ارتباط با ما در

ثبت جهانی نویدبخش پایان بی‌مهری‌ به جنگل‌های هیرکانی

جنگل‌های هیرکانی میراثی ارزشمند است که متاسفانه در معرض آسیب‌های بسیار قرار گرفته که شاید ثبت جهانی آن مقدمه‌ای برای عزم جدی مسئولان و مردم در راستای حفاظت از این میراث خدادادی باشد.

منتشر شده

جنگل‌های اصیل هیرکانی با قدمتی به درازای ده‌ها میلیون سال به ثبت جهانی رسیدند و اینک انتظار می‌رود، وزش تند باد بی مهری‌ها در آن پایان یابد. بی تردید اندوه گم شدن آواز پرندگان و همهمه شاخ و برگ درختان در زوزه شوم اره برقی‌ها، بارها و بارها، آرامش سبز این جنگل‌ها را بر هم زده و داغ شعله‌های آتشی که از بی مبالاتی‌های ما بر جانشان افتاده و زخم همه زباله‌هایی که پای این درختان کهن رها کرده ایم، تا همیشه باقیست. اما نباید از یاد برد که شیوع آفات، بلای دامنگیر دیگری است که حیات درختان جنگل‌های هیرکانی را به مخاطره انداخته و امروز ما هستیم و نگاه جهان به سمت درختانی که از دیرباز بر این کره خاکی زیسته اند و تار و پود زندگی زیستمندان بسیاری به بودنشان گره خورده است.

چهاردهمین روز از تیرماه سال ۹۸ نوید قرار گرفتن نام جنگل‌های هیرکانی در فهرست جهانی در چهل و سومین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در باکو اعلام شد. انتظار می‌رود این رویداد گامی مثبت در احساس وظیفه و کوشش بیشتر ما در قبال این جنگل‌ها باشد.

عمری به درازای ۵۰ میلیون سال

عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه گیلان با بیان اینکه جنگل‌های هیرکانی دارای قدمتی بین ۲۵ تا ۵۰ میلیون سال است، اظهار می‌کند: جنگل‌هایی با چنین قدمتی در دنیا خیلی کم است. این جنگل‌ها تنها جنگل‌های پهن برگ مرطوب در عرض جغرافیایی کمتر از ۴۰ درجه هستند و در جهان گیاهی یک استثنا به شمار می‌رود.

مهرداد نیکوی می‌افزاید: نکته قابل توجه دیگر این است که جنگل‌های هیرکانی در کشوری با پوشش جنگلی کم مستقر شده اند و برخی گونه‌های درختی در این جنگل‌ها مانند شیردار، توسکای ییلاقی، خرمندی، انجیلی، سفید پلات و بلند مازو از دوران سوم زمین شناسی باقی مانده و به نوعی فسیل محسوب می‌شوند.

وی با بیان اینکه این جنگل‌ها به عنوان میراث طبیعی جهان متعلق به اواخر دوران سوم زمین شناسی است، می‌گوید: به همین دلیل در زمره کهن‌ترین جنگل‌های پهن برگ جهان بوده و عمر برخی درختان در این جنگل‌ها به بیش از ۳۰۰۰ سال می‌رسد.

نیکوی در ادامه با اشاره به ارزش‌های متعدد زیست محیطی، اکولوژیکی، ژنتیکی و اقتصادی این اکوسیستم طبیعی، می‌افزاید: این جنگل‌ها به طول تقریبی ۸۰۰ کیلومتر و عرض ۲۰ تا ۷۰ کیلومتر از جلگه تا ارتفاع ۲۸۰۰ متری از سطح دریا واقع در نیمرخ شمالی سلسله جبال البرز از آستارا در غرب تا گلیداغی در شرق امتداد دارد. میزان بارندگی سالیانه در آن از ۲۰۰۰ میلیمتر در آستارا تا ۶۰۰ میلیمتر در شرق گلستان متغیر است. در مورد گونه‌های موجود در آن نیز باید گفت، ۸۰ گونه درختی عمدتاً پهن برگ و ۴ گونه سوزنی برگ بومی و ۵۰ گونه درختچه‌ای با تیپ‌هایی از گونه‌های راش، ممرز، بلوط، افرا، توسکا و آمیخته است.

طرح‌های اجرا شده

وی درباره طرح‌های اجرا شده در جنگل‌های هیرکانی نیز بیان می‌کند: مروری بر تاریخچه این جنگل‌ها نشان می‌دهد که چه گذشته تأسف باری را قبل از ملی شدن جنگل طی کرده و چگونه شرکت‌های بزرگ خارجی با قراردادهایی از درختان بلوط، گردو و شمشاد موجود در عرصه‌های جلگه‌ای شمال، بهره برداری کرده‌اند.

