ارتباط با ما در

ظریف:

در مذاکره با آمریکا را نبسته‌ایم

ظریف گفت: احترام دوجانبه پیش شرط گفت‌وگو است و من در مایک پمپئو هر چیزی دیدم به جز احترام دوجانبه.

منتشر شده

جامعه ایرانی-  وزیر امور خارجه کشورمان گفت: ما درهای مذاکره با آمریکا را نبسته‌ایم. درها باز است، مشروط بر اینکه، چنین دیداری قابل اطمینان باشد. ما باید اطمینان یابیم که به محض اینکه به توافق رسیدیم، توافق اجرایی شود.

به گزارش ایسنا، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در گفت‌وگو با «لیز دوسِت» Lyse Doucet خبرنگار ارشد بین‌المللی شبکه بی بی سی در نیویورک به پرسش‌های او درباره موضوعات مختلف پاسخ گفت .

 چه اندازه نگران هستید که توافق هسته ای ایران فروبپاشد؟

خب این احتمال وجود دارد، اما این نه تنها گام رو به عقب برای ایران، بلکه شکست برای جامعه بین‌المللی، قوانین بین‌المللی و سازمان ملل خواهد بود. آنچه اکنون با آن روبرو هستیم قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است و یکی از اعضای دائم این شورا نه تنها قطعنامه‌ای را که خودش به آن رأی داده و درواقع، به شورای امنیت ارائه و بر سر آن مذاکره کرده است، نقض می کند، بلکه کشورهایی را که قصد دارند این قطعنامه را اجرا کنند، مجازات می کند. این، نخستین بار است که چنین اتفاقی رخ می دهد. بنابراین، سقوط برجام نه تنها یک پسرفت ، بلکه رویه (بد) بسیار جدی در نظام بین‌المللی خواهد بود.

اکنون که توافق به تار مویی بسته است، اروپا سازوکار ویژه ای فراهم کرده است تا به شرکت‌های خصوصی و شرکت‌های نفتی اجازه دهد از طریق دور زدن دلار آمریکا، استفاده از سایر ارزها و پرهیز از تحریم‌های آمریکا، با ایران تجارت داشته باشند. عملی کردن این سازوکار نیز دشوار خواهد بود.

بله، این کار دشوار خواهد بود، زیرا دلار آمریکا نقش فراگیر در نظام مالی بین‌الملل دارد. این کار دشوار خواهد بود، اما تصمیم بسیار روشن است: آیا جامعه بین المللی به آمریکا اجازه سلطه خواهد داد یا نه. البته آمریکا در گذشته سلطه داشت، اما بر اساس مجموعه ای از قوانین و نه بر اساس موارد دیکته شده که هر چند روز یک بار تغییر می کنند.

 هفته گذشته در سازمان ملل، از شما حمایت های زیادی شد. بسیاری از اعضای شورای امنیت سازمان ملل از شما حمایت سیاسی کردند، اما همان طور که می دانید شرکت ها و غول های تجاری بزرگ نظیر «ایرباس» و «توتال» فرانسه هم اکنون نیز سرمایه گذاری های چند میلیارد دلاری خود در ایران را به علت نگرانی از تحریم های آمریکا، لغو کرده اند.

بدون شک، همان طور که گفتم آمریکا در نظام مالی بین‌المللی، نقش گسترده ای دارد و به چالش کشیدن آن مستلزم (زمان و تلاش) زیاد خواهد بود؛ اما ایران لزوما نیاز ندارد با کسانی که در معرض (تحریم های) آمریکا قرار دارند، تعامل داشته باشد. شمار زیادی از شرکت ها در عرصه فناوری های پیشرفته و مطرح، هیچ گونه در معرض (تحریم هایی) آمریکا نیستند. اگر اروپا بتواند جایگزین هایی بیابد، آنگاه ما (تعامل) با این شرکت ها را آغاز خواهیم کرد و اطمینان دارم به محض اینکه غول های تجاری ببینند که حضور در ایران، منطقی است و خطری ندارد، آنها نیز همین کار را خواهند کرد، زیرا ایران امن‌ترین، ایمن ترین و باثبات ترین اوضاع را در منطقه (غرب آسیا) دارد و همه به حضور در آن علاقه دارند.

