هنر تئاتر، هنر در میان گذاشتن احساسات است؛ از همین رو ست که تئاتر پا به وادی درمانهای روان شناسی نیز گذاشته است و تئاتر درمانی به عنوان شیوهای اثرگذار برای درمان برخی اختلالات ابداع شد. کاتارسیس یا همان تطهیر روح یکی از اساسهای هنر تئاتر است که در معنای روان شناسانه میتوان از آن تعبیر برونریزی حسی و یا تخلیه هیجانی را کرد. از سوی دیگر این هنر کاری گروهی است و تمرین آن به تقویت حس مشارکت در افراد میانجامد. این روزها کلاسهای متعددی با نام نمایش خلاق، تئاتر کودک و نوجوان و… برای گروههای سنی متفاوت از خردسالی تا نوجوانی در آموزشگاهها برپا میشود و طرفداران زیادی هم دارد. دیرزمانی است که این مهم ثابت شده است که این هنر میتواند در بسیاری از مؤلفههای روان شناختی کودک و نوجوان از اعتماد به نفس تا گذر از هراسها و اضطرابها و به دست آوردن حضور ذهن و تمرکز تأثیرگذار باشد.
سال تحصیلی جدید در حالی آغاز شد که معاونت پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش بر تئاتر مدرسهای تاکید داشت و دستورالعمل آن را نیز به مدارس ابلاغ کرد تا در کنار مسابقات هر ساله تئاتر دانش آموزی، در مدارس نیز شاهد رونق گرفتن تئاتر باشیم. هر چند هنوز گزارشی از کم و کیف برگزاری این رویداد در مدارس ارائه نشده است و مقبولیت آن نزد مدیران و برنامه ریزان مدارس و در نهایت اثر گذاری آن در قالب نتیجه پژوهش ارائه نشده است، اما در کنار این طرح، با ابلاغ طرح دیگری توسط وزیر آموزش و پرورش به نام طرح «بوم» این فضا برای برنامه ریزان مدارس ایجاد شد که بتوانند از دو ساعت در هفتهای که در اختیار گرفتند تا برنامهای مطابق نیاز دانشآموزانشان طراحی کنند، تئاتر و دیگر برنامههای مهارتی را نیز ببینند.
به یکی از مدارس شهر تهران که توانست تئاتر مدرسه را در قالب طرح «بوم» به صورت هفتگی در برنامه درسی دانش آموزان بگنجاند و از دل آن جشنوارهای درون مدرسهای شکل بدهد، سری زدیم تا از کم و کیف آن مطلع شویم.
مدرسه کوچکی است اما بچههای شادی دارد. اینجا ۱۰۰ دانشآموز در پایههای هفتم، هشتم و نهم تحصیل میکنند. گوشه حیاط سالن تئاتر کوچکی ساخته ساختهاند ۱۲ دانشآموز در تکاپو هستند تا نمایشی را اجرا کنند. «قصه مریم» که برگرفته از نمایشنامهای است که سید جواد هاشمی نگاشته است. جدیتی که در کار خود نشان میدهند تحسین برانگیز است. از دکور و لباس خاصی خبری نیست اما چنان با جدیت روایت مریم را روی صحنه بازسازی میکنند که حیرتانگیز است. نه لرزش صدایی حس میشود و نه ترسی از اجرا روی صحنه. آنها، اینجا، روی این صحنه به خودباوری رسیدهاند.
تئاتر یادمان داد قدر لحظهها را بدانیم
بیشتر این بچهها اولین اجرایی است که روی صحنه بردهاند. سابقه چندانی در کار تئاتر ندارند و به گفته مربی شأن پیش از این حتی یک اجرا روی صحنه ندیده بودند. بیشتر از اینکه بدانم تجربه تئاتر برایشان چگونه بوده است دوست دارم بدانم قبل و بعد از تمرینات تئاتر آیا تغییراتی در خود احساس میکنند.
ستاره دودانگه در پایه هشتم تحصیل میکند. در این باره گفت: من بیشتر از هر موقعی الان میتوانم مشکلاتی که برخی دوستانم دارم را درک کنم. یعنی فهمیده ام ممکن است مشکل دوست من جدی باشد و بتوانم به او کمکی بکنم.