نیکوی با بیان اینکه پس از ملی شدن جنگل‌ها و تهیه طرح‌های جنگل داری شیوه‌های مختلف بهره برداری در این جنگل‌ها آزمایش شده است، ادامه می‌دهد: از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۸۰ جوان کردن جنگل‌ها و جنگل کاری‌های وسیع با هدف سوق دادن جنگل‌ها به همسالی با روش‌هایی مانند تدریجی پناهی و سایر روش‌های نزدیک به این روش و از سال ۱۳۸۰ روش تک گزینی و سوق دادن جنگل به ناهمسالی و تنوع و از سال ۱۳۹۲ نیز طرح تنفس جنگل صورت گرفت که بخشی از طرح‌های اجرا شده رد این جنگل‌ها است.

نیکوی مهم‌ترین چالش‌های حاکم بر جنگل‌های شمال ایران را فقر حاکم بر جوامع جنگل نشین؛ نارسایی قوانین و مقررات مربوط به جنگل و عدم ضمانت اجرایی قوانین موجود؛ نبود توجه به پیامدهای محیط زیستی و ناهماهنگی در اجرای طرح‌های توسعه‌ای در عرصه‌های جنگلی؛ حضور گسترده جوامع جنگل نشین و جوامع محلی در جنگل؛ تغییرات کاربری و تبدیل اراضی جنگلی؛ وابستگی معیشتی جنگل نشینان به فعالیت‌های ناسازگار با حفظ جنگل همانند دامداری، زراعت، تأمین سوخت و همچنین فقدان قوانین جدید و روزآمد عنوان و می‌گوید: در حال حاضر در جنگل‌های شمال با این قدمت و اهمیت، متأسفانه ۴۲ سایت دفن زباله در مجموع با مساحت ۲۸۰ هکتار وجود دارد و از سال ۸۹ تاکنون هزار و ۴۱۱ مورد آتش سوزی گزارش، ثبت و یا به وقوع پیوسته است.

میزان تخریب در جنگل‌های هیرکانی

عضو هیئت علمی دانشگاه منابع طبیعی گیلان درباره وسعت تخریب در جنگل‌های هیرکانی گفت: مساحت جنگل‌های شمال بر حسب گزارش طرح تحقیقاتی پروژه ملی پهنه بندی محدوده جنگل‌های هیرکانی با استفاده از داده‌های ماهواره‌ای مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور در سال ۹۵ حدود ۱/۶۵۰/۶۸۶ هکتار برآورد شده است. در این مطالعه محدوده‌های با پوشش درختی کوچک با ارتفاع بیش از پنج متر و تا پوشش بیش از پنج درصد به عنوان اراضی جنگلی به حساب آمده و مرز جنگل از غیرجنگل با استفاده از این تعریف، تعیین شده است.

وی در بخشی دیگری از این گفتگو با بیان اینکه طی ۶۰ سال گذشته یعنی از سال ۳۴ تا ۹۴ در مجموع ۱۵ هزار و ۲۰۴ هکتار از جنگل‌های شمال ایران کاهش یافته است، بیان می‌کند: البته در مورد کاهش سطح جنگل به عقیده بنده بیشتر کاهش کیفی مد نظر است و در کنار کاهش کمیت، این امر بیشتر به صورت کیفی مشاهده می‌شود. به جرأت می‌توان گفت که بیش از نیمی از جنگل‌های شمال ایران دچار عارضه‌های کیفی هستند.

نیکوی ادامه می‌دهد:حدود ۵۳ درصد سطح جنگل‌های شمال ایران فاقد زادآوری استحدود ۵۳ درصد سطح جنگل‌های شمال ایران فاقد زادآوری است و همین موضوع برخی گونه‌های مهم این جنگل‌ها همانند توس، ارس، تیس، گیلاس وحشی و سرخدار را در معرض انقراض قرار داده است. برخی دیگر از گونه‌ها نیز همانند داغداغان، ملج، لیلکی، شب خسب و شمشاد هم در شرایط مشابهی قرار دارند.

تأثیر پروژه‌هایی چون سد سازی بر گستره آسیب‌ها

نیکوی یادآور می‌شود: هر پروژه‌ای که در جنگل اجرا شود، مخرب است و می‌تواند برای جنگل ایجاد آسیب کند و سدسازی هم از این قاعده مستثنی نیست؛ ولی چون منابع طبیعی و محیط زیست دارای توان اجرایی لازم برای مقابله با این روند نیستند، عموماً مغلوب می‌شوند. واضح است که هر فعالیت اجرایی در جنگل ابتدا باید از دیدگاه زیست محیطی مورد ارزیابی قرار گیرد و سپس آغاز شود، ولی وقتی پروژه‌ای در جنگل مانند سد سازی شروع می‌شود و سپس به سراغ ارزیابی آثار زیست محیطی آن می‌روند دیگر نمی‌توان کاری کرد همان گونه که در مورد دو سد شفارود و لاسک کاری از پیش نرفت.

