حسین کلهر مجری برنامه تلویزیونی «سلام صبح بخیر» در واکنش به خبر توقیف لوگوی باشگاه استقلال ادبیات نامناسبی به کار برد. او در حالیکه کف دستهایش را به نشانه تسلیم و آماده بودن برای پذیرش بازخورد حرفهایش بالا برده بود به چهار حفره در لوگوی باشگاه استقلال اشاره کرد و گفت بهتر است در طراحی جدید فکری برای این حفرهها کنند!
قابل انتظار بود که در فضای پراحساس هواداری این حرفها با واکنش همراه شود. در جامعهای که بسیاری از جوانان سرگرمی و دلخوشی ندارند، فوتبال جایگاهی فراورزش پیدا کرده و به سبکی از زندگی تبدیل شده است.
سیل اعتراض استقلالیها در فضای مجازی حتی به باشگاه هم رسید و بیانیه صادر کردند. در بخشی از این بیانیه آمده بود:«در شرایطی که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با پول مردم اداره میشود و باید به مردم و علایقشان احترام بگذارد، متاسفانه یکی از مجریان این سازمان در یک برنامه تلویزیونی به طور آشکار و مستقیم به باشگاه استقلال و نشان رسمی آن اهانت کرده است.
باتوجه به سابقه این رفتارهای سخیف توسط مجریان مختلف تلویزیونی، باشگاه استقلال تا زمان عذرخواهی رسمی سازمان صداوسیما همکاری خود را با این سازمان «قطع» خواهد کرد.»
ساعاتی بعد این مجری با انتشار یک ویدئو از هواداران استقلال عذرخواهی کرد و گفت آنچه روی آنتن زنده عنوان کرده ادامه کلکل با یکی دو نفر از عوامل برنامه بوده که به صحنه کشیده شده است.
این نخستینبار نیست که هواداران فوتبال به چنین ادبیاتی واکنش نشان میدهند. اجراهای حسین کلهر عموماً با شوخطبعی و طنز همراه است اما به نظر میرسد او علیرغم تجربههای پیشین، عشق هوادارای را دستکم گرفت و ندانست که آنها از کنار چنین سخنانی با لبخند رد نمیشوند و آن را توهینآمیز قلمداد میکنند.
هر چقدر هواداران فوتبال به واسطه شبکههای اجتماعی صاحب رسانه و شبهرسانه میشوند کار مجریان تلویزیون دشوارتر میشود. پیش از این اگر تریبونها یکطرفه بود حالا مخاطبِ اسیر نداریم. آنها واکنش نشان میدهند و نارضایتیهایشان از عرصههای دیگر را در این حوزه کم خطرتر فریاد میزنند.
این فشارها باعث شده تا عموم مجریان، گزارشگران و کارشناسان از ترس نقدها و هجمهها دست به نوعی ریاکاری بزنند و بگویند طرفدار هیچ تیمی نیستند. مثل این میماند که به آب بگویید خیس نباش!
اما نکته اینجاست که عموم هواداران وقتی به خشم میآیند که احساس کنند کسی از تریبون رسمی و ملی برای اعمال سلیقه و اعلام نظر خود استفاده کرده و آنها امکان پاسخگویی در آن ابعاد را ندارند. آن وقت به میدان می آیند و با هرچه در آستین و دامن لغت دارند فضا را به غوغاکدهای تبدیل میکنند.
نکته جالب اینجاست که این صحبتهای حسین کلهر به واسطه شبکههای اجتماعی هزاران بار بیشتر دیده شد. در واقع پاسخها، نقدها و بازنشر همان ویدئو بیشتر از اصل آن در تلویزیون دیده شد اما مخاطب از تلویزیون انتظار چنین سهلانگاری ندارد و برخی پاسخها را کافی نمیدانند و به کمتر از اخراج او رضایت نمیدهند.
در میان هواداران استقلال بارها این جمله تکرار شده است که مدیران صدا و سیما عمداً فضا را در اختیار مجریان و کارشناسان هوادار پرسپولیس قرار میدهد. به تجربه میگویم که هرگز ندیدهایم یک تهیهکننده یا کارگردان استقلالی یا پرسپولیسی بودن کارشناس یا مجری را ملاک انتخاب او قرار دهد یا مثلاً فرم گزینشی باشد که اگر کسی هوادار استقلال است روی اسمش خط قرمز بکشند.
در فضای پرتنش و خشم آلودی که همه مثل بشکههای باروت برای انفجار منتظر یک جرقه کوچک هستیم بیش از هر زمان دیگری باید مراقب واژههایمان باشیم. به همان اندازه که فحاشی و هتاکی برخی هواداران فوتبال نکوهیده است، به کار بردن ادبیاتی که زمینهساز اختلاف و تفرقه و بنزین شعلهور کنندهی آتش باشد خطاست و مجریان و گزارشگران و کارشناسان باید مرز میان نقد و کُری خواندن شخصی را جدا کنند.