جامعه ایرانی: پنج سال از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری میگذرد. در طول این پنج سال دولت او فراز و نشیبهای بسیاری داشته است. برخی معتقدند که او بهویژه در دولت دوم خود نهتنها با توجه به شعارهای انتخاباتی خود نتوانسته وعدههایی که به مردم داده بود را محقق کند بلکه با مشکلات دیگری هم روبرو شده است.
برجام بهعنوان بزرگترین دستاورد دولت اول او در معرض خطر است و مشکلات اقتصادی هم چالشهای جدیدی برای دولتش طراحی کردهاند. در کنار اینها نهادهای قدرت همدست به ریشههای دولت او انداخته و با به وجود آوردن چالشهایی مانند فیلترینگ تلگرام بر مشکلات او افزودهاند.
باوجود همه این مشکلات اما افرادی تأکیددارند که حامیان و بدنه اجتماعی رأیدهنده به او ناامید نیستند. مرتضی حاجی، مدیرعامل موسسه همشهری و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با جامعه ایرانی تأکید دارد که بدنه رأیدهنده به او اگر امروز هم مجبور به رأی دادن با همان شرایط یک سال قبل و همان کاندیداها بودند بازهم حسن روحانی را بهعنوان رئیسجمهور منتخب خود انتخاب میکردند.
عملکرد دولت روحانی را بهویژه در دولت دوم چگونه ارزیابی میکنید؟
در اینیک سال درگیر مشکلاتی بودهایم که این مشکلات عرصه را برای فعالیت دولت تنگ کرده و زحمتهای جدی برای محقق شدن وعدههای دولت به وجود آورده است. ازجمله تغییراتی که در نرخ ارز اتفاق افتاد، اوضاع اقتصادی را به همریخت و بیثباتی در بازار ایجاد کرد. این اتفاق موجب نگرانی بخش زیادی از مردم شد که نگران آینده و معیشت خود شدند، البته که دولت تدبیری اندیشید و تا حدی هم این را مهار کرد. بدون شک بخشی از اتفاقاتی که پیش آمد دلیل اقتصادی نداشت و میتوان گفت که کار سازمان دادهشده بود؛ حتی میتوان گفت متأثر از فضای روانی که رئیسجمهور آمریکا درباره برجام ایجاد کرده و تهدیداتی که به دنبال آن مرتب تکرار میکند است. فکر میکنم تصمیمگیری دولت در این شرایط نیاز به حمایت همهجانبه همه مردم و همه گروههای سیاسی دارد و این برای همه شخصیتهای مطرح جامعه تصمیمگیری اثرگذاری است.
الآنهم وزیر امور خارجه و وزارتخانه تابعه او در حال رایزنی و گفتوگو هستند تا نقشه رئیسجمهور پلید آمریکا را برای به انزوا کشیدن و افزایش تهدیدها علیه ایران را خنثی کنند.
خیلی جای تأسف و تعجب است که برخی افراد که توقع میرود بیش از یک عدهای باحوصله و تأمل صحبت کنند و موضع بگیرند، بیانیههایی صادر میکنند که دست دولت را برای گفتوگو، حل مسئله و عبور از بحران ساختهشده بهوسیله آمریکاییها میبندد.
فکر میکنم این آزمون سختی برای همه مسئولان، احزاب و اشخاص مطرح جامعه است تا به میزان توفیق دولت در مهار بحرانی که آمریکاییها سعی کردند بر کشور ما تحمیل کنند فائق بیایند.
جدای از موضوع برجام با توجه به اینکه برخی از ریزش بدنه رأی دولت صحبت میکنند، پایگاه رأی و بدنه اجتماعی حامی دولت را چگونه میبینید؟ آیا این حس که مردم از رأیی که به روحانی دادهاند ناامید و دلسرد شدند را قبول دارید؟
نه من این صحبتها را قبول ندارم؛ بههرحال باید به این موضوع توجه داشت که انتخاب مردم انتخاب یک گزینه از بین گزینههای مطرح بود. مبسوطالید نبودند تا هرکسی را که خواستند انتخاب کنند، از بین کاندیداها انتخاب کردند و در هر شرایطی و حتی در شرایط موجود هم کاندیداهایی که در رقابت باقی ماندند، آقای روحانی نسبت به آنها برتری دارد.