وی ادامه داد: واقعیت این است که نمی‌توان میلیاردها تومان سرمایه را خرج کرد و سپس به دنبال مجوزهای زیست محیطی پروژه رفت، مطمئناً برای انجام کار، هماهنگی‌های لازم با محیط زیست از قبل انجام شده ولی عموماً برای عدم مواجهه با افکار عمومی اذعان می‌شود که مجوز زیست محیطی ندارد؛ اما در نهایت دم خروس در جایی پدیدار می‌شود. به هر حال تا بوده همین بوده است و با شکل گرفتن این گونه مباحث، زمان خریداری می‌شود و افکار عمومی را وارد یک فاز فرسایشی می‌کنند. معمولاً بر اهمیت ذخیره آب و استفاده از آن برای شرب و کشاورزی در این گونه سد سازی ها تاکید می‌شود در حالی که خود جنگل نقش غیر قابل انکاری در تصفیه و ذخیره آب دارد. باید گفت تا زمان ی که ما روشی به غیر از سد سازی برای حفظ و ذخیره روان‌آب های سطحی نداریم وضع بر همین منوال است.

جبران جنگل تراشی‌ها با درختکاری

نیکوی در پاسخ به این سوال که آیا کاشت درخت و جنگل کاری می‌تواند جبرانی برای از دست رفتن جنگل‌های هیرکانی باشد، می‌گوید: مطمئناً خیر، جنگل‌های طبیعی با ویژگی‌هایی که بر شمردیم غیر قابل مقایسه با عرصه‌های جنگل کاری بوده و این هم قسمتی از پروژه بازی با افکار عمومی برای جلب رضایت است.

وی با بیان اینکه راه حفظ و نگهداری از جنگل تنها از طریق مراجعه به افکار متخصصان جنگل عبور می‌کند، می‌افزاید: ما هنوز به جایگاه جنگل در زندگی خویش پی نبرده‌ایم و نمی‌دانیم برای ما چه خدمات گرانبهایی به ارزانی فراهم می‌کند. هنوز علم جنگل و جایگاه آن برای مردم ما شناخته شده نیست. باید توجه داشت که مدیریت جنگل یک علم است و متخصصان می‌توانند تصمیم بگیرند که چگونه باید همگام با استفاده از جنگل در حفظش کوشید و این میراث را برای آیندگان به یادگار گذاشت‌باید توجه داشت که مدیریت جنگل یک علم است و متخصصان می‌توانند تصمیم بگیرند که چگونه باید همگام با استفاده از جنگل در حفظش کوشید و این میراث را برای آیندگان به یادگار گذاشت.

عضو هیئت علمی دانشگاه منابع طبیعی گیلان درباره راهکارهای حفظ جنگل‌های ارزشمند هیرکانی نیز اظهار می‌کند: تهیه برنامه ملی جنگل با چهارچوب مشارکت تمام ذینفعان، آموزش و اطلاع رسانی، اختصاص اعتبارات کافی و به موقع، تدوین قوانین لازم و اجرای به موقع آن، تعیین تکلیف نهایی جنگل نشین و دام و رفع مشکلات ناشی از آن، اصلاح و ارتقای جنگل‌های مخروبه به روش علمی، بکارگیری جنگلداری چند منظوره، توجه جدی به بحث زراعت چوب، پیگیری و رصد نقل و انتقال چوب آلات به مقاصد صنایع سلولزی برای جلوگیری از قاچاق چوب و بکارگیری روش‌های نوین در بحث آتش سوزی جنگل از جمله راهکارهایی است که برای حفظ جنگل‌های شمال و جلوگیری از گسترش آسیب‌ها می‌توان پیش گرفت.

نبود اعتبارات مناسب سبب بروز مشکل در بخش فنی حوزه حفاظتی

حفظ جنگل‌ها نیازمند عزم جدی مسئولان و جلب مشارکت مردم است. معاون امور جنگل اداره کل منابع طبیعی استان گیلان درباره انجام اقدامات حفاظتی در عرصه جنگل‌ها می‌گوید: حفاظت از جنگل‌ها در دو بُعد فیزیکی و فنی انجام می‌شود. حفاظت فیزیکی در بخش فرماندهی حفاظت یگان مدیریت می‌شود. شخص فرمانده یگان، نماینده نیروی انتظامی در اداره کل است و در قسمت‌های مختلف این مجموعه از نیروهای سازمان جنگل‌ها و بخشی از نیروهای سرباز وظیفه در حوزه قاچاق چوب، تصرفات عرصه و اطفای حریق در قالب واحدهای مختلف استفاده می‌شود. همچنین خدمات پیشگیرانه همانند شبکه بی‌سیم، پایگاه اطفای حریق و کنترل در چندین نقطه از سطح استان، حفاظت فیزیکی را پیگیری می‌کنند.