درسا شکری نیا همکلاسی او نیز گفت: من خیلی خجالتی بودم به طوری که روی صحنه آن اوایل قشنگ صدایم میلرزید. البته هنوز هم کاملاً این خجالتی بودن برطرف نشده ولی بسیار بهتر شده ام.
سارینا محمد جعفری نیز گفت: من هم خیلی دست و صدایم میلرزید. اولین اجرا تقریباً همه گریه کردیم. کلی آدم نشسته بود. الان فکر میکنم اعتماد به نفس این را پیدا کردهام جلوی صدها نفر هم اجرا کنم.
نیکا ناطقی در پایه هفتم تحصیل میکند. او نیز گفت: من از تئاتر این را فهمیدم که باید قدر لحظههای زندگی را بدانم. میدانم استعداد تئاتر را دارم. برایم جذاب این است که تئاتر در لحظه اتفاق میافتد و بسیار آموزنده است.
تئاتر کمکی به خودباوری دانش آموزان است
لیلا فیضی مشاور این مدرسه است که در رشته روان شناسی تحصیل کرده است ولی سال تحصیلی ۹۷-۹۸ تصمیم گرفت تئاتر در این مدرسه را جدی بگیرد و از پیشنهاد تشکیل کلاسهای ثابت هفتگی تئاتر در مدرسه که به او داده شد، استقبال کرد و پیشنهاد برگزاری جشنواره مدرسهای تئاتر را نیز داد که با موافقت مؤسس و مدیر مدرسه رو به رو شد.
وی در این باره گفت: به جز بچههای پایه نهم که امتحان نهایی دارند ما از اول سال تحصیلی کلاس ثابت هفتگی برای بچههای پایه هفتم و هشتم گذاشتیم و به صورت کارگاهی تمرین تئاتر را شروع کردیم و بچهها با قصههای خودشان میآمدند و هم زمان مبانی تئاتر را نیز یاد میگرفتند. در نهایت اینقدر کارها خوب بود که توانستیم یک جشنواره دروس مدرسهای هم راه بیاندازیم. البته کاری دشوار بود چون کلاسها یک ساعته بود و زمان مفید در واقع ۴۰ دقیقه بود و باید همزمان در کلاس چند گروه تمرین میکردند. اما هم من انگیزه زیادی داشتم و هم بچهها.
وی ادامه داد: بچهها بر حسب علاقمندی شأن در گروههای کارگردانی، بازیگری، طراحی لباس و صحنه و نویسندگی تقسیم شدند و هر کدام شرح وظایف داشتند. ابتدا کمی آن را جدی نمیگرفتند و هر چه گذشت برایشان جدی تر شد.
بچهها عموماً هوش هیجانی پایینی داشتند و برخی ارتباط گیرهایشان غلط بود که واقعاً تئاتر به حل آنها کمک کرد اما شاید بزرگترین کمکی که تئاتر به بچهها کرد حل کردن مشکل تمرکزشان بود برای من همچنان جذابتر این است که بدانم تأثیر تئاتر را روی دانش آموزان به عنوان مشاور مدرسه چگونه دیده است. او درباره کارکرد تئاتر بر روحیه دانش آموزان نیز بیان کرد: بچهها روی صحنه برونریزی زیادی داشتند و دغدغههای ذهنی و مسائل خانوادگی شأن را میآوردند. بچههای این نسل عموماً هوش هیجانی پایینی دارند و برخی ارتباط گیرهایشان غلط است یعنی در این دو حوزه ضعف زیادی را در این سالها دیده ام که واقعاً تئاتر به حل آنها کمک میکند. اما شاید بزرگترین کمکی که تئاتر به بچهها میکند و در این تجربه هم شاهدش بودم، حل کردن مشکل تمرکزشان بود. خیلی از معلمها از این مساله گلایه داشتند که بچهها حواسشان پرت است. اما تئاتر باعث تمرکز و کنترل آگاهانه در لحظه میشود و همین میتواند در زندگی به آنها کمک کند.