از میان کسانی که مطرح بودند بهخصوص از جناح متمایل به احمدینژاد، اگر در حال حاضر در قدرت بودند بهمراتب وضعیت سیاسی و اقتصادی بدتر از امروز بود. الحمدالله دولت دست بالایی در مذاکرات بینالمللی دارد. نمیخواهم بگویم که کارش بینقص است حتماً ایرادتی هم به آن وارد است اما باید در شرایط تصمیمگیری دولت قرار گرفت و بعداً قضاوت کرد.
پس اینکه برخی تحلیلگران از ریزش پایگاه رأی دولت صحبت میکنند را نمیپذیرید؟
نه
یعنی اگر امسال دوباره قرار بود که انتخابات برگزار شود، فکر میکنید بازهم آقای روحانی رأی میآورد؟
اگر دوباره امسال میخواست انتخابات برگزار شود و کاندیدا همانهایی بودند که در زمان انتخابات حضور داشتند قطعاً آقای روحانی پیروز و انتخاب میشد. به کاندیداها بستگی دارد اگر همانها بودند حتماً آقای روحانی انتخاب میشد اما اگر افراد دیگری بودند باید با آنها مقایسه کرد.
با توجه به اینکه روحانی فردی بوده که اصلاحطلبها او را حمایت کردند و اکثریت رأی او از بدنه اجتماعی اصلاحات است فکر میکنید روی بدنه اجتماعی اصلاحطلبها هم تأثیری نداشته است. برخی مطرح میکنند که در انتخابات آینده حتی اگر آقای خاتمی هم از کاندیدایی حمایت کند و از مردم بخواهد که به او رأی دهند، مردم دیگر با او تکرار نمیکنند.
من چنین باوری ندارم. اولاً که مردم ما ایدهآلیست نیستند و نباید هم باشند چون شرایط ما بهگونهای نیست که در آن ایدهآلها تحقق پیدا کند. ثانیاً همانطور که گفتم انتخاب یک نفر از بین چند کاندیدای که مطرح بودند باید مورد ارزیابی قرار گیرد. من اعتقاد جدی دارم که پایگاه اصلاحطلبها همچنان پابرجاست؛ و در شرایط مقایسه کاندیداها با یکدیگر علیرغم همه ضعفهایی که وجود دارد و همه انتظاراتی که مردم داشتند و برآورده نشده چون میدانند و دریافت کردهاند که کاندیداهای رقیب کاندیدای اصلاحطلبها درگذشته چه بر سر کشور آوردهاند و اعتقاددارند که از یک سوراخ نباید دوبار گزیده شوند که (که چند بار هم گزیده شدهاند) در آینده بازهم اگر رقابت بین کاندیدای جدی موردحمایت اصلاحطلبان باشد و کاندیدای دیگر جناح رقیب من فکر میکنم که همچنان اصلاحطلبها شانس پیروزی دارند. اگرچه ممکن است که اتفاقاتی بیفتد که الآن نتوانیم درباره آن پیشبینی کنیم. چون این به مشارکت مردم بستگی دارد و اگر مشارکت کاهش پیدا کند در این صورت شرایط فرق میکند.
مشارکت را ازنظر پیروی اصلاحطلبان مطرح میکنید یا موضوع دیگری؟
طبیعتاً هرچقدر مشارکت مردم در انتخابات بیشتر باشد قدرت تصمیمگیری منتخبان ریاستجمهوری زیادتر و قدرت چانهزنی آنها در عرصههای بینالمللی بیشتر میشود، نفوذشان در به نتیجه رساندن خواستههای مردم بیشتر میشود. اینکه عدهای بیایند و علیه دولت موضع بگیرند، طبعاً آنهایی که طرف مذاکره هستند احساس قدرت زیاد و پشتوانه جدی از دولت در درون کشور نمیکنند و مطمئناً آنها خیرخواه ما نخواهند بود. برخی که قطعاً نیستند و برخی هم منافع خود را بیشتر ترجیح میدهند و بنابراین آنچه نیاز است این است که دولت موردحمایت مردم تا لحظه آخر تحت حمایت باشد و البته دولت باید به خواست مردم هم نگاه کند و اینطور نباشد که خود را عقل کل بداند و فکر کند که همه تصمیمات درست را خودش میگیرد. باید نگاه کند به اینکه فضای عمومی چه میگوید جامعه چه میخواهد و در جهت تحقق خواست جامعه حرکت کند تا حمایت خود را در بین مردم روزبهروز افزایش دهد و تقویت کند. بههرحال عدهای هم هستند که به دلیل مواضع سیاسی که دارند ممکن است همهچیز را نادیده بگیرند اما مهم این است که اکثریت قاطع مردم همچنان پشت رئیسجمهوری باشند و او را حمایت کنند و او بتواند در عرصه بینالمللی قاطعتر و جدیتر از منافع آنها حمایت کند.
