند تا کلیپهایشان در شبکههای اجتماعی دست به دست شود. حرکاتشان را بر اساس رشد اینستاگرام و افزایش لایک و ممبر تلگرامشان طراحی میکنند.
آدم هایی که در یک رشته درس خواندهاند و درباره یک رشته دیگر حرف میزنند؛ آدم هایی که یک رشته خواندهاند و در سه رشته دیگر حرف میزنند؛ آدم هایی که کلا هیچ رشتهای نخواندهاند و در همه رشتهها حرف میزنند. فقط خوب حرف زدن و سر و صدا کردن کافی نیست؛ گول این نمایشها را نخورید، متخصصان واقعی را انتخاب کنید.
۶. این جوانان عزیز رسانه و افکارعمومی را بفهمند؛ مثل بعضی از انقلابیهای نسل قبل نباشند که بدون توجه به افکار عمومی هر روز با صحبت های نسنجیده تصویری غلط از تفکر انقلابی ارائه کنند. استدلال کردن و اقناع جامعه برایشان مساله باشد. باور کنید این یک مساله در کنار بقیه مسائل نیست؛ در این زمانه این یک شرط لازم است.
۷. همین ابتدا سوابق این افراد را با دقت فراوان بررسی کنید؛ سلامت مالی و اخلاقی، صحت مدرک دکتری، استفاده از رانت در زندگی، و سایر بخشهای دارای اهمیت زندگی شخصی آنان را بصورت دقیق بررسی کنید، و در این مورد به هیچ وجه تسامح نکنید، تا بی توجهی امروز موجب نشود که فردا اعتماد جامعه از این جوانان هم سلب شود. فقط به قضاوت از روی ظاهر افراد بسنده نکنید!
۸. شما افراد شایسته را از کل کشور پیدا کنید؛ منتظر نمانید تا یک سری از افراد خودشان را به شما تحمیل کنند؛ طبیعتا افرادی که روحیه جاه طلبی دارند و دنبال به دست آوردن کرسیهای مجلس هستند بیش از دیگران دوست دارند خودشان را مطرح کنند؛ بیش از دیگران تلاش میکنند که خودشان را به افراد تصمیم گیر نزدیک کنند. انتخاب از بین این افراد هنر نیست؛ قطعا خیلی از افراد در سراسر کشور هستند که دست و پا نمیزنند تا به هر قیمتی راهی مجلس شوند و در عین حال از سواد و تخصص بیشتری هم بهرهمند هستند. گشتن و پیدا کردن این افراد هنر است.