محمدرضا عبدالهی با بیان اینکه حفاظت فنی شامل فعالیت‌های همانند قرار دادن بخش‌های از جنگل تحت پوشش طرح‌های در نظر گرفته شده است، اظهار می‌کند: تا پایان سال ۹۶ بهره‌برداری، بخشی از طرح‌های جنگلداری محسوب می‌شد و از بهره برداری عایداتی داشتیم که به وسیله آن به صورت خودگردان به فعالیت می‌پرداختیم و از دولت اعتبار نمی‌گرفتیم؛ اما در پایان این سال بهره‌برداری از جنگل تعطیل شد و خودگرانی به پایان رسید.

وی ادامه می‌دهد: لازم به ذکر است که موارد تعیین شده در کتابچه طرح جنگل همانند مشخص کردن مکان جنگل کاری‌ها، حصار کشی‌ها، ساماندهی و عملیاتی تخصصی را که در این کتابچه برای ۱۰ سال تعیین و از طریق درآمد چوب با مجریانی که با ما در این امر مشارکت داشتند اجرا می‌کردیم اما در ادامه بر اساس برنامه ششم توسعه و مصوبه هیأت دولت و مجلس که بهره برداری از جنگل تعطیل شد به جای بخش عایدات جنگل، اعتبار دولتی برای انجام فعالیت‌های حفاظتی اختصاص داده شد. بدین ترتیب هم اکنون فعالیت‌های حفاظت فنی متکی به اعتبارات دولتی است و با توجه به وضعیت اختصاص اعتبارات حفاظت فنی تحت تأثیر قرار می‌گیرد که یک نقطه ضعف به شمار می‌آید.

وی یادآور می‌شود: یک بخش دیگر از حفاظت فنی شامل حفاظت حمایتی است که مربوط به مواردی چون گیاه پزشکی و آفات و بیماری است که مورد رصد قرار می‌گیرند و با آن مقابله می‌شود. باید گفت، این قسمت از کار در بخش معاونت حفاظت و امور اراضی مورد پیگیری قرار می‌گیرد.

استفاده از ظرفیت‌های جنگل

این مسئول در عرصه حفاظت فنی به وجود نهالستان‌ها و پارک‌های جنگلی اشاره و بیان می‌کند: نقاطی که دارای استعداد برای بهره مندی به عنوان تفرجگاه و پارک جنگلی هستند را شناسایی می‌کنیم و از این ظرفیت در مسیر حفظ جنگل بهره مند می‌شویم. هم اکنون ده‌ها پارک و تفرجگاه جنگلی داریم که به بخش خصوصی، مجریان دولتی و شهرداری‌ها واگذار شده و در حال اجراست. این فعالیت در راستای حفاظت فیزیکی است و از این پتانسیل برای حفاظت جنگل استفاده می‌کنیم. مثلاً وسعتی حدود ۵۰ تا ۶۰ هکتار پارک جنگلی سراوان به عنوان ظرفیت گردشگری مورد استفاده قرار می‌گیرد اما از عایداتش گستره هزار هکتار از جنگل را با به کار گرفتن نگهبان و قرق بان محافظت می‌کنیم. همچنین در قبال استفاده از ظرفیت انرژی باد جنگل در رودبار که هم اکنون در مرحله نصب توربین است، دو مجری طرح، حفاظت ۵ هزار هکتار را بر عهده گرفته‌اند.

شیوع آفات، بلای دامن گیر جنگل‌های هیرکانی است. عبدالهی در این باره نیز می‌گوید: آفات بلایت و شب پره شمشاد که امروزه بسیار مطرح است، بیماری وارداتی از کشورهای دیگر است. هر چند دیر اما در یک تا دو سال اخیر اقدامات خوبی در بحث شمشادها اجرا شده است که هم در بحث مبارزه با آفات و هم اینکه تولید نهال این گونه را داشته باشیم که کلاً از دست نرود. هم اکنون بیش از یک میلیون اصله نهال شمشاد در استان آماده شده تا هر زمان که واحدهای تخصصی و مؤسسه تحقیقات سازمان جنگل‌ها فروکش کردن طغیان بیماری تأیید کرد کاشته شود ضمن اینکه بحث سمپاشی و مبارزه بیولوژیک با گونه شب پره شمشاد در حال انجام است.

ضرورت حمایت قانون از قرق بان ها

توسعه زراعت چوب از جمله راهکارهای تأمین نیاز چوب و کاهش بهره برداری غیر قانونی است. عبدالهی در این باره نیز اظهار می‌کند: هم زمان با اجرای طرح تنفس، نیاز کشور به چوب ادامه دارد و تکلیفی که بر عهده ما گذاشته شده، زراعت چوب است. در این زمینه گیلان به عنوان استان پیشگام محسوب می‌شود. در این عرصه جدا از ۱۰ هزار هکتار زراعت چوب که در حال انجام است ۶ هزار هکتار دیگر نیز بر اساس برنامه ششم توسعه در دست افزایش بوده تا بخشی از نیاز چوب کشور تأمین شود.

