خدیجه غبیشاوی؛ بدون شک، «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در سالهای ۹۲ تا ۹۶ نمودِ کم نظیری از دیپلماسی در جمهوری اسلامی ایران را در جهان به نمایش گذاشت، به اذعان بسیاری از متخصصان، مقامات و کارشناسان، شخصیتی باتجربه، مسلط به زبان انگلیسی، حقوق و روابط بینالملل به صدر دستگاه دیپلماسی ایران پا گذاشته بود تا در کنار رئیسجمهور «میانه رو» صفحه جدیدی از روابط میان ایران و جهان را ورق بزند، صفحهای که اگرچه ورق خورد، اما امروز به دست تندروها پاره و مچاله شده است.
ظریف در چهارسال نخست دولت حسن روحانی، تهمتها و از پشت خنجرزدنهای تندروها از کیهان و خطبههای نمازهای جمعه تا ریاض و ابوظبی و جمهوریخواهان را به کناری رها کرد و برای نخستین بار پس از ۱۲ سال اجماعی کمنظیر در بالاترین سطوح را برای حل و فصل مناقشات بر سر پرونده هستهای ایران، متشکل از وزرای خارجه کشورهای ۱+۵ را ایجاد کرد؛ برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رو به روی وزیر خارجه آمریکا نشست، در کنارش پیاده روی کرد، بر سرش فریاد زد و او و کشورش را به عقب نشینی در قبال حقوق مردم ایران وادار کرد.
ظریف به اذعان مخالفان و تاکید حامیانش، دیپلماتی متبحر در مذاکره، مسلط به منطق گفتگو و کاربلد است که توانسته در کنار به نتیجه رساندن پرونده مذاکرات هستهای ایران در بسیاری از مجامع بینالمللی حقوق پایمال شده مردم ایران از یک سو و از سوی دیگر جایگاه واقعی آنها را نشان دهد و نسبت به زیاده خواهی و دروغگویی افرادی که سعی در تحریف واقعیت کشور داشتهاند، هشدار دهد.
مرد شماره یک سیاست خارجی و بالِ دیپلماسی ایران، امروز، اما در محاصره تندروها محصور شده است. «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا شد، از برجام خارج شد و در نهایت امروز ظریف را در لیست تحریمهای خود قرار داد تا کار ناتمام تندروهای داخلی و منطقهای را تمام کند.
مردِ خوش اعتبار و خوش سابقه که در میانه هیاهوی کاخ سفید و «تیم بی» بر سر ایران، یکی پس از دیگری به سفرهای خارجی میرفت، با همتایان اروپاییاش به مذاکره مینشست، با رسانههای خارجی گفتگو و با مقامات آمریکایی لابی میکرد، امروز در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هدف بدترین اتهامات قرار میگیرد و به نامه نگاری پناه میبرد تا شاید بتواند مسیر باقی مانده تا پایان راه را کمی برای خود هموار کند.
دورانِ ظریف بی شک با روی کار آمدن تندروها در خارج از کشور و قدرت گرفتن آنها در داخل، مدتهاست به پایان خود نزدیک شده است که اکنون به کورسوی تدبیر و امید و اعتبار بدل شده است. وزرای دولت یازدهم و دوازدهم یکی پس از دیگری آمدند و رفتند یا برکنار شدند، در شرایط امروز کشور برای مردم، اما گویی نه خانی آمده است و نه خانی رفته است. حال آنکه با استعفای چندساعته ظریف همگان دریافتند جایگاه و نقش وی در دولت و میان مردم تا چه اندازه اهمیت دارد. اهمیتی که در سیاست خارجی کشور نیز غیرقابل انکار است و امروز با پاسخ شدید واشنگتن و ورود به لیست تحریمها نمایان شد.
ظریف این روزها با واکنشهای متفاوت و پی درپی حامیانش درباره تحریمآمریکا مواجه میشود، یکی برایش پست اینستاگرامی منتشر میکند و کسی دیگر او را به کنسرت خیریه دعوت میکند، وزیر خارجه آرام است و دوباره لبخندهایی شبیه به روزهای نخست ورودش به وزارت خارجه را میزند و احتمالا با خود این بیت شعر را مرور میکند که وفا کنیم و ملامتکشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن.