تقی آزاد ارمکی
چرا مسئولان در گذشته به مسئولیتشان عمل نکردند تا مجبور نشوند وارد گل ولای شوند
منتشر شده
۲۰ فروردین ۹۸, ساعت: ۱۲:۴۱توسط
پیام برارجانیهمه اتفاقات تنها در چند ساعت رقم خورد و حادثه ساز شد. به عبارتی ۲۴ساعت قبل از تحویل سال جدید، شبکههای اجتماعی به جای پیامهای تبریک آکنده از تصاویر و روایت سیل و سیل زدگی شد. در واقع هیچ کس گمان نمیبرد که روزی بعد از وقوع زلزله بم و کرمانشاه، این بار سیل میلیاردها تومان خسارت به مناطق سیل زده وارد کند. مردمی که در طول دو سال گذشته هنوز نگرانیهای ناشی از بروز زلزله را هضم نکرده بودند اکنون باید درگیر جبران خسارتهای ناشی از سیل باشند و یا در سوگ مال، دام و کاشانه و عزیزان از دست رفته خود بنشینند. به هر روی سیل آمد و به دلیل ساخت و سازهای بی رویه وعدم نظارت درست و کارشناسی بحران ساز شد. در این میان عدم حضور مقامات مسئول و سفر استاندار گلستان « به عنوان اولین استان درگیر سیل» انتقادهای بسیاری به دنبال داشت به همین دلیل بعد از دو روز تاخیر سرانجام در سومین روز از فروردین ماه، همه گروهها، جریانها، دولتیها و غیردولتیها عازم مناطق سیل زده شدند اما با این همه حتی حضور مسئولان در صحنه هم نه تنها مردم را متقاعد نکرد بلکه حتی انتقادهای بسیاری در پی داشت. از این رو، این ابهام ایجاد شد که چرا اساسا هیچ چیز به ویژه حضور مسئولان در مناطق سیل زده مردم را متقاعد نمیکند و اساسا مسئولان باید چکار میکردند که نکردند؟ بر این اساس، آفتاب یزد با تقی آزاد ارمکی استاد دانشگاه و جامعه شناس به طور مفصل درباره علت و ریشههای شکاف اعتماد، ضرورت و یا عدم ضرورت حضور مسئولان در مناطق سیل زده و عدم اقناع افکار عمومی از حضور و عدم حضور مدیران در مناطق سیل زده، عدم پاسخگویی نهادهای مسئول و… به گفت و گو پرداخته است که در ادامه آن را میخوانید.
هر یک از کشورهای جهان به نحوی تجربه سیل را پشت سر گذاشته اند اما چرا تنها در ایران سیل باید بحران ساز شود؟
کشور بر اساس دانش فنی مدیریت نمیشود. مثل خانه ای که پایهها و زیر بنایش به درستی طراحی نمیشود، هر حادثه ای چون باد، باران، زلزله، سرما، گرما و جمعیت آن را از هم میپاشد. اما برعکس زمانی ساختمانی به درستی ساخته شود و پیشبینیها بر این خواهد بود که این بنا از مقاومت لازم در برابر سرما و سایر بلاهای طبیعی برخوردار خواهد بود. اما در ایران برخی امور بر اساس عقل و دانش فنی مبتنی بر تجربه علم سامان پیدا نکرده است به همین دلیل در برابر هر حادثه ای امکان تزلزل وجود دارد. به طور مثال، سیل اخیر که میتوانست پشت سدها را پر و آبیاری را ممکن کند و به ایجاد تغییرات محیطی منجر شود و به طور کل مفید باشد به ویرانی انجامید. در واقع کشور به گونه ای اداره میشود که هر مساله ای از قبیل زلزله، مسافرت، چهارشنبه سوری و… به ویرانی میانجامد. بنابراین وقتی دانش فنی وجود ندارد، بدیهی است که جامعه هم درکی از این دانش نخواهد داشت. چراکه جامعه زنده و پویا باید منطق پیش بینی داشته باشد. هیچ کشوری بدین شکل مدیریت نمیشود حتی دانشگاه هم در این کشور به درستی ساخته نشده است. برخی چیزها در جای خود نباشد ترافیک شکل میگیرد و محلات به هم میریزد. ما نسبت به آنچه که در زندگی شهری و اجتماعی داریم، بی رحمی میکنیم. در صورت بروز حادثه و بحران باید همه احساسات، عواطف و انسانیت خود را در معرض نمایش بگذاریم تا مشکل حل شود.