باوجوداین شرایط توضیحاتی که درباره میزان مشارکت مردمی و بالا بودن آن برای تحقق خواستههای مردم مطرح میکنید را، درباره آقای روحانی اجرایی میبینید؟ چقدر در این دولت تأثیرگذار بوده است؟
فکر میکنم برای بدنه عمومی مردم اینطور است و اصلاحطلبها قطعاً پشت دولت هستند، اصولگراهای معتدلتر و منطقیتر هم حمایت میکنند، البته خواصی هم هستند که به گونه دیگری فکر میکنند و به گونه دیگری هم عمل میکنند. اما قطعاً این حمایت که امروز دولت بیش از گذشته نیاز دارد را مردم احساس میکنند و حتماً باید با دولت باشند و هستند.
حدود پنج سال از دولت گذشته و باوجود همه مشکلات هنوز سه سال دیگر از دولت باقیمانده است. رئیسجمهوری برای حفظ حمایت مردمی خود در این مدت باید چهکاری انجام دهد؟
به نظر من باید با محوریت خواستههای مردم و منافع ملی در عرصه بینالمللی ارتباط خود را با اروپا توسعه دهد و جبهه مقابله با امریکا را تقویت کند، نه اینکه بخواهد آن را ترک کند. خود رهبری هم در صحبتهایی بر اینکه مناسباتمان و روابطمان را با دیگر کشورهای دنیا توسعه دهیم تأکید داشتند، البته بهجز کشورهایی که با ما خصمانه رفتار میکنند. در محوریت منافع ملی و مصلحت کشور در مذاکرات، ارتباطات سیاسی منطقهای و فرا منطقهای تعیینکننده است که دولت موضع منطقی داشته باشد و سیاست برد – برد را دنبال کند نه اینکه یکطرف برنده و یکطرف بازنده باشد. به نظرم باید منافع هر دو طرف دیده شود.
برجام باید حفظ شود، برجام منافعی برای کشور داشته که از دست دادن آن ممکن است خسارتهای جدیدی را به وجود آورد. البته همانطور که گفتم برای حفظ برجام الزاماتی وجود دارد که باید آنها را در نظر گرفت و منافع ملی در رأس آنها قرار دارد. بر اساس خبرهای مقدماتی دنیا و اروپاییها مواضع خوبی دارند.
بخش مهمی از مشکلات حوزه اقتصادی ما ریشه سیاسی دارد. همه تدابیر اقتصادی بهجای خود، اینها در شرایط نرمال کاربرد دارند در شرایطی که توطئههای براندازانه بهوسیله عدهای طراحی و اجرایی نشود، میتوانند راهگشا باشند. اما بههرحال بخشی از عوامل تأثیرگذار، عوامل سیاسی هستند و در حل مسائل و برنامههای اقتصادی باید به زمینههای سیاسی آنهم توجه و دقت شود. بنابراین اینکه آقای ترامپ و عوامل او تلاش میکنند از ایران یک چهره جنگطلب به جهانیان معرفی کنند، دولت حتماً باید تلاش کند این دروغ برملا شود و اجازه ساختهشدن چنین صفتی را به آنها ندهند. بلکه باید با چهره منطقی، عقلگرایی و صلحطلبی ایران در ارتباطات بینالمللی بهدرستی تبیین شود تا در حوزههای اقتصادی کشور هم شاهد بهبود باشیم. صرفاً اقتصادی فکر کردن برای حل مشکلات اقتصادی کفایت نمیکند و حلال مشکل نخواهد بود.