کاهش قرق‌بان ها از دلنگرانی های دوستداران محیط زیست به شمار می‌آید. عبدالهی می‌گوید: بعد از اجرای طرح تنفس و توقف بهره برداری از جنگل قرار شد به جای استفاده از عایدات جنگل، حفاظت از محل اعتبارات دولتی انجام شود. اما اعتبارات متناسب با هزینه‌ها رشد نمی‌یابد. بنابراین با توجه به بالا رفتن سطح کار و افزایش حقوق‌ها به دنبال شرایط اقتصادی، چاره‌ای غیر از کاهش تعداد قرق بانها نمی‌ماند. البته در استان گیلان تقریباً می‌توان گفت تعداد قرق بانها حفظ شده اما در مازندران کاهش قرق بانها به یک تبدیل معضل شده است. در استان گیلان ما کاهش تعداد نیرو نداریم اما به همین افراد، با توجه به افزایش سطح کار، حجم کار بیشتری اختصاص داده شده است.

اهمیت حمایت قانون از قرق بانها بر کسی پوشیده نیست اما این مهم نیازمند تغییراتی در قانون است. عبدالهی با بیان اینکه لایحه حمایت از محیط بان ها و جنگل بانها مدت‌ها در انتظار است تا در صحن مجلس مطرح شود، می‌گوید: این موضوع همیشه مورد تقاضای ادارات محیط زیست و منابع طبیعی بوده است.

دل نگرانی‌های فعالان محیط زیست

زندگی درختان ارزشمند جنگل‌های هیرکانی به دلایل مختلف در معرض تهدید است. یک فعال محیط زیست در این باره به خبرنگار مهر می‌گوید: برخی از گونه‌های جنگلی این میراث جهانی فقط و فقط در ایران رویش داشته و دارند و البته وضعیت چندان مساعدی ندارند. توده‌های شمشاد هیرکانی یا خزری دارای وضعیت بسیار بغرنجی هستند. شمشادهایی که تقریباً تا ارتفاع ۳۰۰ متر از سطح دریا وجود داشتند، به صورت کامل نابود شده و در هیچ کجای استان‌های شمالی از این نوع شمشاد وجود ندارند و تنها در ارتفاع بالای ۳۰۰ یا ۵۰۰ متر، شمشادهایی به صورت توده‌های خیلی کم تراکم هستند که هنوز آلوده به آفات نشده‌اند و می‌توانیم به نوعی امیدوار باشیم که این توده‌های جنگلی در آینده اگر از شر این آفات در امان بمانند، بتوانند یک منبع تکثیری واقع شوند.

سعید شفقتی با اشاره به اینکه در حالت کلی جنگل‌های ما با شیوع آفات روبرو هستند، آفاتی همانند شب پره سفید، شب پره شمشاد، سوسک توسکا، بلایت شمشاد ساله است که عرصه‌های جنگلی ما را درگیر کرده‌اند، می‌افزاید: گسترش این آفات خیلی از عرصه‌های جنگلی را کم و بیش تا ارتفاع هزار متر دربرگرفته و بعضاً در بعضی مناطق تا مرز ۱۵۰۰ متر را هم آلوده کرده‌اند. از طرفی خشکسالی‌های پیاپی و وزش بادهای موسمی شدید سبب از بین رفتن تاج جنگلی ما شده است.

وی ادامه می‌دهد: خشکسالی‌ها سبب خشک شدن بعضی از عرصه‌ها و دخالت عامل انسانی نیز موجب بروز حریق می‌شود و همین حریق‌ها دامنه جنگلی ما را نابود کرده است. قاچاق چوب، جنگل تراشی‌های بی مورد و حضور بی مورد انسان‌ها به صورت انبوه و خارج از ظرفیت نیز از دیگر عوامل مؤثر بر وضعیت کنونی جنگل‌های هیرکانی است. این روزها تورهای طبیعت گردی رواج یافته و بسیاری مشتاق هستند این تورها را تجربه کنند اما حضور بیش از ظرفیت گردشگران در عرصه‌های جنگلی از زایایی جنگل کاسته و سبب آسیب رساندن به جنگل می‌شود.