صدا وسیما مدعی است که هشدارهای لازم به شهروندان در استانهای به ویژه درگیر سیل از قبل داده شد اما مردم گوش نکردند، چنین ادعایی تا چه اندازه برای مردمی که جان و مالشان را از دست دادند، قانع کننده است؟ اساسا باید در یک جامعه که حتی پای جان افراد در میان است، باز هم عده ای باید به دنبال گرفتن سلفی باشند؟
صدا و سیما نمیتواند بگوید که ما پیش بینی کردیم اما مردم گوش نکردند بلکه مردم آموزش ندیدند چیزی را گوش کنند و بر اساس آن عمل کنند. زیرا آنچه که به آنها گفته شده و گوش کردند متضرر شدند. چرا باید وقتی از احتمال وزیدن طوفان و یا جاری شدن سیل سخن میرود مردم خود را در برابر این مسائل آماده کنند و مسیر خانههایشان را مسدود سازند تا در برابر سیل در امان بمانند؟! چرا نباید از قبل همه اقدامات به درستی صورت بگیرد؟ اما در مسیری که نباید خانه ساخته شود مانند رودخانه ساخت و ساز انجام میگیرد. به طور مثال در کلانشهری مانند تهران همه مسیرها تبدیل به زیرگذر شده است حال آنکه اگر باران تندی ببارد همه چیز در تهران از بین میرود. زیرا دامنه تهران وسیع نیست.
برخی چیزها براساس ساختار کارشناسی در کشور بنا نشده است، وقتی گذرگاههای آب مسدود میگردد، طبیعی است که حجم وسیع آب وارد خانههای مردم میشود. این مساله خود ناشی از فقدان معماری و مهندسی در کشور است. در ایران سازندگان ساختمانها و بناهای کشور معماران هستند تا مهندسان، سیاستگذاران، شهرسازان و طراحان. عدم وجود مهندسی و کارشناسی در همه موارد به وضوح دیده میشود. زیرا در غیر این صورت، اساسا چرا باید آب یک خانه را خراب کند. چرا این خانهها باید در مسیر آب ساخته شود که به بحران بینجامد. این وضعیت در شرایطی است که به جامعه آموخته شده که به توصیهها و هشدارها گوش ندهد و به چیزی اعتماد نکند. به طور مثال، بیشترین توصیه رسانهها به ویژه صدا و سیما این بود که اخبار را از فضای مجازی نگیرید و مردم خبرهای تلویزیون را دنبال کنند. اما سوال اینجاست که چرا باید مردم خبرهای مورد نیاز خود را به ویژه در شرایط بحرانی از صدا و سیما دریافت کنند. این در حالی است که مردم تا دیروز از صدا و سیما عبور کرده بودند و اخبارشان را از شبکههای ماهواره ای و رادیو روسیه، مالزی، چین و… تامین میکردند. توصیههای رسانه ملی برای دریافت اخبار سیل از صدا و سیما در حالی است که قبل از این، رسانهها هیچتلاشی برای مجابسازی مخاطب نکردند. در کنار این مسائل، یک فرصتطلبی اجتماعی هم برای جامعه ایجاد شد زیرا افکار عمومی با خود میگوید فلان مسئول و دستگاه در مناطق سیل زده حضور نداشت و یا با تاخیر وارد صحنه شد به همین دلیل هم خودمان برای همراهی و امداد رسانی به سیل زدگان به این مناطق میرویم.
علیرغم اینکه مسئولان نه تنها دولتی بلکه حتی غیر دولتی اگرچه با تاخیر اما به هر روی در مناطق سیل زده حضور یافتند اما با این همه، انتقادهای بسیاری نسبت به آنها در فضای مجازی صورت گرفت، چرا؟
اساسا چه کسی به مسئولان گفت که باید در مناطق سیل زده حضور پیدا میکردند و وزیر ارتباطات، رئیس جمهور و سایر مسئولان غیر دولتی وارد گل و لای شوند! چرا این افراد در گذشته به درستی به مسئولیت شان عمل نکردند که اکنون مجبور باشند برای جلب اعتماد عمومی حتی وارد گل ولای شوند. اگر در گذشته هر مسئولی در جایگاه خود به درستی ایفای نقش میکرد نیازی نبود که در تعطیلات نوروزی به این مناطق بیاید. در چنین شرایطی قدرت جامعه از منظر سازمان دهی روشن میشود. در شرایط سیل و زلزله نهادهای اجتماعی باید وارد میدان میشدند.