دونالد ترامپ هشدار بسیار جدی داد که هر کس ایران را منزوی نکند، با پیامدهای شدید روبرو خواهد شد. اکنون تکلیف کشوری مانند انگلیس که بیش از هر چیز دیگر، به دنبال حفظ روابط تجاری و سیاسی خود با ایران است، چیست؟ آنها (مقامات انگلیس) در این زمینه چه به شما گفتند؟

ترزا می نخست وزیر انگلیس، امانوئل مکرون و دیگران، تعهدشان را اعلام کردند و گفتند ما به بهره مندی ایران از مزایای اقتصادی توافق متعهدیم. تعهداتی که اروپایی ها دادند، احتمالاً بهتر از آن چیزی بود که کسی تصورش را می کرد. مرحله بعد، تبدیل این تعهدات سیاسی به سازوکار بود و به اعتقاد من، این سازوکارها قرار است اجرایی شود. محک بعدی که مهم ترین و دشوارترین آزمون خواهد بود، این است که ببینیم آیا سازوکارها مؤثر است یا خیر. به عقیده ما، دلیلی وجود ندارد که این سازوکارها عمل نکند. ما قصد داریم اندکی بیشتر شکیبایی کنیم، اما این بدین معنا نیست که کاسه صبر ما هرگز لبریز نخواهد شد، اما اندکی بیشتر صبر می‌کنیم تا ببینیم چه می شود.

 راه برون رفت وجود دارد: شما می توانید پیشنهاد ترامپ را برای دیدار (دو جانبه) با حسن روحانی بپذیرید. آیا این کار، غیرممکن است؟

هیچ چیزی غیرممکن نیست. اما نتیجه دیدار (احتمالی) ترامپ با روحانی، فرصتی برای عکس گرفتن مقابل خبرنگاران و سندی دو صفحه ای خواهد بود. ما هم اکنون سندی ۱۵۰ صفحه ای در اختیار داریم که متن توافق است که نه تنها ایران و آمریکا، بلکه شش قدرت دیگر، بر سر تک تک واژه های آن مذاکره کردند. به عنوان فردی که بر سر این توافق مذاکره و برای مدتی طولانی درگیر این فرآیند بوده است، می توانم به ترامپ اطمینان دهم که آمریکا به توافق بهتری نخواهد رسید.

 کیم جونگ اون رهبر کره شمالی به نتیجه متفاوتی رسید و از دشمن درجه یک عمومی در آمریکا به رهبری تبدیل شد که ترامپ می گوید به خاطر نامه های زیبایش، عاشق و شیفته او شده است.

روابط بین المللی به عاشق شدن ارتباطی ندارد. روابط بین الملل، (مبتنی) بر احترام به تعهدات است. آمریکا بر سر توافق مذاکره کرد. می دانید که با روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، فقط دولت این کشور تغییر کرد و اینگونه نبود که انقلاب رخ دهد. توافق هسته ای نیز یک توافق شخصی بین من و «جان کری» یا بین رئیس جمهور اوباما و حسن روحانی نیست، بلکه توافقی بین المللی میان هفت کشور و اتحادیه اروپا است که در قطعنامه شورای امنیت نیز درج شده است.

آیا شما کاملا درها را به روی گفت‌وگو با ترامپ بسته اید؟ آیا درها هنوز باز است؟

نه، ما درها را نبسته‌ایم. درها نیز باز است، مشروط بر اینکه، چنین دیداری قابل اطمینان باشد. ما باید اطمینان یابیم که به محض اینکه به توافق رسیدیم، توافق اجرایی شود.

در دولت سابق آمریکا، رابطه‌ای بین شما و «جان کری» شکل گرفت. پس چرا اکنون با مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا گفت‌وگو نمی‌کنید؟ شما که هم اکنون نیز تابو گفت‌وگو با وزرای امور خارجه آمریکا را شکسته‌اید. گفت‌وگو را در این سطح (وزرای امور خارجه) آغاز کنید، آیا می‌توانید چنین کاری کنید؟

به نظرم آنچه برای گفت‌وگو ضروری است، اعتماد دو جانبه نیست.

 بله، حتی اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا نیز گفت اعتمادی وجود ندارد.

بله و این، پیش شرط مذاکره نیست، اما احترام دوجانبه پیش شرط گفت‌وگو است و من در مایک پمپئو هر چیزی دیدم به جز احترام دوجانبه.

 ترامپ گفت که روحانی، مردی دوست داشتنی است؛ مگر این احترام نیست؟

نه، این احترام نیست. احترام بدین معناست که برای خودتان و قول‌هایتان احترام قائل باشید.

 به نظرم آنها گفته اند که به قول هایشان عمل خواهند کرد.

نه، زمانیکه شما باور دارید که می توانید با گروه هفت به توافق برسید و سپس سوار هواپیما شوید و این توافق را پاره کنید؛ فقط به این علت که شخصی سخنانی بر زبان آورده که برای شما ناخوشایند بوده است، این به من نشان نمی‌دهد که شما مذاکره کننده‌ای قابل اطمینان هستید.