شفقتی در ادامه می‌افزاید: علاوه بر این موارد، اجرای طرح‌های فاقد ارزیابی زیست محیطی همچون پروژه‌های راه سازی در مناطق طبیعی و بکر نظیر روستای کوته کومه در مسیر آبشار بارزاو یا لاتون در بخش لوندویل شهرستان آستارا و امثال این موارد در مناطقی که سکنه آنچنانی ندارند از دیگر موضوعاتی است که در این حوزه باید مورد توجه قرار گیرد. متأسفانه به بهانه رساندن راه دسترسی، کوه‌ها را شکاف می‌دهند و جنگل‌ها را پاک تراشی می‌کنند تا این جاده‌ها احداث شوند و معلوم هم نیست که چه اهدافی پشت این ایده‌ها وجود دارد. سد سازی های غیر ضروری نظیر سدشفارود و سد لاسک نیز از دیگر عوامل آسیب است. به عنوان مثال سد لاسک ضمن اینکه می‌تواند خیلی از جنگل‌های پهن برگ ما را از بین ببرد تهدید بزرگی برای تنها توده‌های باقی مانده شمشاد هیرکانی به شمار می‌آید که فعلاً در روستای لاسک سبز و آفت به آنها نرسیده است. و البته مهم‌تر از اینها اجرای بعضی طرح‌ها در عرصه‌های جنگلی است که به وخامت وضعیت جنگل‌های گیلان و حتی شمال کمک می‌کند. طرح کاهش قرق بانها جنگل، یکی از این طرح هاست که موجب می‌شود بستر برای ورود بی ضابطه افراد و همچنین قاچاق بیشتر چوب آماده شودبعضی طرح‌ها در عرصه‌های جنگلی است که به وخامت وضعیت جنگل‌های گیلان و حتی شمال کمک می‌کند. طرح کاهش قرق بانه‌ای جنگل، یکی از این طرح هاست که موجب می‌شود بستر برای ورود بی ضابطه افراد و همچنین قاچاق بیشتر چوب آماده شود.

وی با اشاره به اینکه آسیب‌هایی که درختان را تهدید می‌کنند به چند دسته تقسیم می‌شوند، ادامه می‌دهد: دسته اول ناشی از فعالیت‌های انسانی نظیر ورود بی ضابطه به جنگل، قطع سرشاخه‌ها، پوست کنی درخت‌ها، قاچاق چوب و حریق است و البته باید توجه داشت که حریق از عمده ترین آسیب‌های عامل تهدید جنگل محسوب می‌شود.

شفقتی می‌افزاید: دسته دیگر آسیب‌ها هم شامل مواردی چون شیوع آفات است از حدود هفت سال پیش تا کنون خیلی از عرصه‌های جنگلی ما به آفات به ویژه بلایف و شب پره شمشاد آلوده شده اند. این آفات تا ارتفاع ۳۰۰ متر و همچنین بالاتر از آن را به صورت کامل نابود کرده‌اند. آفت دیگری به نام ابریشم باف ناجور و شب پره سفید اشجار هم وجود دارد. اگر در تمامی مناطق جنگلی پایش انجام شود، ردپای شب پره سفید اشجار مشاهده می‌شود. این آفت عمدتاً در سطح جلگه، درختانی مثل ممرز، توسکا، افرا و انجیری را آلوده کرده و در سر راهش حتی برگ‌های بوته‌های تمشک را هم مورد حمله قرار می‌دهد.

این فعال محیط زیست با اشاره به مهلک بودن آفات مذکور بر اهمیت ورود جدی مسئولان و متولیان امر و مبارزه با بیماری‌ها به این موضوع تأکید کرد و می‌گوید: هر چند قبلاً در این عرصه ورود کرده اند، اما این ورود چندان ملموس نبوده است.

وی با تأکید بر ضرورت حمایت قانون از قرق بانها، اظهار می‌کند: اگر قرق بانی در برابر عوامل مخرب جنگل قرار گیرد، قانون به صراحت از وی حمایت نمی‌کند. چه بسا در گذشته شاهد بودیم که قرق بانها و جنگل بانها در معرض حمله قاچاقچیان قرار گرفته‌اند. فاجعه جنگلبان ماسال و تالش نمونه‌هایی از این مورد هستند که دو عزیز جانشان را در راه حفاظت از جنگل از دست دادند و برخورد لازم با عوامل انجام دهنده این کار انجام نگرفته است.

رفتارهای دوگانه سبب بی رغبتی جنگل نشینان برای حفاظت از آن شده است

شفقتی با تاکید بر اهمیت پایبندی به قوانین بیان می‌کند: اگر قانون گذار و مجری بتواند نواقص قانون جنگل را که به گفته کارشناسان وجود دارد و کم هم نیست، رفع کنند می‌توانند با اجرای درست قوانین از جنگل‌ها حفاظت کنند. عده‌ای در عرصه‌های جنگلی طمع می‌کنند و با رانت‌ها و لابی‌هایی که دارند به ویلاسازی پرداخته و سبب تخریب بخش‌های عظیم جنگل می‌شوند. منظور از برخورد دوگانه این است که بعضی وقت‌ها به عده‌ای در عرصه‌های جنگلی اجازه فعالیت می‌دهند اما به دامداران و عشایر این منطقه که زندگی شأن وابسته به عرصه‌های طبیعی و جنگلی است، سخت گرفته می‌شود. این دو گانگی در رفتار، سبب عدم رغبت بومیان به حفظ جنگل شده و حتی اگر از دستشان بر آید سهمی در تخریب جنگل نیز خواهند داشت.

