نگاهی به آمار و ارقام نشان میدهد کل ارزش بازار بورس در سال ۹۸ به ۸۴۷ هزار میلیارد تومان و کل ارزش بازارهای اول و دوم فرابورس نیز به ۱۵۳ هزار میلیارد تومان در دوماهه ابتدایی این سال رسیده است که در برابر نقدینگی ۲۰۰۰ هزار میلیارد تومانی موجود در جامعه رقم پایینی است.
از سویی دیگر بررسیها نشان میدهد متوسط ارزش معاملات در هر روز در سال ۹۷ برابر ۵۸۰ میلیارد تومان بوده و این رقم برای متوسط سال ۹۸ تاکنون به ۱, ۰۰۰ میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که مبلغ عمده این معاملات تنها خرید و فروش سهامهای شناور است. نکته دیگر آنکه حجم عرضه اولیهای که در این بازار اتفاق میافتد، در بورس تمامی آن و در فرابورس درصد بالایی از آن مربوط به شرکتهایی است که ابتدا با هر روش تأمین مالی احداث شده، چندین سال سودآور بوده و حال اجازه یافتهاند بخشی از سهام خود را به سرمایهگذاران عرضه کنند.
به این ترتیب میتوان گفت بازار سرمایه نقش مؤثری در تأمین مالی پروژههای مذکور نداشته است. بنابراین نقش این بازار در هدایت نقدینگی موجود به سمت بازار مولد، پروژههای صنعتی، تأمین مالی طرحها و رونق تولید بسیار پایین است.
طرح پتروپالایشگاه ها روی میز مجلس
پاییز سال گذشته و هم زمان با اعلام تحریمهای نفتی از سوی امریکا، کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی طرحی را با نام «افزایش ظرفیت پالایشی و پتروپالایشی نفت و میعانات گازی با استفاده از سرمایهگذاری مردمی» ارائه داد که به نظر میرسد بیشتر یک طرح بلندمدت با هدف مقابله با تحریم نفتی بوده و این هدف را دنبال میکرده است؛ اما دانسته یا ندانسته ممکن است تحول بزرگی در بازار سرمایه ایران نیز ایجاد کند.
این طرح فارغ از جنبههای اقتصادی و فنی و ابهامات زیادی که از نظر امکان سنجی از بعد اقتصادی، فنی-مهندسی، مدیریت پروژه و… دارد، از مدل مالی قابل توجه و خلاقانه ای استفاده میکند. سوددهی پایین پالایشگاههای قدیمی ایران، ضعف مدیریت پروژه و دوره طولانی احداث طرحهای صنعتی بزرگ در کشور، مشکل تأمین تجهیزات پالایشگاه در دوران تحریم و… همه از ابهامات این طرح بوده که نمایندگان مجلس باید آنها را لحاظ کرده یا مشکلات آنها را برطرف کنند.
سودآوری از دل تحریمها
این طرح از مزیتی تحت عنوان «تنفس خوراک» استفاده کرده که از منظر علم مدیریت مالی از ابعاد مختلف قابل بررسی است؛ از آنجا که بیش از ۱۰ طرح پالایشگاهی نظیر آناهیتا، بهمن گنو، پارس پتروفیلد و سیراف، بیش از ۱۰ سال است با مشکل تأمین مالی مواجه شده و سالهاست که در مرحله فنس کشی و تسطیح زمین معطل دریافت تسهیلات داخلی یا فاینانس خارجی هستند، به نظر میرسد وقوع تحریمهای نفتی و کاهش حدود ۱.۵ میلیون بشکه از صادرات نفت خام ایران، نمایندگان مجلس را بر آن داشته است که از این نفت به عنوان «تنفس خوراک» به صنایع پتروپالایشگاهی استفاده کنند.
