جامعه ایرانی– جیمز کلپر، مدیر سابق سازمان اطلاعات ملی آمریکا و توماس پیکرینگ، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، روسیه و هند طی یادداشتی مشترک در نشنال اینترست تأکید کردند: تنها فشارهای هماهنگ و چندجانبه سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک هماهنگ شده علیه ایران با همراهی شرکای بسیار و متنوع است که نتایجی را به بار خواهد آورد که ما میخواهیم.
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از نشنال اینترست، این دو مقام آمریکایی در ادامه آوردهاند: «و سپس هیچکس نبود» بهیادماندنیترین داستان رمزآلود نویسنده مشهور، آگاتا کریستی درباره مهمانی است که طی آن هر یک از میهمانان یکی پس از دیگری به قتل میرسند. سیاست دونالد ترامپ در قبال ایران نیز منجر به همین نتیجه شده است: ناپدید شدن یکبهیک شرکای آمریکا که پیشازاین حامی رهبری ایالاتمتحده برای محدود کردن ایران بهخصوص برنامه هستهای آن بودند.
دهها کشوری که طی دههها رهبری آمریکایی بهسختی گردهم آورده شدند تا ظرفیت هستهای ایران را مسدود کنند، حال بهراحتی رفتهاند. یکی از سه متحد باقیمانده آمریکا در اینگونه مسائل، عربستان، به بازیگر اصلی استراتژی ایالاتمتحده در سراسر منطقه خاورمیانه تبدیل شده است. اما سعودیها به دلیل قتل جمال خاشقجی و سایر دلایل، ممکن است خود را از این موضوع کنار کشیده باشند. امارات که نزدیکی بسیاری به عربستان دارد نیز ممکن است همین کار را کرده باشد.
چنین فقدان حمایت بینالمللی باعث شده دولت ترامپ به شکل خطرناکی منزوی شود. شعار «اول آمریکا» نباید به معنی آمریکای تنها باشد. ایالاتمتحده در پیگیری سایر منافع امنیت ملی خود در سراسر جهان –ورای ایران- با خطر از دست دادن همکاری متحدان تاریخی و اثبات شده خود روبرو است.
چه کسی این کار را کرد؟ اصلاً مسئله سری نیست. خروج دولت ترامپ در بهار سال جاری از توافق هستهای ایران منجر به مرگ حمایت از سیاست آمریکا شد. آن توافق پس از مذاکرات شش قدرت اصلی جهان و اتحادیه اروپا با ایران نهایی شد. توافق هستهای ۲۰۱۵ بهطور کامل توسط شورای امنیت سازمان ملل تأیید شد و حمایت قابلتوجه کشورهای عضو سازمان ملل را کسب کرد.
بسیاری از نگرانیهای ما درباره فعالیتهای منطقهای با متحدان اروپاییمان مشترک است، اما آنها بهشدت مخالف بازگرداندن تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران هستند. آنها تحریمهای جدید دولت ترامپ را نقض توافق هستهای و قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و تضعیفکننده تلاشها برای تأثیرگذاری بر رفتار ایران میدانند. این تحریمهای جدید و آنهایی که پنجم نوامبر تصویب شدند، فقط منافع اروپا در همکاری برای متوقف کردن ایران را هدف قرار داد.
مخالفت رو به رشد اروپاییها و آسیاییها نسبت به دسترسی بیشازاندازه آمریکا نیز رو به تعمیق است –چراکه آنها درباره نقش غالب وزارت خزانهداری آمریکا و قدرت بیشازحدی که دلار آمریکا در سیستم اقتصادی جهان دارد، نگرانند. برای نخستین بار است که متحدان اروپایی ما بهصورت کاملاً فعال روی دور زدن وزارت خزانهداری، تحریمها و دلار آمریکا کار میکنند.
علاوه بر این، روسیه، چین و سایرین در آسیا خوشحال هستند که شکاف هرچه بیشتر اتحاد غرب و از دست رفتن رهبری آمریکایی را میبینند.
بدون حمایت بینالمللی از استراتژی آمریکا علیه ایران، دولت ترامپ از شراکت سیاسی و دیپلماتیکی که برای رسیدن به اهدافش در خاورمیانه لازم دارد، محروم است. ایالاتمتحده نمیتواند بهتنهایی و بهطور دائمی مانع از دستیابی به ایران به تسلیحات هستهای شود؛ صادرات موشکهای بالستیک ایران را مسدود کند؛ به حمایت ایران از تهدیدهای حزبالله پایان دهد. اقدام پنهانی یا نظامی کمکی به ما نمیکند که به این اهداف دست بیابیم. تنها فشارهای هماهنگ و چندجانبه سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک که بهخوبی هماهنگ شده علیه ایران با همراهی شرکای بسیار و متنوع است که نتایجی را به بار خواهد آورد که ما میخواهیم.
از آنهم مهمتر اینکه رهایی شهروندان آمریکایی از زندانهای ایران تنها در صورت دیپلماسی مستقیم و بیسروصدای آمریکا ممکن میشود. این شرایط باید در یک فضای دوجانبه اصلاح شده، انجام شود نه دشمنی تشدید شده ناشی از فشارهای یکجانبه و افراطی دولت.
هیچ تردیدی وجود ندارد که استراتژی یکهتازی دولت آمریکا به اقتصاد ایران آسیبزده و به اختلافات داخلی دامن زده است. اما این فشار بیشازاندازه باعث تقویت تندروهای ایران، سایر کشورهای منطقه و جمعیت ایران شده و این اصلاً برای ما خوب نیست. در گذشته چنین رویکردی منجر به روی کار آمدن دولتی همراه و منطقیتر در تهران نشده است.
شراکت بهشدت آسیبدیده با شاه سعودی که دولت ترامپ برای اجرایی کردن استراتژی ناقص خود بر آن تکیه کرده بود، تأکیدی است بر لزوم بازگشت به اتحاد چندجانبه.
آمریکا تنها از طریق سرمایهگذاری روی مشارکت گسترده مبتنی بر دیپلماسی صبر میتواند به اهداف خود در قبال ایران برسد. و شرکای زیاد بهتر از نداشتن شریک است.