وی ادامه می‌دهد: زندگی جنگل نشینان قرن‌ها، متکی به جنگل بوده و آنها بهتر از شهرنشین‌ها و مدیران شهری می‌توانند از جنگل‌ها حفاظت کنند به شرط اینکه رفتارهای ما و متولیان جنگل با آنها درست بوده و از آنها کمک بخواهیم. در این راستا می‌توان به طرح تنفس جنگل اشاره کرد. در این طرح برای عشایر و روستانشینان حاشیه جنگل تمهیدی اندیشیده نشده است. آنها برای تأمین حداقل‌های نیاز زندگی خود مثل تأمین گرمایش محل سکونت و افروختن اجاقی که با آن بخواهند پخت و پز انجام دهند، هیچ گونه امکاناتی ندارند و از وجود گاز و سوخت‌های فسیلی بی بهره اند، بنابراین مجبورند برای ادامه زندگی آتش روشن کرده که این کار نیز مستلزم استفاده از چوب و سرشاخه‌های جنگلی است. اما از آنجا که در طرح تنفس جنگل تمهیدی برای این موضوع اندیشیده نشده، آنها را در نقطه مقابل حفاظت جنگل قرار داده که همین امر می‌تواند یک عامل تشدید تخریب جنگل باشد.

رویکرد سازمانهای مردم نهاد

شفقتی درباره عملکرد سازمان‌های مردم نهاد در حوزه حفاظت از جنگل نیز می‌گوید: سازمان‌های مردم نهاد بر اساس وظایف ذاتی خود می‌توانند در بحث‌های جلب مشارکت جوامع محلی و آموزش به آنها نقش داشته باشند و در مورد آشنایی جوامع ملی و بومیان حاشیه نشین جنگل درباره شناخت مخاطراتی که جنگل تراشی‌ها برای زندگی آنها و دیگر مردم منطقه به دنبال خواهد داشت و همچنین آموزش در حوزه شناسایی آفات فعالیت داشته باشند. یاری رساندن به مسئولان در عرصه احیای جنگل‌ها نیز یکی دیگر از اقدامات آنهاست.

وی می‌افزاید: در حوزه شناخت آفات نقش سازمان‌های مردم نهاد شاید از دستگاه‌های متولی پر رنگ تر است. این دستگاه‌ها حدود شش سال پیش یک کارگاه آموزشی برای جمعی از مدیران سازمان‌های مردم نهاد برگزار کردند و در ادامه همین سازمان‌ها در آگاهی رسانی به مردم نقش عمده‌ای داشتند و توانستند بعضی نقاط را پاک سازی کنند و بعضی توده‌های آلوده جدید را شناسایی و گزارش کنند. معتقدم این سازمانها می‌توانند نقش بسیار مثبتی در حفظ جنگل‌ها داشته باشند، مشروط بر اینکه متولیان از سازمان‌های مردم نهاد برای هم افزایی توان صیانت از جنگل کمک بگیرند نه اینکه آنها را در نقطه مقابل خود ببیند.

ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی دروازه یا برای حفاظت از این میراث طبیعی

ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی، به عنوان میراث طبیعی در فهرست یونسکو مبحثی است که این روزها نگاه دوستداران جنگل را به خود معطوف کرده است. شفقتی با اشاره به پیشینه بررسی‌های انجام گرفته و حضور ارزیابان محیط زیستی در چند نقطه از کل ناحیه نوار جنوب کاسپین اظهار می‌کند: ارزیابان در گیلان، آبان ماه سال ۹۷ از گشت رودخان، سیاه رودبار گیلان و منطقه حفاظت شده لیسار، بازدید داشتند و به اذعان آنها، سایت حفاظت شده لیسار بهترین و عالی‌ترین سایتی بود که دیده بودند. البته در این عرصه تلاش‌های زیادی هم از سوی سازمان‌های مردم نهاد و هم از سوی ادارات حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان تالش و استان گیلان صورت گرفته بود تا بتوانند شرایطی را فراهم کنند که هم جوامع محلی از این ماجرا استقبال کنند و هم اینکه منظری زیبا از روستاهای دامنه‌های جنگلی و عرصه‌های جنگلی را در معرض نگاه بازدیدکنندگان یونسکو قرار دهند.