هماکنون به نظر میرسد چه دولت و چه بخش خصوصی توان استفاده و صادرات نفت تحریمشده را ندارند و ظرفیت پالایشی کشور نیز برای مصرف و فرآورش این نفت محدود است؛ این در حالی است که در این طرح پیشنهاد شده که ابتدا پالایشگاهی (با هر منبع مالی به جز دولت و صندوق توسعه ملی) ساخته شود و سپس نفت تحریمی و محصور شده در مخازن نفتی که بلااستفاده مانده، به مدت حدود یک سال به عنوان خوراک به طور امانی در اختیار این پالایشگاه قرار گیرد. سپس بهای خوراک در «دوره تنفس»، تقسیط شده و به مانند یک وام در سالهای بعد عودت شود.
تلفیق منابع و توان مردمی
پالایشگاهها در تمام دنیا از چنان هزینه بالایی برای خوراک برخوردارند که هزینه یک سال خوراک پالایشگاه تقریباً با هزینه سرمایهگذاری کل پالایشگاه برابری میکند. یعنی پالایشگاه بلافاصله از زمان بهرهبرداری به مدت یک سال میتواند کل هزینه سرمایهگذاری شده را جبران کرده و تعهدات خود را از طریق قراردادهای Off Take و… پرداخت کند.
در کشوری مانند ایران که صاحب ذخایر بزرگ منابع طبیعی، نفت، گاز و انواع معادن بوده و از طرفی با نقدینگی زیاد در جامعه مواجه است این مدل میتواند فصل جدیدی در بازار سرمایه کشور ایجاد کند.
مهدی صالحی، کارشناس بازارهای مالی با اعلام اینکه در صورتی که یک پالایشگاه یا پتروپالایشگاه در شرایط عادی احداث شود، بازگشت سرمایه آن بعد از ۸ یا ۹ سال فعالیت عملیاتی اتفاق میافتد که برای سرمایهگذاران جذابیت چندانی ندارد، گفت: طرح جدید کمیسیون انرژی مجلس بازگشت سرمایه مذکور را به یک سال پس از بهره برداری کاهش میدهد؛ سپس تنفس خوراک یک ساله به مثابه وامی میشود که با اقساط ۱۲ ساله و نرخ سود ۴ درصد ارزی به صاحب نفت (صندوق توسعه ملی یا دولت) بازگردانده میشود.
جذابیت مردمی معاملات شفاف / عزم دولت برای هدایت نقدینگی به سمت تولید
وی افزود: اگر مسئولین کشور به دنبال اهدافی همچون هدایت نقدینگی به سمت پروژههای مولد و رونق تولید به کمک سرمایههای مردمی هستند و اگر بناست از نقدینگی موجود برای پروژههای گرینفیلد و توسعه صنعتی کشور استفاده شود، باید سوددهی پروژهها و بازگشت سرمایه آنها برای سرمایهگذاران جذاب و روشن باشد؛ که طرح جدید مجلس، زمان بازگشت سرمایه در صنایع نفت و پالایش نفت را نزدیک به ۱۰ برابر کاهش میدهد.
این کارشناس بازارهای مالی با اشاره به اینکه موضوع دیگری که برای سرمایهگذاران اهمیت دارد ریسکهای موجود در مدیریت پروژه، تأمین تجهیزات و سایر شرایطی است که ممکن است با توجه به شرایط تحریمی طول دوره ساخت را به درازا بکشاند، ادامه داد: تنفس خوراک به این معنا را نمیتوان با Grace Period یا مهلت تنفس وامها که روش مرسومی در دنیا است مقایسه کرد و شاید این یک روش ابداعی و مختص ایران باشد که در شرایط تحریم به کار میآید.
تأمین تنفس خوراک به سایر صنایع / استقبال مردمی نتیجه حمایت دولت
به گفته صالحی، در شرایط فعلی که کشور دوباره با مشکلات تحریمی حتی در صادرات مواد خام مواجه شده و از طرفی سالهاست که ظاهراً عزم کاهش خامفروشی در کشور بهوجود آمده، اتفاقاً میتوان از این روش برای سایر صنایع نیز استفاده کرد. تنفس خوراک سنگآهن برای توسعه صنایع فولاد، تنفس گاز طبیعی و گازمایع برای توسعه پتروشیمیها خصوصاً واحدهای PDH پتروشیمی، تنفس میعانات گازی برای توسعه پارکهای شیمیایی و پتروشیمیهای خوراک مایع میتواند نمونههایی از این دست باشد.