در بحرانهایی مانند سیل و زلزله اگر جانها و مالها بیمه باشند کسی نباید احساس کند که همه چیز خود را از دست داده است. در بحران سیل بیمه به هیچ وجه مقصر شناخته نشد اما در مقابل سایرین از جمله مردم، رئیس جمهور، دولت و نهادهای غیر دولتی هزینه کردند. با این همه، رئیس جمهور نمیتواند کاری انجام دهد چون مردم خانه، عزیزان، مشاغل و سرمایههای خود را از دست دادند. در چنین شرایطی، دولت برای جلب رضایت عمومی، بودجه مربوط به توسعه کشور صرف حل مشکل سیل زدگان میکند.
مقصودتان این است که دولت نباید بودجه ای به سیل زدگان اختصاص میداد؟
این بودجه نباید از هزینههایی که باید صرف توسعه و سازندگی شود به سیل زدگان اختصاص یابد زیرا در این صورت تکلیف توسعه کشور چه میشود؟ چرا از همان ابتدا اقدام دیگری صورت نگرفت که سیل مسیر خود را طی کند و این همه مشکل اتفاق نیفتد. باید نهادهای دیگر به ویژه بیمه به میدان میآمد. وزیر کشور میگوید دولت باید هزینه این خسارتها را بدهد به چه دلیل دولت باید هزینه این ویرانگی را بدهد. همان خطایی که در جریان پرداخت پول به مال باختگان طلبکار از بانکهای ورشکسته صورت گرفت و کشور را به مرز بحران رساند، دوباره در حال تکرار است.
بنابراین تا زمانی که نهادهای مربوطه پاسخگوی خطاها و اشتباهات خود نباشند این روال ادامه خواهد داشت. تا وقتی که اجازه بروز و رشد به نهادهای مدنی، بیمهها و اجتماعات محلی داده نشود، همچنان باید دولت از محل خزانه و توسعه ملی برای جبران بحرانهایی چون سیل و زلزله هزینه کند.
بیش از آنکه حضور مسئولان در مناطق سیل زده اثرگذار باشد و تا حدی مردم را آرام سازد برعکس نه تنها که حضورشان موثر نبود بلکه بعضا به سخره گرفته شدند، آیا اساسا نیازی به حضور این همه مقام مسئول در مناطق سیل زده بود؟
چرا باید به جای همراهی با مردم از درد و وضعیت آنها در جهت اهداف سیاسی بهره برداری شود. بنابراین افکار عمومی حق دارند که این ژستها و رفتارهای پوپولیستی را به سخره بگیرند. مسئولان امروز نباید به صحنه میآمدند بلکه قبل تر برای انجام اقدامات اساسی و جلوگیری از بروز بحران به میدان میآمدند. زیرا آنها اعتبار، مسئولیت و منابع در اختیار داشتند که این بحرانها برای مردم ایجاد نشود و کشور متحمل این همه خسارت نشود. به هیچ روی نیازی به حضور این همه مقام مسئول در مناطق سیل زده نبود. بهتر بود که مسئولان به این مناطق نمیآمدند اما برعکس همه آمدند در حالی که در این میان متهم ماجرا مشخص نشد و معلوم نشد اساسا چه کسی مجوز ساخت و ساز در مسیر رودخانهها را صادر کرده و چه کسی مسیر سیل را مسدود کرد.
