به گزارش جامعه ایرانی؛ آیا کسی را میشناسید که شخصیت کمال گرا داشته باشد؟ شاید از رفتارهایی که دارد تشخیص داده باشید که کمال گراست. افرادی که دارای شخصیت کمال گرا هستند لزوما نگاه مثبتی به خود ندارند. البته این موضوع تا حدودی بستگی به این دارد که فرد، کمال گرای سازگار باشد یا کمال گرای ناسازگار که از نظر رفتاری با هم متفاوتند.
بعضی از کمال گراها به خوبی میتوانند طبق استانداردها پیش بروند، اما خیلی از این تیپهای شخصیتی اینگونه نیستند. بسیاری از کمال گراها دارای عملکرد و دست آوردهای ضعیفی هستند که عجیب به نظر میرسد. ما انتظار داریم همهی کمال گراها در تحصیل و کار و ورزش بسیار خوب عمل کنند، اما در برخی موارد واقعا ضعیف عمل میکنند. چرا چنین اتفاقی میافتد؟ موفقیت خود را نابود میکنند.
بیشتر آدمها کم و بیش تلاش میکنند بهترین کارهایی که از دستشان برمیآید انجام دهند. خیلیها با مشکلاتی در زندگی درگیرند که مانع این میشود آن اندازه که میخواهند خوب و درست عمل کنند. برای یک شخصیت کمال گرا، بهترین بودن تنها راه است، بنابراین با این نگرش و طرز فکر، کمال گرا میتواند طی پروسهی تلاش برای بهترین بودن، خودش را نابود کند.
کمال گراها با چه رفتارهایی به خود آسیب میزنند؟
تعلل کردن
عجیب به نظر میرسد، اما برخی از افراد تعمدا امروز و فردا میکنند، زیرا عقیده دارند اگر تحت فشار باشند کاملترند. هرچند این شیوه گاهی جواب میدهد، اما در سایر مواقع راهی است به سمت ناموفقیت و افت خلاقیت؛ یعنی درست همان چیزی که بیشتر افراد فکر میکنند.
تا آخرین لحظه صبر کردن و امروز و فردا کردن همهی کمال گراها را به موفقیت نمیرساند و آنها بالاخره متوجه رفتار آسیب زنندهی خود میشوند.
پنهان کردن اشتباهات
خیلی از افراد کمال گرا کارشان را از ترس طرد شدن یا مورد انتقاد قرار گرفتن از دیگران مخفی میکنند. این رفتار مانع میشود که درسهای ارزشمند زندگی را یاد بگیرند و رشد کنند. در پایان، تنها چیزی که برایشان میماند چیزی است که تصور میکردند درست و کامل است، اما به شکست منتهی شده است.
به اتمام نرساندن کارها
اگر نگاهی به ورزشکاران بیندازید خیلی از آنها را میبینید که شخصیتهای کمال گرا دارند، سالهاست تمرین میکنند و به دست آوردهای بسیار خوبی نیز در عملکرد خود میرسند، اما ناگهان همه چیز را کنار میگذارند. چرا این افراد در اوج عملکرد خود ناگهان همه چیز را رها میکنند؟ زیرا از «شکست» میترسند.
ترس باعث رفتارهای ناسالم از جمله نیمه کاره رها کردن کارها میشود، در نتیجه تلاشها بینتیجه میمانند. موضوع این است که اگر این افراد به تلاشهای خود ادامه دهند، در آینده موفق خواهند شد، اما هرگز این را نمیدانند و برای همین همه چیز را خراب میکنند.
توقعات غیرواقعی
اینطور تصور کنید که دو نفر باهم رابطهای برقرار میکنند که در آن توقعات زیادی از هم دارند. برای آنها استانداردها مهم نیست و فقط به این توجه دارند که انتظارات غیرواقعی و عجیب از هم داشته باشند و چنین کاری کاملا اشتباه است. مثلا شخصیت کمال گرا از همسر خود انتظار دارد کامل و بیعیب باشد و وقتی چنین چیزی نمیبیند (طبیعتا انتظار او برآورده نمیشود)، مشکلات شروع میشوند. وارد رابطهای شدن و توقعات غیرواقعی داشتن قطعا رفتاری آسیب زننده است.
اجتناب از همه چیز
یک کمال گرا گاهی به این نتیجه میرسد که اگر اصلا هیچ کاری نکند، شکست هم نخواهد خورد. بله البته شکست هم نخواهد خورد، زیرا چیزی وجود ندارد که برسرآن رقابت کند و ببازد، اما هیچ لذت و شادی هم وجود ندارد. کمال گراها به ندرت تصمیم میگیرند از یکنواختی خارج شوند و همین باعث میشود خیلی از شانسها و فرصتها را از دست بدهند. از همه چیز اجتناب کردن در نهایت موجب اضطراب و افسردگی میشود، زیرا فرد کمال گرا تحت فشارهای زیادی قرار میگیرد.