این کارشناس بازارهای مالی اظهار کرد: تجربه پذیرهنویسی چندین پتروشیمی در بازار سوم فرابورس در سالهای گذشته وجود دارد اما اکثر آنها تجارب چندان موفقی نبودهاند زیرا بخشی از سرمایه مردم را جذب کردهاند و به دلایل مختلفی که مهمترین آنها کمبود منابع و عدم استقبال بیشتر مردم از پروژه بوده، طول دوره ساخت پروژه سالها به درازا کشیده است.
وی پالس های مثبت از سوی مسؤولین را در راستای جذب سرمایه مردمی مؤثر دانست و ادامه داد: با این دست اقدامات ممکن است استقبال مردم نیز از سرمایهگذاری در پروژههای صنعتی و تولیدی در مقایسه با بازارهای موازی مانند ارز، طلا و مسکن بیشتر شود.
تمایل مردم به سرمایه گذاری در پروژههای زود بازده
طبق گفتههای صالحی، به عنوان مثال در این شرایط یک شرکت مجری میتواند برای ساخت پروژه پیشقدم شود و بخشی از سرمایه برای مثال از ۱۰ تا ۵۰ درصد را تأمین کند. برای تأمین مالی باقیمانده روشهای مختلفی نظیر پذیرهنویسی در بازار سوم فرابورس، فاینانسِ تجهیزات بزرگ و گلوگاهی، انتشار اوراق، استفاده از صندوق پروژه و تسهیلات بانکی وجود دارد که تنفس خوراک میتواند همه آنها را تسهیل کند. مردم در پذیرهنویسی قطعاً به پروژههای با بازگشت سرمایه کوتاه اقبال بیشتری دارند، فایننسورهای خارجی (برای تأمین تجهیزات) و همینطور سازندگان داخلی نیز میتوانند با عقد یک قرارداد Off Take کل طلب خود را در همان سال اول بهرهبرداری از واحد پتروپالایشگاهی دریافت کنند یا اینکه حتی احتمال دارد از روش تأمین تجهیزات در قبال دریافت بخشی از سهام استقبال کنند.
وی ادامه داد: شرکت مجری میتواند با نزدیکشدن به پیشرفت فیزیکی بالای ۸۰ درصد، تأمین مالی در سال آخر را از طریق انتشار اوراق نظیر اوراق سلف فرآورده تأمین کند و از طرفی بخاطر امتیاز تنفس خوراک، ریسک کمتری در ضمانت و تعهد اوراق مذکور وجود دارد و شرکت میتواند تعهدات خود بابت اصل و فرع کل اوراق را در همان سال اول تأمین کند.
لزوم حمایت دولت و مجلس از مقوله تنفس خوراک
این کارشناس بازارهای مالی در پایان تصریح کرد: در تأمین مالی پالایشگاه ستاره خلیجفارس با حجم سرمایه ۴.۵ میلیارد یورو نیز از روش فروش اوراق سلف موازی بنزین برای تأمین بخشی از سرمایه استفاده شد اما تنها برای ۸۵ میلیون یورو یعنی ۱.۸ درصد از کل حجم تأمین مالی مورد استفاده قرار گرفت. البته در حد همین مقدار نیز مشکلاتی در عمل به تعهدات و تأخیر در سررسید اوراق بهوجود آمد که حاکی از ریسک بالای روشهای مذکور است؛ اما امتیاز تنفس خوراک اگر واقعاً توسط دولت و مجلس به درستی اعطا شود میتواند بسیاری از مشکلات تأمین مالی صنایع مشمول را تسهیل نماید.