فیضی بیان کرد: اعتماد به نفس و خودباوری بچهها در این ماهها بسیار بالا رفت و به عنوان مشاور بسیار خوشحالم که این مسیر را انتخاب کردم. اینکه از دریچه تئاتر برای مشاوره با بچهها هم بهره بردم بسیار رضایت بخش بود.
وی با بیان اینکه یاد دادن کنترل خشم بسیار برای بچههای این سن لازم است، ادامه داد: هنر درمانی اصولاً به کنترل خشم بسیار کمک میکند. اگر اولیا و مدیران و معلمان بدانند که کسب مهارتها از طریق تئاتر و کلاً هنر چه میزان میتواند در حل مشکلات دانش آموزان کمک کننده باشد هرگز از آن غافل نمیشوند اما بسیاری از مدارس حتی تئاتر مدرسه را صرفاً برای اینکه اسمی در منطقه برای خود دست و پا کنند، انجام میدهند درحالیکه هدف اصلی تئاتر مدرسه این است که حال بچهها را خوب کند.
فیضی گفت: بچههای امروز بی قرار هستند و باید بتوانیم برای این بی قراری برنامه داشته باشیم. آنها روی صحنه یاد میگیرند بی قراری را کنترل کنند، یکدیگر را درک کنند و اعتماد به نفس و خودباوری را در خود رشد دهند. حتی کمک میکند در یادگیری ریاضی و دیگر درسها نیز به تمرکز برسند. تئاتر تلفیق یوگا و روان شناسی است و میتواند یک درس اصلی در همه مدارس باشد.
وی با بیان اینکه باید از مؤسس و مدیر مدرسه که با رویی گشاده به استقبال این حرکت رفتند تشکر کنم، بیان کرد: اگر میخواهیم مدرسه برای بچهها خسته کننده و کسالت بار نباشد و حتی در درس ریاضی و شیمی پیشرفت کنند باید با هنر، با کارهای جمعی بچهها را با محیط مدرسه آشتی بدهیم.
همه قرار نیست دکتر و مهندس شوند
محبوبه کردلو مدیر مدرسه در باره این رویداد گفت: دبیرستان در مقطع اول بسیار سخت است و بچهها در شرایط بلوغ و ویژهای هستند و باید مسائلی را یاد بگیرند که مشکلات را حل کنند. تئاتر و نمایش چیزی است که روحیه را تعدیل میکند. ما میخواستیم هم کار مشاوره را جدی بگیریم و هم از طریق تئاتر به این بخش برسیم. خدا رو شکر خانم فیضی بودند و اتفاقهای خوبی افتاد. جشنواره بی نظیری برگزار شد و داوران تخصصی هم آمدند و کار بچهها بسیار زیبا بود.
وی ادامه داد: بچهها عاشق بازیگری هستند و ما این فرصت را به آنها دادیم خود را محک بزنند و بسیاری متوجه شدند علیرغم علاقه به این رشته برای آن ساخته نشدهاند.
وی درباره اینکه در بسیاری رویدادها مثل پخش کلیپ از خواننده زیرزمینی و همخوانی دانش آموزان با آن، انتقادها متوجه مدارس است، درباره میزان مداخله مدارس در رفع مشکلات گفت: مدارس در حل آسیبهای اجتماعی کارکرد دارند و میتوانند در آگاهی دادن به والدین و دانش آموزان نقش مهمی ایفا کنند. بچههای ما هم یک سری موزیکها را دوست دارند اما ما با همین کلاس تئاتر و نشان دادن هنر خوب به آنها سعی میکنیم در انتخابهایشان راهنمایی شأن کنیم.
وی ادامه داد: من حرفم به دبیران و اولیا همیشه این است که همه بچهها قرار نیست دکتر و مهندس شوند و ما به مشاغل کلیدی دیگر نیز نیاز داریم. ما به کارآفرینان خوب نیاز داریم. در جشنواره خوارزمی مدرسه ما دوم شد چون برای ما بسیار مهم بود روی حوزه کارآفرینی کار کنیم و بچهها هم بسیار این فضا را دوست داشتند.
کردلو بیان کرد: من زمان انتخاب رشته هم به بچهها میگویم رشتهای را انتخاب کنید که میدانید در آن بهترین میشوید. این مهم است.