در این میان، دوربینها و خبرنگاران از مسببان سیل و سیل زدگی قهرمان ساختند. در حالی که جادهها و راه آهن و… را مسئولان ساختند و آنها خود مجوز ساخت و ساز خانهها در مسیر رودخانهها را صادرکردند. اما هیچ کس به عنوان متهم در این بحران شناخته نشد. در واقع وضعیت به گونه ای تعبیر شد که گویا مقصر اصلی نزولات آسمانی هستند. زیرا در شرایطی که نیاز به بارش داشتیم، آیا به راستی متهم نزولات آسمانی است یا مدیرانی که به درستی مدیریت نکرده و به وظایف شان عمل نکردند. زیرا در کشورهای دیگر هم باران شدید می بارد و در این کشورها هم باران در مواردی به سیل می انجامد اما این کشورها هیچ گاه دچار بحران نمی شوند. در این کشورها نه دولتها و جریان های سیاسی هیچ گاه متهم نمی شوند اما در ایران همه سرمایه کشور باید صرف سیلزدگی شود. بنابراین، این مهم ناشی از فقدان مدیریت، دانش فنی، آموزش لازم به مردم و از همه مهم تر فقدان حضور نهادهای اجتماعی مسئولیتپذیر آنهم در سطوح ملی، میانی و خرد است.
اگر مدیریت صحیح باشد نیاز نیست مدیران وارد گل و لای شوند! چرا نباید اجتماعات محلی در کشور سامان پیدا کند. مسئول امدادرسانی اجتماعات محلی است. در این میان جایگاه بیمه اتومبیل، افراد، منازل، جادهها و… کجاست. در ایران سازمان بیمه فلان پل را میسازد و میرود. در حالی که سازمان بیمه کننده باید مسئولیت خرابی را بپذیرد و هزینه همه ویرانی را بپردازد. فقط یک پل و اتوبان ساخته میشود، چرا نباید درست طراحی شود. اکنون سازمانی که پل ساخته و دستگاهی که مجوز خانهسازی صادر کرد، کجاست. در حالی که سازمانهای بیمه و صادرکنندگان مجوز پل، جاده و مسکن باید پاسخگو باشند. چرا رئیس جمهور باید به صحنه بیاید. حال آنکه اگر متهم اصلی به عبارتی سازندگان، طراحان و برنامه ریزان مشخص شود در این صورت نزاع بر سر این نخواهد بود که چه کسی پول بیشتر بدهد تا فردا در سیاست از آن استفاده شود. در حالی که با روشهایی مانند اختلاف و نزاع و… حجم خسارت را بالا بردند و گفتند هیچ کس کاری نکرد. در حالی که مردم در صحنه بودند. نکته جالب اینجاست که رسانهها هوجیگری کردند تا اینکه کاری انجام دهند. از دل بحران سیل حتی یک مجری و برنامه موفق خارج نشد.
ضعف رسانهها در طول بحران چه بود،چه کار باید میکردند که انجام ندادند؟
همه چیز خنثی بود. حتی یک مدل از ساماندهی و مقاومت در یک شهر باید ارائه داده میشد تا از آن در شهرهای دیگر استفاده شود. چرا یک نظام کارشناسی در رسانهها وجود ندارد. طی این مدت رسانهها فقط نابودی را به جامعه القا کردند. اگر رسانه در سیل بتواند به وظایف خود به درستی عمل کند در زلزله و آشوبهای شهری هم میتواند به درستی اقدام کند. رسانهها به ویژه رسانه ملی به گونهای طی دو هفته اخیر عمل کردند که شهرها و استانهایی که سیل نداشتند احساس تحقیر کردند! اما استانها و مردمی که سیل و سیلزدگی را تجربه کردند قهرمان از آب در آمدند. رسانهها خود نمیدانند که به چه خطای استراتژیکی مرتکب شدند. در حادثه سیل هیچ نیروی اجتماعی خارج نشد در حالی که در طول جنگ، رزمندگان به عنوان یک نیروی اجتماعی سر بر آوردند. در ماجرای پلاسکو آتشنشانها برجسته شدند. آتش نشانان پدیده مهمی شدند اما در سیل کدام نیروی اجتماعی به عنوان یک گروه موفق عمل کرد و برجسته شد؟ هیچ نیرویی. همه در صحنه بودند، این اشتباه بود. زیرا استانهای دیگر که سیل نداشتند، تحقیر شدند. رسانهها علاوه بر تحقیر و مسئله سیل را سیاسی کردند. نه تنها نیروی اجتماعی موفق از دل بحران سیل خارج نشد بلکه متهمان اصلی این فاجعه هم مشخص نشدند.