اگر پدر و مادرتان شما را طبق شخصیت کمال گرا بارآورده باشند، تقصیر شما نیست. متاسفانه چنین رفتارهایی تا بزرگسالی ادامه پیدا میکنند و شما کسی خواهید بود که همه چیز را کامل میخواهید و این چیزی نیست که امکانپذیر باشد.
هیچ چیزی همیشه کامل نیست و بیشتر اوقات نمیتوانید به چیزی که میخواهید برسید. تغییر چنین طرز فکری کار سختی است، زیرا والدین شما این سیستم فکری را به شما القاء کردهاند و شما یک کمال گرا شدهاید.
بیش از اندازه تمیز و منظم بودن
نیازی به توضیح نیست که کمال گراها تمام مدت به تمیزی و نظم در زندگی خود اهمیت میدهند. خانههای آنها معمولا همیشه تمیز و مرتب است و همهی کارهایشان طبق نظم پیش میرود و رفتارهایی دارند که مشابه رفتارهای افراد وسواسی است. جنبهی آسیب زنندهی چنین رفتارهایی این است که هرچند همه چیز این افراد روی نظم و انضباط است، اما خیلی از فرصتها را از دست میدهند و دقت و تمرکز بیش از حدشان روی مسائل، خیلی وقتها لذتها را از آنها سلب میکند.
چرا کمال گرایی حتی میتواند بزرگترین نقطه ضعف باشد؟
یک کمال گرا هرگز دوست ندارد کاری را انجام دهد که ممکن است در آن نتواند عالی باشد، بنابراین همانطور که گفتیم ممکن است سالهای بگذرد و دست به هیچ کاری نزند و همواره در انتظار ایده آل شدن شرایط به سر ببرد که در اغلب موارد فقط در خیالات امکانپذیر است.
یک کمال گرا بدون اینکه بداند تمام وقت و انرژی خود را صرف چیزی میکند که ممکن است اشتباه یا صرفا جزئیاتی بیارزش باشد. فرد کمال گرا، فرصت ِ برقراری رابطه با افراد جدید و جالب، لذت بردن از هیجانات و غیرمنتظرهها و … را از دست میدهد، چون ذهن و وجودش همواره درگیر مسائلی است که نسبت به آنها وسواس پیدا کرده و نتیجهای هم نمیدهد.
یک کمال گرا هرگز موفقیتهایش را جشن نمیگیرد و بابتشان خوشحالی نمیکند، چون انگار از هیچ چیزی راضی نمیشود و درک نمیکند که حتما کار درستی انجام داده و به اندازه تلاش کرده که موفق شده است. او بیش از اندازه از خود انتظار دارد و موفقیت خودش هم به چشمش نمیآید. افراد کمال گرا معمولا در یک ناامیدی مزمن به سر میبرند و برای همین بسیار مستعد افسردگیاند.
افراد کمال گرا معمولا مورد علاقهی دیگران نیستند و کمتر کسی جذبشان میشود. بیشتر استانداردها و اصولی که کمال گراها به آنها پایبندند مورد تمسخر دیگران است. اطرافیان یک کمال گرا این را تجربه میکنند که اگر ذرهای طبق اصول او رفتار نکنند، مورد خشم و سرزنش قرار میگیرند. چه کسی دوست دارد چنین ارتباطی را ادامه بدهد؟!
چگونه میتوان این رفتارها را متوقف کرد؟
دست از رفتارهای آسیب زننده برداشتن وقتی که از شخصیت کمال گرایانه ناشی میشود بسیار سخت است. اگر اینگونه بزرگ شده باشید، نیاز دارید مکررا به خودتان یادآوری کنید که زندگی خیلی بیشتر از وسواس به خرج دادن برای کامل بودن است. اشتباهات وجود دارند و باید باشند تا بتوانیم از زندگی درسهای ارزشمند بگیریم.
اگر ترس از شکست دارید باید خودتان را وادار کنید که به جلو پیش بروید و شانسهای جدید را امتحان کنید. شما چه قوی و موفق بمانید و چه شکست بخورید و به هدف نرسید، همیشه فرصتی برای شروع دوباره وجود دارد.
امروز و فردا نکنید و سعی کنید هر کاری را در اولین فرصت ممکن انجام دهید. در روابط تان نیز سخت نگیرید و درک کنید که هیچکس کامل نیست، حتی شما. اگر برای شکستن چرخه معیوب زندگیتان به کمک حرفهای نیاز دارید، افرادی هستند که میتوانند کمکتان کنند. آنهایی که شخصیت کمال گرا دارند در واقع دچار یک اختلال شخصیتی هستند و اگر نتوانند به خودشان کمکی بکنند باید کمک حرفهای دریافت کنند.