زمانی یکی از آرزوهای علاقمندان به محیطزیست این بود که در تلویزیون بتوانند یک «۹۰محیطزیستی» داشته باشند. آنها معتقد بودند که یک برنامه تلویزیونی افشاگرانه و پیگیر شاید بتواند افکار عمومی را نسبت به اهمیت محیطزیست، تخریب زیستگاهها، سدسازی های غیرمسئولانه، زمینخواری و کوهخواری و دریاخواری و ریشههای آلودگیهوا و مرگ و میر ناشی از از آن و فرونشست زمین و … آگاه کند و مانع از آن شود تا مدیران بدون کار کارشناسی و با گشادهدستی منابع ملی را صرف منافع شخصی کنند.
اما نه فقط ۹۰ محیط زیستی ساخته نشد بلکه شنیده میشود تنها برنامه زنده تلویزیون با موضوع محیط زیست و منابعطبیعی – «سرزمین ما»- به مرخصی فرستاده شده است. این برنامه که نام برازندهای هم دارد با مشی پرهیز از سفیدنمایی و سیاه نمایی کار خود را پیش میبُرد، توانست تمام جایزههای جشنوارههای محیطزیستی و منابعطبیعی و گردشگری کشور را از آن خود کند و همینطور در جشنواره فیلم سبز مورد تقدیر گرفت.
«سرزمین ما» به تریبون بسیاری از علاقمندان به محیط زیست- به ویژه تشکلهای مردم نهاد- که امکان دسترسی به رسانه نداشتند، تبدیل شد و انتظار میرفت زمان پخش آن به ساعت بهتری در شبکه تغییر کند اما نه تنها این اتفاق رخ نداد بلکه به نظر میرسد «سرزمین ما» با بیمهری مواجه شده و ارادهای برای بازگشت آن وجود ندارد.
این برنامه صبحهای پنجشنبه حوالی ۸ صبح از شبکه ۱ سیما پخش میشد. ایرج میلانی و مجید غضنفری دو مجری برنامه که میان اهالی رسانه به نرمخویی و احترام شناخته میشوند این برنامه را اجرا می کردند. برنامهای منتقدانه با آیتمهای کوتاه که تلاش میکرد تصویری چند وجهی از محیطزیست ایران را منعکس کند.
البته دو برنامه تلویزیونی «طبیعت ۳۶۰درجه» و «هوای تازه» در این سالها با محوریت محیط زیست پخش و ساخته شدهاند. اولی را پرهام دیباج که مستندساز قابلی است در شبکه ۲ هنوز روی آنتن میبرد و دومی از شبکه افق با اجرای مشترک افشین زارعی و محمدعلی یکتانیک پخش میشد که برنامه خوش ساختی بود و با توجه به اینکه یکتانیک خود یک کنشگر محیطزیست است، تصویری روشن و بیپیرایه از محیطزیست کشور ارائه میکند. «هوایتازه» هم این روزها به نظر در دوران استراحت بین فصلهای ساخت و تدارک فصل جدید به سر میبرد و پخش نمیشود.
در کشوری که رئیسجمهورش خود و دولتش را »محیط زیستیترین دولت» لقب داده است، معاون اول رئیس جمهور از بحرانهای محیطزیست به عنوان «ابرچالش» یاد میکند، گرد و غبار و سیل و فرونشست و خشکسالی در آن به تهدیدهای امنیتی تبدیل شدهاند، شگفتانگیز نیست که در جدول پخش رسانه ملیاش، هیچ برنامه «زنده»تلویزیونی تخصصی با موضوع «محیطزیست» پخش نشود؟
یکی از کارکردهای رسانه، تغییر و ایجاد ذائقه در مخاطب است. درک نیاز جامعه به شادی، درخواست مدیران و تمرکز برنامهسازان باعث ساخت انواع و اقسام برنامههای طنزمحور شد که هرکدام مخاطبان خودش را دارد و اتفاقاً انگار مجور برای رد شدن از بسیاری از خطوط قرمز را دارند و امید است که هر سال با آزمون و خطا و درک نیاز مردم تکامل بیشتریهم پیدا کنند.
آیا «محیطزیست» به همین اندازه برای مدیران رسانه ملی اهمیت دارد؟ باورکردنی نیست که در یک کشور ۸۰ میلیون نفری نتوان یک مجموعه گرد آورد که بتوانند یک برنامه محیط زیستی جامع ساخت. کافی است اراده ای برای این کار شکل بگیرد، بسیاری از علاقمندان به این حوزه اتفاقاً از شیفتگان این کشور هستند و بی مزد و منت حاضر به همکاری هستند اما اول باید این خواست و اراده در میان مدیران کشور شکل بگیرد و محیط زیست را به عنوان «محیط ایست» و تهدید علیه منافع خود نگاه نکنند، سپش می شود امیدوار بود جادهای برای آن صاف کنند.
درک این نکته که برنامههای محیطزیستی که در زمان نامناسب روی آنتن میروند و با بودجه اندک ساخته میشوند نمیتوانند جریانسازی کنند دشوار نیست، در این کشور چند نفر در روز نیمه تعطیل پنجشنبه ساعت ۸ صبح از خواب بیدار میشوند تا برنامه «سرزمین ما» را با موضوعاتی چون شلیک به محیطبانان، کشتن خرس با سنگ، آتش زدن جنگل و جزغاله شدن سنجاب و لاکپشت، مرگ شهروندان به دلیل آلودگی هوا و … را نگاه کنند؟ کدام عقل سلیمی روزش را با چنین تصاویری آغاز میکند؟
حذف و کنار زدن برنامههای محیطزیستی از تلویزیون خطاست، همانطور که خلاصهکردن این برنامهها در محیططبیعی و عدم معرفی حوزه های دیگر که شهروندان می توانند در آن نقشآفرینی کنند و به بهبود حال سرزمین شان کمک کنند هم خطاست.
بسیاری از مردم، محیطزیست را تنها در یوزپلنگ و گورخر و مستندهای رازبقا خلاصه میبینند و اتفاقاً این وظیفه برنامههای تخصصی است که زمینهها و ظرفیتهای دیگر را معرفی کنند و از مردم بخواهند به عنوان «مسئولیت اجتماعی» به آن نگاه کنند. آیا رخدادن این اتفاق با توقیف ساخت و عدم تقویت و تولید برنامههایی چون «طبیعت ۳۶۰درجه»، «هوای تازه» و «سرزمین ما» امکانپذیر است؟