به گزارش جامعه ایرانی؛ وفیق إبراهیم در البناء نوشت: شاهد عقب نشینی واضح عربستان در میدان هستیم که در دو بعد نظامی و سیاسی نمود مییابد. علاوه بر اینکه عربستان تلاش میکند طبق عادت خود، شکست هایش را به زیان منافع غرب بداند، تا به این شکل، پشت دولتهای غربی پنهان شود. این، خط مشی تاریخی سعودیهاست که تا کنون هیچ تغییری نکرده است.
نشانههای عقب نشینی نظامی عربستان کدام است؟
یمنیها در بخش غربی ساحلی و قسمتی از مرکز و شمال کشورشان، مقاومت کرده و به حمله به متجاوزان، در هر منطقه، پاسخ میدهند. در واقع، اغلب مناطق جنوبی، از سیطره عربستان خارج شده، تا تبدیل به میدانی برای درگیری سعودیها با نیروهای اماراتی شود. این تغییر عمیق در مزاج ملی جنوب یمن، باعث شده است بخشی از نیروهای یمنی که در ابتدا با ائتلاف سعودی همراه بودند، امروز، به دولت یمنی در صنعاء، نزدیک شوند.
آیا این درگیری بین عربستان و امارات بر سر نفوذ در جنوب یمن، حکایت از آن ندارد که این دو، اشغالگرانی اند که به دنبال تحقق منافع ویژه خود هستند؛ که البته با منافع آمریکا نیز پیوند مییابد.
این تنها قسمتی از عقب نشینی است که به موازات آن، یک عقب گرد دیگر را میبینیم که طعم شکست دارد و در پایداری یمنیها در قسمتهای شمال، غرب و مرکز این کشور، نمود مییابد. اما مساله در این حد متوقف نمیشود؛ چرا که امارات، عقب نشینی خود از یمن را شروع کرده است.
آنچه باعث شکست ائتلاف سعودی شد، تحرکات نیروهای جهادی یمنی و موفقیت آنها در ساخت سلاحهای پیشرفته است؛ این در حالی است که آل سعود ادعا میکند این سلاحها ساخت ایران است.
در این میان، دو عملیات آرامکو و نجران نشان داد که جنگ سعودی، در حال سقوط به سمت تسلیم کامل است؛ به این دلیل که بمباران مهمترین پالایشگاه سعودی، که روزانه ۷ میلیون بشکه نفت تولید میکند، منجر به واکنش عملی محکمی از سوی سعودیها نشد و ایشان، به اتهام زنی به ایران اکتفا کرده و تاکید نمودند که قصد جنگ با این کشور را ندارند. به نظر میرسد در این شرایط، سعودیها چشم امید به آمریکا یا اسرائیل دارند، تا طناب نجات را برای انها بیندازند.
این در حالی است که یمن، عربستان را به آتش بس و عقب نشینی از یمن فراخواند، تا در مقابل، مذاکرات یمنی-یمنی در سوئد و با نظارت بین المللی انجام شود؛ اما سعودیها تا کنون با این موضوع موافقت نکرده اند؛ چرا که هنوز آمریکا دستوری در این باره صادر نکرده است. در مقابل، سعودیها طی اقدامی خبیثانه، در مناطق شکست خورده مانند صعده، و برخی بخشهای ساحل غربی، آتش بس را شکستند و همین مساله، انصارالله را بر آن داشت تا شکست سختی را بر نیروهای سعودی تحمیل کند؛ که خبر آن از سوی هیچ یک از دو طرف، اعلام نشد.
به این ترتیب، یمنیها خسارتهای سنگینی را متوجه نیروهای سعودی کرده و شکست کاملی را برای آنها رقم زدند؛ که در جریان آن، چهار هزار سعودی کشته یا اسیر شدند.
نتایج مذکور، حکایت از شکستی در جریان جنگ نظامی در یمن دارد، که همزمان با آن، طرح سیاسی در یمن نیز به کلی ساقط شد.
حال، به نظر میرسد سعودیها قصد دارند به صورت سرّی ارتباط خود با طرح آمریکا در یمن را قطع کنند؛ آنچه که میتواند آل سلمان را در برابر اعمال انتقام جویانه ترامپ قرار دهد.
اما آیا همزمان با نزدیکی زمان انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، سعودیها برای کاستن از خشم ترامپ یا ناخرسندی نتانیاهو، موافقت خود با بازگشت به طرح سوئد را اعلام میکنند؟
این، تراژدی آل سعود است که تنها با کناره گیری آنها از حکومت، به نفع ملت عربستان، حل میشود؛ ملتی که به امکانات این کشور ایمان داشته و خواهان به کار گیری این امکانات، در چارچوب طرح پیشرفت اعراب است.