راهپیمایی کارگران به مناسبت ۱ می روز جهانی کارگر همچون هر سال در ایران و شهرهای دیگر برگزار شد. از روزهای قبل شنیده شد چند فعال کارگری بازداشت شدهاند تا تنها روزی که در تقویم جهانی به نام کارگران است، همچون سالهای قبل هم به تلخی بگذرد؛ سالهایی که کارگران هپکو، آذرآب، هفت تپه، گروه ملی فولاد، ماشین سازی تبریز، چسب هل، راه آهن و … بیش از همه سختیهایش را در ذهن دارند.
در اراک، کارگران هپکو به روند پرابهام واگذاری به بخش خصوصی و پرداخت نشدن دستمزد اعتراض داشتند؛ همان زمان چندین تن از کارگران به اتهام اخلال در نظم عمومی بازداشت شدند اما خبری از پرونده پرسوال واگذاری نشد.
در جنوب، کارگران شرکت ملی فولاد اهواز که از خصوصی سازی کارخانه و تعویق در پرداخت سنوات و حقوقهای ۶ ماه آنها میگذشت، دست به اعتراض زدند. عجیب اینکه بازهم کارگران بازداشت شدند. کمی آن سو تر در شهرستان شوش، کارخانه قدیمی هفت تپه با مبغلی غیرواقعی در فرآیندی پرسوال که صدای مجلس را هم درآورد، به جوانی گمنام واگذار شد و وضع کارگران به جایی رسید که حقوق و سنوات یکسال را دریافت نکردند و بخشی از آنها نیز اخراج شدند. آن جوان همچنان حمایتهای مسئولان را با خود دارد، کارگران اما بازداشت شدند و مقابل دوربین، وادار به اعتراف تلویزیونی شدند.
وضع سایر کارگران از این بهتر نیست، به گفته رحمانی فضلی وزیر کشور، در سال ۹۷ هر روز ۱۷ اعتراض صنفی در سراسر کشور وجود داشته است. با ین مقدمه این سوال پیش میآید چرا جامعه کارگران که بیشترین مطالبهگری را دارند، کمتر از هر قشری به حقوق خود میرسند و چرا دولتها همواره پشت کارفرمایان ایستادهاند؛ و مهمتر آنکه چرا از دید حاکمیت، اعتراضهای صنفی با نگاه امنیتی نگریسته میشود؟
مطالبات کارگری همواره به برخوردهای امنیتی کشیده میشود
محمد کیانوش راد به مشکلات کارگران و دلایل بی توجهی به آنها اشاره کرده و میگوید: فصل چهارم قانون اساسی و اصل چهل و سوم در رابطه با حقوق کارگران اهدافی را مورد تاکید قرارداده که متاسفانه تا تحقق آن فاصله زیادی داریم، از این رو مجموعه نظام در تحقق آنچه مورد اشاره قانون اساسی است، موفق نبوده است.
کیانوش راد میگوید: اعتراضات کارگران تاکنون بیشتر ماهیت صنفی داشته است. کارگران به دنبال تحقق همان اهدافی هستند که در قانون اساسی آمده، اما فشارهای طاقتفرسا، عدم اطمینان از قرارداد کار، تضمین کار، عدم پرداخت حقوق ماهانه، پایین بودن دستمزدها و … باعث اعتراضها و اعتصابهای کارگری شده است. متاسفانه برخوردهای امنیتی با کارگران، عملا کارگران را به برخوردهای سیاسی هم میکشاند. مثال بارز آن برخورد با کارگران نیشکر هفت تپه بود. متاسفانه دولت به جای دفاع از کارگران نیشکر و تلاش برای حل مشکل آنها، عملا شاکی اسماعیل بخشی شد! اکنون اسماعیل بخشی در زندان به سر میبرد و شنیده شده که از حق ملاقات با وکیل خویش نیز محروم است.
فاصله طبقاتی بسیار گستردهای در حال شکل گرفتن است
این فعال سیاسی میگوید: کارگران ایران با افول جریان چپ، عملا حامیان سیاسی پیشین خود را تا حد زیادی از دست دادهاند و بیتوجهی اصلاح طلبان به طبقات فرودست اقتصادی و مطالبات کارگری میتواند پاشنه آشیل اصلاح طلبان در آینده باشد، همچنین آنها امکان تشکیل اتحادیه و سندیکاهای مستقل را نیز ندارند. وقتی از کارگر سخن میگوییم، بخش مهمی از کارگران بخش غیر رسمی را نیز شامل میشوند که با شرایط بسیار سختتر از کارگران بخش رسمی از نظر مشکلات اقتصادی مواجه هستند.
کیانوش راد با اشاره به اینکه کارگران و بسیاری از اقشار طبقه پایین عصبانی و خشمگیناند، تصریح کرد: سیاستها در سازوکار اقتصاد دولتی و رانتی به تقویت و تمرکز ثروت در یکی دو دهک بالا منجر شده و فاصله طبقاتی بسیار گستردهای در حال شکل گرفتن است. واگذاریهایی که با نام خصولتی از ان یاد میشود یا فروشهای صوری و کاغذی یا ارزان کارخانهها و موسسات و املاک دولتی و مهمتر از همه عدم نظارتهای قانونی، کارگران و اقشار پایین را ناراضی میکند بنابراین قطعا پاشنه آشیل جریاننهای سیاسی موجود، بی توجهی به مطالبات برحق کارگری است.
نماینده پیشین مجلس ایران میگوید: سیاستهای اقتصادی دولت چندان روشن نیست و با عنوان نئولیبرال مورد اشاره قرار میگیرد و هر اعتراضی به این سیاستها فورا با برچسب امنیتی روبرو میشود. به سندیکاها و حتی احزاب نیز اجازه تجمع قانونی نمیدهند و در این وضعیت، طبیعی است شاهد جریانهای غیر متعارف و بعضا همراه با درگیری و دستگیری باشیم.
کیانوش راد با ذکر این نکته که جریان چپ در ایران اکنون تابلوی مشخصی ندارد، میگوید: در این میان حرکتهای جسته و گریخته توسط کارگران با مطالبات محدود دنبال میشود و اعتقاد دارم شکل گیری سندیکاهای کارگری میتواند سطح مطالبات را از تقاضاهای محدود به سطح کلانتر ارتقاء دهد.