وی تصریح می‌کند: ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی می‌تواند اتفاق خیلی خوبی برای ما رقم بزند. این رویداد سبب معرفی بیشتر این جنگل‌ها به جهانیان می‌شود و همین ثبت جهانی بهانه‌ای برای دوستی عامه مردم با جنگل‌ها و همت بیشتر مسئولان و مدیران محلی برای صیانت از جنگل‌ها خواهد شداین رویداد سبب معرفی بیشتر این جنگل‌ها به جهانیان می‌شود و همین ثبت جهانی بهانه‌ای برای دوستی عامه مردم با جنگل‌ها و همت بیشتر مسئولان و مدیران محلی برای صیانت از جنگل‌ها خواهد شد. قطعاً به دنبال این رویداد، نظارت ارزیابان یونسکو بر آثار ثبت شده بیشتر است و با توجه به بازدیدها و بررسی‌های انجام گرفته توسط ارزیابان از چند سایت طی ماه‌های قبل، انتظار می‌رود که با دقت نظر بیشتری روی این موضوع تمرکز داشته باشند. اما آنچه هم اکنون اهمیت دارد این است که همین سایت‌ها باید ثبت ملی شوند. باید گفت به جز سایت لیسار که در منطقه حفاظت شده لیسار واقع شده، سایر سایت‌ها نیز باید به ثبت ملی برسند.

شفقتی ادامه می‌دهد: در این راستا انتظار می‌رود، کارشناسان میراث فرهنگی با همکاری فعالان محیط زیست و ادارات حفاظت محیط زیست هر منطقه نسبت به تدوین پرونده ثبتی آنها در اسرع وقت، اقدام کنند. با توجه به اینکه در روزهای آتی احتمالاً بررسی پرونده‌های ثبتی میراث طبیعی در دستور کار کارشناسان میراث قرار می‌گیرد، آماده شدن این پرونده‌ها در روند انجام کار بسیار تأثیر گزار است. بدیهی بوده که این سایت‌ها با انجام ثبت ملی از قوانین مناطق ثبت شده ملی نیز بهره مند می‌شوند و بدین ترتیب نسبت به تعیین حریم‌ها، کنترل ورود و خروج‌ها، کنترل تخریب‌ها و آلودگی‌های محیطی دقت و حساسیت بیشتری اعمال شود و نهایتاً به ماندگاری و انتقال این سرمایه جهانی به نسل آینده کمک کند.

وی یاد آور می‌شود: همچنین باید به یاد داشته باشیم که جنگل‌های هیرکانی زیست بوم هیرکانی را نیز تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. در این جنگل‌ها گونه‌ها گیاهی و جانوری نادری وجود دارند که می‌تواند زیر چتر حمایت‌هایی که صورت می‌گیرد به رشد و پویایی خود دست یابند و بالنده شوند و همچنین گونه‌هایی که در معرض انقراض هستند، مورد حمایت قرار گیرند. از سوی دیگر ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی مسئولیت اجتماعی شهروندان ۵ استان کشور که این جنگل‌ها در آن قرار دارند را سنگین‌تر کرده است. اهالی این استان‌ها باید در پاکیزگی محیط این جنگل‌ها و صیانت از آن پیش قدم شوند تا آسیبی رخ ندهد که سبب شود، ارزیابان یونسکو این جنگل‌ها را از لیست خارج کنند. همچنین مردم ایران نیز این رویداد فرخنده را باید به فال نیک بگیرند و به استان‌های شمالی کشور در صیانت بیشتراز جنگل کمک کنند.

شفقتی ادامه می‌دهد: پس از انتشار خبر ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی بسیاری از نگاه‌ها متوجه تلاش‌های سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شده است اما در این عرصه نباید زحمات چندین و چند ساله مؤسسات محیط زیستی و سازمان حفاظت محیط زیست و همچنین منابع طبیعی و آبخیزداری نادیده گرفت چرا که از مدت‌ها قبل پرسنل زحمتکش منابع طبیعی و حفاظت محیط زیست و نمایندگان سازمانهای مردم نهاد برای این پروژه تلاش کرده و بارها و بارها اقدام به سرکشی، تسهیل گری و پاکسازی سایت‌های مورد ارزیابی کردند و برای جلب نظر موافق ارزیابان کوشیده‌اند.

جنگل را پاس داریم

نگهداری و حفظ جنگل یک وظیفه ملی است و امروزه با ثبت جنگل‌های هیرکانی در فهرست یونسکو این وظیفه سنگین‌تر از همیشه بر دوش ماست. نباید از یاد برد که توجه به آموزش در این عرصه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. آشنا کردن عموم مردم با اهمیت این جنگل‌ها و راهکارهای ممانعت از گسترش آسیب‌ها نیازمند تلاش همه رسانه‌ها به ویژه رسانه ملی است. بی تردید انتظار از مسئولان ذیربط برای تلاش بیشتر و جلب مشارکت کارشناسان خبره و سازمان‌های مردم نهاد در حراست از این اکوسیستم ارزشمند و ممانعت از فعالیت سودجویان و قانون شکنان در عرصه‌های جنگلی، خواسته بزرگی در برابر اهمیت جهانی جنگل‌های هیرکانی نیست.

جهت ثبت دیدگاه کلیک کنید

دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادامه مطالعه

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.