«براساس مطالعات و تحقیقات انجام شده ۵۱ درصد از دانش آموزان قلیان مصرف میکنند.» اینها بخشی از سخنان یکی از کارشناسان حوزه اجتماعی است و معتقد است که دانش آموزان به سمت و سوی نادرستی در حال حرکت هستند و متاسفانه در این راستا آموزشهای لازم را هم نمیبینند.
پژوهشی که در چندسال قبل در فصلنامه رفاه اجتماعی، وابسته به دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی روی ۱۲۸۰ پسر و دختر دبیرستانی ۱۵ تا ۱۸ ساله (نیمی پسر، نیمی دختر) در مدارس شمال و جنوب تهران انجام شده انجام شده، رفتارهایی که میتوانند آسیب جسمانی (زدوخورد)، روانی (سوء مصرف مواد) و اجتماعی (بارداری در نوجوانی) به همراه داشته باشند را بررسی کرده است.
در همین رابطه سید هادی معتمدی آسیب شناس در گفتگو با جامعه ایرانی به دلایل این آسیبها اشاره میکند و میگوید معتقدم خانوادههای ما ارتباطشان با فرزندانشان یا به طور کامل قطع یا اینکه بسیار کم است و شرایط و تبلیغاتی که همواره صورت میگیرد تاثیرات خود را بیش از آن چیزی که در مدرسه آموزش میبینند میگذارد. ما با یک جامعه جوان و رها شده که الگو پذیریشان از خودشان است مواجه هستیم و از آن سو افراد و سازمانهایی که دخانیات و زیر مجموعه آن را تولید و تبلیغ میکنند و میشنویم که میگویند قلیان ضرری ندارد و بی اعتمادی که در جامعه در همه ابعاد ایجاد شده است، نابسامانی در خانوادهها، بی تجربگی بچهها و … همگی مجموعه عواملی را شکل دادهاند تا دانش آموزان ما به سمت و سوی خوبی هدایت نشوند.
بچه ها به بلوغ جنسی رسیدهاند اما بلوغ فکری نه
این آسیب شناس ادامه داد: زمانی که با آسیبهای اجتماعی مواجه میشویم میبینیم که همه آنها مانند یک پازل به هم مرتبط هستند و نمیتوان مسئله دخانیات و مشروب را از مسئله روابط جنسی خارج از عرف جدا کرد. شما نمیتوانید انتظار داشته باشید زمانی که مصرف مواد و قلیان بالا میرود، روابط جنسی کاهش پیدا کند. متاسفانه روابط جنسی نسبت به سالهای قبل افزایش پیدا کرده است. در گذشته سن بلوغ دختران ۱۳ و پسران ۱۵ سال بود، اما اکنون میبینیم که سن بلوغ در دختران تا ۹ و ۱۰ سال و پسران تا ۱۲ سال هم پایین آمده است و با تحریکهای جنسی که صورت میگیرد طبیعی است که روابط جنسی داشته باشند.
او میگوید: زمان قدیم بلوغ جنسی در ۱۵ سالگی شروع میشد و در ۱۷ سالگی ازدواج میکردند، اما الان بلوغ جنسی ۱۰ سالگی شروع میشود، اما در ۳۰ یا سنهای بالاتر تازه ازدواج صورت میگیرد. این کودکان شاید به بلوغ جنسی رسیده باشند، اما به بلوغ عقلی و فکری نرسیده اند و به همین دلیل است تا این اندازه بی پروا رفتارهای نامناسب از خود نشان میدهند. متاسفانه سن بلوغ روانی روز به روز بیشتر میشود و تعهد، مسئولیت پذیری و … در میان بچهها کمتر میشود. در این میان یک گپی ایجاد میشود که میخواهند با روابط جنسی و رفتارهای خارج از عرف آن را پر کنند. مثل این میماند جمعیتی کنار هم قرار گرفته باشند که بلوغ جنسی دارند، اما به بلوغ روانی و عقلی نرسیدهاند و بدون اینکه به عواقب آگاه باشند، دست به کارهای پر خطر میزنند.