در حال حاضر ۱۸۷ هزار دانشآموز عشایر در ۲۳ استان کشور به تحصیل مشغول هستند که رسیدگی به امور این دانش آموزان و مدارس عشایری به عهده دفتر آموزش و پرورش عشایر کشور که زیر مجموعه معاونت ابتدایی آموزش و پرورش فعالیت می کند است. ما در حال حاضر سه گروه دانشآموز عشایر در کشور داریم. گروه کوچرو، نیمهکوچرو و ساکن. به طور مثال در شهرستان سنگسر استان سمنان، ما دانشآموزان عشایر داریم که پدر و مادرانشان دیگر کوچ نمیکنند اما شغلشان دامپروری است. مؤلفه دانشآموز عشایری بودن این است که یا کوچرو باشند یا پدر و مادر آنها از راه دامپروری و کشاورزی ارتزاق کنند. این دانشآموزان به دلیل اینکه به مدارسی میروند که کد عشایری دارد، جزو جمعیت دانشآموزان عشایر محسوب میشوند.
در صد سال پیش ۲۸ درصد جمعیت ایران را جمعیت عشایری تشکیل میداد؛ اما امروزه درصد قابل توجهی از آنها ساکن شدهاند. دومین دسته دانشآموزان عشایری، نیمهکوچروها هستند یعنی دانشآموزانی که پدر و مادر آنها ییلاق و قشقلاق میکنند اما دانشآموزان در همان روستای اول، ساکن میمانند؛ بیشتر آنها نزد بستگانشان می مانند و همراه پدر و مادر کوچ نمیکنند. دسته سوم دانشآموزان کوچرو هستند که تنها در این شکل سوم است که معلم نیز همراه دانشآموزان رفت و آمد دارد.
محمدرضا سیفی سرپرست دفتر آموزش و پرورش عشایر کشور در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه رنگینکمان خاصی در حوزه دانشآموزان عشایری وجود دارد، بیان کرد: ما در بخش آموزش و پرورش عشایری، پیشدبستانی، دبستان، متوسطه و هنرستان، مدارس شبانهروزی داریم. اینکه چرا این دفتر تشکیل شد، به نگاه ویژهای بازمیگردد که در برنامه توسعه ششم دیده شد. شما در این برنامه هر جا نام «روستایی» میبینید، واژه «عشایری» را نیز در کنارش مشاهده میکنید.
سرپرست دفتر عشایر آموزش و پرورش در پاسخ به این سؤال که آیا در این سالها همانگونه که قرار بوده به وضعیت تحصیل دانشآموزان عشایری توجه شود، به آن توجه شده است یا خیر؟ و اینکه با توجه به اضافه شدن کلید واژه «توسعه عدالت» به عنوان ساختاری این دفتر در ساختار جدید آموزش و پرورش، چه میزان این مهم قرار است اجرا شود، بیان کرد: روی کاغذ توجه بسیاری به حوزه عشایری شده است اما در عمل، کاستیهای زیادی وجود دارد. بزرگترین درخواست ما این است که اساسنامه مدارس عشایری ما که به امضای رئیسجمهور نیز رسیده است، اجرا شود؛ بخصوص در این اساسنامه، ماده ۱۴ آن بسیار مورد توجه ما است که میگوید «وزارت آموزش و پرورش موظف است به منظور تحقق عدالت آموزشی و پرورشی و بسترسازی توسعه متوازن در مناطق عشایری، ردیف اعتباری خاص با عنوان «توسعه آموزش و پرورش عشایری» با هماهنگی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، تعیین و در لوایح بودجه سالانه منظور کند». متأسفانه این ماده اجرا نمیشود یا به طور مثال سرانه مدارس عشایری باید سه برابر مدارس عادی باشد اما اساساً سرانهای به این مدارس تعلق نمیگیرد.
سیفی ادامه داد: در بحث عدالت آموزشی که در ساختار جدید به این واحد اضافه شده است، باید بگویم مدارس محروم که در دورترین نقاط کشور هستند و از بستههای دیگر یادگیری مانند روزنامه، فرهنگسرا، پدر و مادر باسواد و مواردی از این دست بیبهره هستند، باید بهترین معلمها را داشته باشند درحالیکه ما آن معلمی که برای بهترین مناطق تهران میفرستیم، برای آنها نمیفرستیم و به جای آن، سربازمعلمها را برای دانشآموزان این مدارس تعیین میکنیم. ارزش سربازمعلم کم نیست و برخی از آنها با عشق کار میکنند اما ساختار عدالت آموزشی باید اصلاح شود تا بتوانیم محرومیت را کمتر کنیم. باید معلمان باسواد برای این دانشآموزان بفرستیم و اساسنامه مدارس عشایری اجرا شود تا بتوانیم محرومیت را رفع کنیم.
وی در پاسخ به پرسش دیگری درباره اینکه دانشآموزان عشایری معمولاً امکان دسترسی به برنامههای فوقالعاده تابستانی نیز ندارند، بیان کرد: یکی از فعالیتهایی که ما طی این سالها انجام دادهایم و امسال بیستمین دوره آن برگزار میشود، این است که ۱۵۰۰ دختر و پسر عشایری که به هیچ اردویی نرفته باشند و برخی از آنها حتی از محدوده سکونتگاه خود خارج نشدهاند را به عنوان زیارتاولیها در قالب اردوی تفریحی زیارتی به مشهد مقدس میفرستیم اما این دانشآموزان به طور کلی به دلیل نوع زندگیشان، برنامهریزی برای برنامههای فوقالعاده تابستانی، سخت است.
وی در پایان اظهار امیدواری کرد برای سال تحصیلی جدید برخی از کاستی های این حوزه با همت وزارت آموزش و پرورش و همکاری دولت رفع شود.