آن فردی که شغل، زندگی و خانه خود را از دست داد علیه تنها کسی که میتواند حرف بزند، اینکه چرا باران بارید. زیرا همه گروهها و مسئولان برای کمک به او در صحنه بودند! البته فضای مجازی همه این گروهها و مسئولان را به سخره گرفت که حق هم دارند.
چرا اساسا مسئولان در صورت حضور و عدم حضور برای حل بحران باز هم در هر دو حالت با اعتراض و انتقاد افکار عمومی رو برو می شوند و هیچ چیز جامعه را اقناع نمی کند؟
زیرا مدیران در صورت حضور کارشان را به درستی انجام نمیدهند و از موقعیتشان در جهت اهداف جناحی و سیاسیشان استفاده میکنند. علاوه براین، بحران به حدی عمیق شده است که مردم در هر حالت نسبت به عملکردها و حتی عدم حضور مدیران بازهم معترضند. جامعه حق دارد در برابر هیچ چیز اقناع نشود. زیرا این مقام مسئول باید در گذشته به درستی انجام وظیفه میکرد، اکنون هم که به صحنه آمد باز هم از وضعیت مردم در جهت اهداف خود سوءاستفاده میکند. زیرا مردم زندگی و دارایی خود را از دست دادند اما فلان گروه، جریان، فرماندار، استاندار و وزیر در آن بحبوحه ژست نمایشی میگیرند یا سخنرانی میکنند و از آنها عکس گرفته میشود. در حالی که این افراد به عنوان مقام مسئول باید از قبل همه چیز را پیشبینی میکردند و اجازه بروز چنین بحرانی را نمیدادند. وقتی مسئولان این مسائل را درک و به موقع اقدام نمیکنند به طور قطع بعد از سیل، زلزله و سارقان و… شهر و کشور را میبرد. مسئولان تنها برای استفاده از موقعیت به صحنه آمدند. بحران سیل یک مسئله ملی است و همه مسئولان چه دولتی و غیردولتی در این فاجعه مقصرند. اما جریان رقیب با سیاسی کردن سیل و نیز به بهانه ناکارآمدی ازآن بهره میبرد. بنابراین مردم دارند که در برابر هیچ چیز اقناع نشوند.
اما در بحران سیل برخی از نهادها و جریانها تلاش کردند تا به نحوی دولت را مقصر معرفی کنند.
هر یک از مسئولان به سهم خود اجازه دادند چنین توسعهای بدون طرح و نقشه شکل بگیرد. وقتی جریانهایی مسئله را سیاسی میکنند، بدیهی است که رئیس دولت و وزیرش هم درگل و لای میرود و از آنها هم عکس میگیرند. در این صورت موضوع اصلی سیل منتفی و تنها آب و گل و لای از شهر خارج میشود اما در نهایت چیزی حل نمیگردد و باز هم به نحوی حادثه تکرار میشود. به طور مثال در تهران با وجود ساخت و سازهای بی رویه در صورت نزول زلزله و سیل، شهر با خاک و آب یکسان میشود. حال آنکه همه باید در برابر این فجایع پاسخگو باشند. زیرا علاوه بر آن مقام مسئول، رفتگران آشغال را در جوی آب و برخی دیگر در حفره میریزند و در نهایت سیستم آب و فاضلاب مسدود میشود؛ بنابراین چه کسی مقصر است جز همان رفتگر. اما مسئولان هیچ گاه در جهت لایروبی اقدام نمیکنند و بازهم در مسیرهای خطرناک خانه، اداره، پل و… میسازند. بنابراین همه در ویرانی و بروز بحران مقصریم. اما بیشتر نیرویی مقصر است که جاده سازی، اتوبان سازی و سایر امور ساخت و ساز را در دست داشت. به طور قطع، جامعه را بدبین تر از قبل خواهد کرد که این مسئله در واکنشهای اخیر کاربران در شبکههای اجتماعی مشهود بود.
