فردا رقابت سختی را بین سه فراکسیون اصلی مجلس دهم شاهد خواهیم بود؛ رقابتی که میتواند تعیینکننده کرسیهای هیئترئیسه باشد. فتح این کرسیها نشاندهنده وزن سیاسی و قدرت چانهزنی فراکسیونهای «امید»، «مستقلین ولایی» و «نمایندگان ولایی» خواهد بود.
فراکسیون مستقلین تا به امروز موفقترین فراکسیون مجلس بوده است. تضاد بین فراکسیون امید و فراکسیون ولایی چنان بوده است که هر دو چارهای جز ائتلاف با فراکسیون مستقلین نداشتهاند تا جمله معرف «دشمن دشمن من دوست من است» در این رابطه عینیت پیدا کند.
هر چند فراکسیون امید و فراکسیون ولایی هر دو معتقدند که این ائتلاف با فراکسیون مستقلین برایشان سودی نداشته است اما در لحظه تصمیمگیری چارهای نداشتند جز آنکه با نظرات و تصمیمات فراکسیون مستقلین همراهی کنند تا مانع از پیروزی فراکسیون رقیب شوند.
بنابراین تا امروز به دلیل این تضاد حل نشدنی تعیین ریاست مجلس در دست مستقلین مجلس باقیمانده است و پیشبینی بسیاری از تحلیلگران این است که در این دوره نیز همانند گذشته فراکسیون مستقلین تعیینکننده انتخاب رئیس مجلس خواهد بود.
بخشی از نمایندگان عضو فراکسیون ولایی – با حدود ۶۰ تا ۷۰ عضو بهعنوان اقلیت مجلس دهم- در این دوره از انتخابات هیئترئیسه مجلس معتقدند باید در انتقاد به عملکرد لاریجانی راه دیگری را پیش بگیرند و با رأی ندادن به لاریجانی هم از تعداد آراء او بکاهند و هم به پایگاه رأی خود اعلام کنند که از نظر آنان لاریجانی همان راه مورد نظر دولت را خواهد رفت و به زعم آنان عملاً متولی اصولگرایان در مجلس لاریجانی نیست.
آسیبشناسی درونی لیست امید
نباید علت ریاست لاریجانی بر مجلس را منحصراً ائتلاف دو فراکسیون دیگر با فراکسیون مستقلین دانست. عملکرد ضعیف لیست امید بهخصوص در سال اول ورود آنان به مجلس بخشی از هواداران آنها را دلسرد کرده است. بخشی از این انتقادات که عمدتاً در فضای مجازی طرح میشود، معطوف به عدم انسجام و حضور کمرنگ فراکسیون در تصمیمگیریهای مهم بهویژه در بررسی طرحها و لوایح و همچنین ورود نمایندگان عضو این فراکسیون به لابیگریهای پشت پرده است؛ لابیگریهایی که در خروجی تعیین هیئترئیسه مجلس در سال دوم ظهور و بروز پیدا کرد؛ آنجا که به طور نمونه محمد قسیم عثمانی عضو اهل سنت فراکسیون امید نتوانست حضور خود در هیئترئیسه را در سال دوم تکرار کند.
بر پایه همین انتقادات نسبت به عملکرد فراکسیون امید، اعضای آن بهویژه هیئترئیسه فراکسیون به جد در تلاش است تا چهره تخریب شده فراکسیون را حداقل در اذهان عمومی و در میان جامعه رأی خود ترمیم کنند.
بر همین اساس برخلاف سال دوم به نظر میرسد که فراکسیون امید حضور جدیتری در انتخابات هیئترئیسه و تعیین ترکیب آن خواهد داشت. ازاینرو حتی زمزمههایی برای معرفی نامزدی برای مقابله با علی لاریجانی مطرح شده است و آن کسی نیست جز محمدرضا عارف؛ نامزدی که البته یک بار این رقابت را واگذار کرده است.
در اولین رویارویی عارف – لاریجانی در همان سال اول مجلس دهم عارف با ۷۰ رأی کمتر از لاریجانی از رسیدن به کرسی ریاست مجلس محروم شد. این بار نیز امیدی به پیروزی رئیس فراکسیون امید در این رقابت حداقل در فضای عمومی و خارج از مجلس وجود ندارد.
حالا در آخرین انتخابات هیئترئیسه مجلس دهم و در حالی که اعضای لیست امید همان افراد هستند، شرکت عارف در انتخابات هیئترئیسه حاوی بیم و امیدهایی است. بیم از تکرار آن حوادث تلخ و امید به عبرت گرفتن فراکسیون امید از آنچه در این چندسال رخ داد که مهمترین آن جلوگیری از ایجاد اجماع و اتحاد میان فراکسیون مستقلین و نمایندگان ولایی است.
سال اول مجلس دهم شکاف میان فراکسیون امید و مستقلین که عمدتاً نمایندگان راه یافته با لیست امید به مجلس بودند، سبب شد که دومینوی شکست فراکسیون امید به راه بیفتد و بعد از شکست در معرفی رئیس مجلس، سایر کرسیهای تعیینکننده بهویژه هیئترئیسه کمیسیونهای مجلس را واگذار کند.
بر این اساس اصرار بر معرفی محمدرضا عارف بهعنوان نامزد مستقل فراکسیون امید میتواند یکبار دیگر آن تجربه تلخ را تکرار و زخم اختلاف میان دو فراکسیون را باز کند.
بنابراین شاید بهترین رویکرد فراکسیون امید در سال سوم تلاش برای کم کردن اختلافات با فراکسیون مستقلین باشد که یقیناً در موارد بسیاری با یکدیگر قرابت بیشتری دارند. در این شرایط فراکسیون امید با این اتحاد در انتخابات هیئترئیسه با حفظ نواب مجلس یعنی مطهری و پزشکیان و همچنین وارد کردن زنان و اقلیتهای دینی در بین دبیران و ناظران هیئترئیسه میتواند بخشی از کم کاری دوره قبل را جبران کرده و برای حضور جدیتر در عرصه تصمیمسازی و تصمیمگیری مجلس دهم در سال پایانی خیز بلندی بردارد.