تا اینجا اقدام خوب سیده فاطمه حسینی نماینده تهران بود که از بعضی قربانیان اسید پاشی برای حضور در مجلس دعوت به عمل آورد، اما دیروز دل مرضیه ابراهیمی لرزید؛ از سخنانی که در خانه ملت از زبان نمایندهای شنید که پشتش را خالی کرد؛ شوخی بود یا جدی سخنان زهرا سعیدی نماینده مبارکه در استان اصفهان نه در شان نماینده مجلس بود و نه مرهمی بود بر دردهای مرضیه.
سخن کوتاه بود نماینده مبارکه خطاب به مرضیه ابراهیمی که نیمی از صورت خود را در جریان اسیدپاشیهای اصفهان از دست داده گفت: شما از دست مجرم قِسِر در رفتهای و فقط یک طرف صورتت آسیب دیده است! تکلیف عامل اسیدپاشی چه شد.
سخنی با زهرا سعیدی نماینده مبارکه در مجلس:
خانم سعیدیای کاش قبل از شوخی و کنایه به مرضیه امیری با خود فکر میکردید که او چگونه، کجا و توسط چه کسانی در اصفهان قربانی اسید پاشی شد؟ و چرا عاملان آنها هیچ وقت شناسایی نشدند؟ و چرا قانون عاملان آنها را به چالش نمیکشد و پروندههای این چنینی سالها طول میکشد که به قصاص یا دیه ختم شود؟
زهرا سعیدی درباره سخنان خود به مرضیه ابراهیمی اظهار داشته با وی شوخی کرده و البته امروز هم در مجلس از مرضیه ابراهیمی عذرخواهی کرده که این اقدام جای تقدیر دارد، اما خانم نماینده، مجلس جای سخنان جدی است، جایش نبود با یک قربانی که برای احقاق حقوقش به خانه اش پناه آورده چنین سخنانی را بر زبان جاری کنید. مردم مطالبات جدی دارند حیف است در مقابل خواستههای جدی مردم برای شوخی وقت بگذاریم آن هم در حالی که میلیونها تومان برای اداره کردن مجلس هزینه میکنیم.
خانم نماینده شما در حالی از اعدام عاملان اسید پاشی صحبت کردید که مرضیه ابراهیمی معتقد است خواسته قربانیان اسید پاشی اعدام نیست بلکه آنها حبس ابد و توقف این عمل خشونت آمیز را با توسل به تصویب قانون میخواهند. آنها میخواهند اولا روند رسیدگی به پرونده بدون نوبت بررسی شود دوما فروش و یا دسترسی به اسید محدود شود و سوما قانون کمترین تخفیف را به مجرمان بدهد.
خانم نماینده دنیا هنوز خوشگلی هایش را دارد؛ دختری که با اسید پاشی نه تنها صورتش بلکه بند بند وجود و روحش به تاراج رفت؛ دختری که با تمام آسیبهای روانی و اجتماعی در اثر اسیدپاشیهای ناشناس در اصفهان از جا برخاست و با دردها جنگید؛ او با یک چشم دنیا را جور دیگری دید، نمایشگاه عکس برپا کرد، ازدواج کرد و خواستار توقف خشونت شد. او اسطوره زنان اسید پاش است او یک طرف صورت خود را از دست داد، اما به زنان ایستادگی آموخت.
مرضیه از پا ننشست و زندگی خود را از نو ساخت پا به عرصه اجتماع گذاشت و برای همیشه روی افسردگی و خانه نشینی خط کشید.
او به ملاقات قربانیان اسید پاشی از جمله معصومه در تبریز زنی که مورد اسیدپاشی خواستگارش قرار گرفت، رفت و به او گفت: از جا برخیزد و به تلاش ادامه دهد؛ به تلاشی که شاید هزاران زن دیگر را از اسید پاشی نجات دهد.
زنی که فقط با یک چشم دنیا را انقدر زیبا میبیند حیف است به او بگویید قصر در رفته ای! چون همه صورتت آسیب ندیده؛ به تعبیر دیگری بله او از زیر بار مشکلات قسر در رفته؛ قصر در رفت، چون ایستاد و خیلی زیبا با مشکلات جنگید و به زنان آسیب دیده آموخت زیبایی صورت تنها ملاک دیده شدن و زیبایی نیست. کاش از مرضیه خوب دیدن را یاد بگیریم.
اما ما چه؟ ما از کجا قسر در رفته ایم؟ شاید ما قسر در رفته ایم که با اندک اطلاعات در جایگاهی هستیم که نباید باشیم در جایگاهی که میخواهد از حق مرضیهها دفاع کند، اما حتی نمیداند او در “اصفهان” قربانی اسید پاشیها شد.
منبع: عصرایران