اگر حضور مسئولان در مناطق سیل زده خطای استراتژیک به حساب میآمد در این صورت مسئولان باید چه کار میکردند؟
مسئولان باید از قبل، همه این مسائل را پیشبینی میکردند. اکنون حضورشان هیچ تاثیری در پی ندارد. بدیهی هم است که نتیجه اش چیزی جز طنز و سخره نخواهد بود. مسئولان نه امروز بلکه در گذشته باید همه اقدامات لازم را انجام میدادند. شهرداران کجا بودند و برای نظارت و شهرسازی کشور چه کار کردند؟ چرا افراد و گروههای غیر کارشناس باید جاده و اتوبان بسازند؟ وزارت راه و شهرسازی در تمام سالهای گذشته کجا بود؟ چرا باید یک گروه دیگر اقدامات غیرکارشناسی انجام دهد که نتیجه اش به بحران بینجامد. بنابراین باید فیلم را به عقب بازگرداند در این صورت خطاکاران و متهمان مشخص خواهند شد. ما به خطا مرتکب شدیم و به جای اینکه بگوییم چه خدمتی کردیم باید خطاکاران را معرفی کنیم. اما نکته جالب اینجاست که صداو سیما برنامهای پخش میکند و در آن همه مدیران و مسئولان از یکدیگر تشکر میکنند.
بی اعتمادی را در جامعه نه تنها به مسئولان بلکه حتی نسبت به سازمانهای بیمه و… هم میتوان دید، ریشه و علت این همه بی اعتمادی چیست؟
زیرا نه تنها مسئولان بلکه حتی بیمهها هم کارشان را به درستی انجام نمیدهند. بیمههایی چون بیمه فردی، ماشین و خانه که در طول زندگی بشر هیچ گاه به کار نمیآیند اما افراد برای این خدمات هزینه کردند و انتظار دارند که در آینده به ویژه در دوران بحران و اضطرار از آن استفاده کنند، اما چنین نیست. بنابراین به چه دلیل جامعه باید به سازمان بیمه اعتماد کند. این بی اعتمادی مردم مفهوم دارد. این بی اعتمادی به مراتب در همه چیز به ویژه سیاست، تاثیرگذار است. زیرا بحران سیل بازهم ثابت کرد که این خود مردم هستند که میتوانند تاثیرگذار باشند؛ مسئلهای که در بحرانهای مختلف زلزله بم و کرمانشاه و آتش سوزی پلاسکو هم دیده شد و امروز یک بار دیگر تکرار شد.
برخی بر این اعتقادند که دلیل این بی اعتمادی و عدم اقناع جامعه در برابر حضور و عدم حضور مسئولان در صحنه به گرانی و نارضایتیهای در دو سال اخیر بازمی گردد، آیا به راستی میتوان گفت که مردم به این دلیل دیگر هیچ چیز متقاعدشان نمیکند؟
این چنین نیست. شاید گرانی و تورم یک بخش از مسئله باشد اما بحران پس از دو سال بازهم تکرار شد. اگر قبل از این بحران در یک و یا دو شهر بود، امروز دامنه وسیع تری پیدا کرده است. سیل را یک مسئله ملی کردند و همه مقصر شناحته شدند. در حالی که به جای متهم کردن این و آن باید درباره نظام مهندسی و کارشناسی بحث شود. برخی میدانند اگر در این رابطه بحث شود افراد و گروههای سیاسی هر یک از مسئولیت شان کنار خواهند رفت. به همین دلیل چون اتهام سیاسی پاسخگو نیست، مردم علیه هر دو جریان وارد عمل میشود.
برخی بر این اعتقادند که وزیر کشور عملکرد نامطلوبی داشته است به همین دلیل باید استیضاح شود، آیا استیضاح وزیر کشور و عزل شاکلههای زیر ربطش تاثیری در ترمیم اعتماد از دست رفته مردم خواهد داشت؟
وزیر کشور در صورت صلاحدید مجلس باید استیضاح شود، زیرا همه شاکلهها و زیر مجموعه وزارت کشور از نظام راه سازی تا شهرسازی و.. در بحران سیل مقصرند. نه تنها وزیر کشور بلکه باید به طور کل این وزارتخانه مورد سوال و استیضاح قرار بگیرد، زیرا هیچ یک مسئولیتشان را به درستی عمل نکردند. این وزارت به ساخت و ساز بدون مسئولیت و بیمه مبادرت ورزیدند. زیرا وقتی یک پل ساخته میشود، اداره بیمه باید بررسی کند این هزینهای که به خاطر ساخت فلان پل دریافت میکند، مناسب است. اما بیمه این کار را نمیکند. حال آنکه در صورتی که بیمه این کار را نکرد باید از ساخت آن پل صرف نظر کرد. اما آن مقام مسئول بدون بیمه پل آن هم در مسیر آب و گسل میسازد و بعد هم رانش زمین و سیل و زلزله آن را تخریب میکند. در حالی که اداره بیمه زمانی پلی را بیمه میکند که در مسیر گسل و آب نباشد و برای مردم خطری نداشته باشد. بنابراین اکنون زمان دعواهای سیاسی و جریانی نیست بلکه همه نهادها و نظام حقوقی کشور باید در برابر این کمکاریها پاسخگو باشند.
به عنوان سوال پایانی، بحران سیل و رفتارهای نمایشی برخی از مسئولان در این حادثه چه تاثیری در انتخابات پیش روی مجلس و اعتماد مردم خواهد داشت؟
شاید مردم به این نتیجه رسیدند که در انتخابات شرکت کنند اما خود منتخبشان را تعیین کنند نه گروههای سیاسی. شاید در انتخابات افرادی پیروز شوند که نماینده یک گروه سیاسی نیستند. در واقع، همان جریانهای بدون نام و نشان سیاسی یا موج سوم که درگیری سیاسی دارند، مردم بخواهند به این جریانها اقبال نشان دهند. این افراد برخلاف تصور هیچ خطری برای آینده کشور ندارند. زیرا برخی مسئله تجربه را برای این افراد مطرح میکنند در حالی که بسیاری از مسئولان و مدیران کنونی صاحب تجربه نبودند. به طور مثال، وزیرعلوم و بهداشت و کشور چه تجربهای دارند؟! به همین دلیل نمیتوان بر این اساس قضاوت کرد.
مطالب مرتبط
-
اگر در تهران سیل بیایید، کدام مناطق بیشتر تخریب میشوند؟
-
آخرین وضعیت مناطق سیل زده بعد از گذشت سه ماه
-
تخلیه یک میلیون نفر در پی سیل ژاپن
-
بسیج در حادثه سیل، کار سه ساله را ۳۵ روزه انجام داد
-
هیچ بودجهای برای جبران خسارات ناشی از سیل به مرکزی تزریق نشده است
-
شایعه قحطی آب، عامیانه، غیرعلمی و ناآگاهانه/ رسانهها فرهنگ صرفه جویی را ترویج کنند
آخرین اخبار
بافتهای شهری چه طور فرسوده میشوند و مسئول رسیدگی به آن کیست؟
شرایط دریافت مهریه بعد از فوت شوهر
بازسازی ساختمان؛ راهکاری برای احیای ارزش املاک
معایب سرامیک خودرو: همه چیز درباره پوشش سرامیکی و نکات مهم آن
آیا زبان آلمانی واقعاً سخت است؟
خدمات شهری و اختیارات شهرداری
تامین پایدار بهترین ارائه دهنده انواع لوله
بهترین پرایمر مناسب پوست مختلط
بهترین مدل چرخ خیاطی جک
بررسی و معرفی انواع تخت بادی
چرا ماشین ریپ میزنه؟ علت ریپ زدن خودرو در حالتهای مختلف
مرکز تعمیر چیلر در تهران
مشارکت عمومی چه تاثیری بر کیفیت پروژههای شهرداری دارد؟
طلای مادر بعد از فوت به چه کسی میرسد؟
خرید فالوور واقعی اصلی ترین فاکتور پیشرفت در اینستاگرام
از دست ندهید
-
بررسی انواع کرکره برقی و بهترین سرویس تعمیرات کرکره برقی در ایران
-
برای روشن شدن پوست صورت آب زیاد بنوشید!
-
رساندن سایت به صفحه اول گوگل با مشاور اختصاصی سئو
-
افشار سلیمانی، سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان در گفتوگو با جامعه ایرانی:
باید با آمریکا وارد مذاکره شد/ کشور دیگر تحمل پرداخت اینهمه هزینه را ندارد/ از شعار به شعور برگردیم
-
معرفی اسکیت بازار مرجع خرید اسکیت ارزان در ایران
-
اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگو با جامعه ایرانی تشریح کردند:
تغییر کابینه اقتصاد بحرانزده ایران را نجات میدهد؟
-
مراقب کارت گرافیک های تقلبی باشید (فوری)
-
کرکره برقی و جک درب پارکینگ ( جک پارکینگی ) و دزدگیر اماکن در تهران و کرج