شما به گونه ای وانمود می کنید که گویی گذر زمان به نفع شما خواهد بود، اما در ایران موج بی سابقه ای از اعتراض ها شکل گرفته است: افزایش نارضایتی، اعتراض ها به گرانی، سیاست های اقتصادی دولت شما، انتقاد از حکومت ایران. اینها رو به افزایش است و تحریم های بیشتر در ماه نوامبر، در راه است.

به نظرم تحریم‌ها تاکنون نیز اثر خود را گذاشته‌اند، زیرا آثار تحریم ها بیش از اینکه جنبه واقعی داشته باشد، جنبه روانی دارد.

 اما ریال، حدود ۸۰ درصد از ارزش خود را از دست داده است.

همان طور که گفتم، این اثر روانی (تحریم ها) است و در دو روز اخیر، ریال دوباره توانست حدود ۳۰ درصد از این ۸۰ درصد را دوباره به دست آورد. این، یک جنگ روانی است. جنگ اقتصادی که آمریکا و برخی وابستگان آن در منطقه علیه ایران راه انداخته اند، بیش از آنکه واقعا جنگ اقتصادی باشد، جنگ روانی است.

حسن روحانی برای نخستین بار در پنج سال اخیر در پارلمان ایران با انتقادات شدید در خصوص سیاست های ناکارآمد اقتصادی روبرو شد. بنابراین، موضوع فقط تحریم ها نیست.

نه، این به تلفیقی از مسائل مربوط می شود که در ایران رخ داده است.

یک دیدگاه

یک دیدگاه

  1. کرامت سلیمی

    دوشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۷ در ۱۲:۰۹

    با سلام و احترام

    اگر امکان دارد مطلب زیر را در صفحه اصلی قرار دهید.

    چند دلیل ساده که نشان می دهد سلاح اتمی وجود ندارد

    1-انچه را به عنوان انفجار هسته ای نشان می دهند دقیقا” مشابه انفجار گاز مایع در مقیاس دهها و یا صدها تن می باشد.

    یعنی اگر دهها و یا صدها تن گاز مایع را با هوای فشرده کافی منفجر نمایند ،دقیقا” انفجاری مشابه انفجار به اصطلاح هسته ای رخ می دهد. مثلا” در هردو انفجار قارچ تشکیل می شود و و چرخش قارچشان کاملا” مشابه می باشد.

    ان چیزی که به عنوان بمب هیدروژنی عنوان می شود که مدعی هستند قدرت تخریب ان خیلی بیشتر از بمب اتمیست چیزی جز انفجار دهها و یا صدها تن گاز هیدروژن مایع به همراه هوای فشرده کافی نیست.
    اگر از هیدروژن مایع استفاده نمایند به علت سرعت بیشتر واکنش هیدروژن با هوا ، انفجار در زمان کمتری رخ می دهد و در نتیجه

    شدت انفجار بیشتر و قدرت تخریب بیشتری خواهد داشت. اما با استفاده از عدم آگاهی ملتها وانمود می کنند همجوشی هسته ای رخ داده است.

    کلیپ زیر را با دقت ببینید و قضاوت با شما.

    https://www.aparat.com/v/TtyjC

    2- مدعی هستند که برای غنی سازی اورانیوم با استفاده از روش نصف کردن بر اساس قانون گراهام عمل می کنند. یعنی گاز UF6

    را هزاران بار در ظروف جداگانه نصف می کنند ( حدود 4000 بار ) ، در صورتی که اگر عمل نصف شدن را 30 بار متوالی هم انجام دهیم حدود یک میلیاردم از ان ماده باقی می ماند.( عدد 2 به توان 30 حدود یک میلیارد است ).

    از لحاظ عملی امکان 4000 بار نصف شدن وجود ندارد و بعد از مدتی چیزی نیز باقی نخواهد ماند تا بتوان عمل نصف شدن را ادامه داد.

    3- موضوع بمب تزار که توسط شوروی ازمایش شد و مدعی بودند معادل با 50 مگا تن TNT قدرت انفجاری دارد جای سوالات

    زیادی دارد.

    بمب ادعایی هیروشیما که قدرت تحریبی معادل 15000 تن TNT داشت طبق گفته خودشان 60 کیلوگرم اورانیوم غنی شده داشت

    بنا بر این بمب 50 مگا تنی تزار باید حدود 200000 کیلوگرم اورانیوم غنی شده داشته باشد که این مقدار برای یک بمب غیر منطقیست و نمی توان ان را مدیریت نمود. زیرا بنا به گفته خودشان جرم بحرانی برای انفجار اورانیوم حدود 50 کیلو گرم می باشد . پس باید در بمب تزار 200000 کیلوگرم اورانیوم به 4000 قطعه تقسیم شود و در لحظه انفجار تمام 4000 قطعه در ان واحد به هم جوش بخورند تا بمب منفجر شود. که در عمل چنین چیزی ممکن نیست. زیرا به گفته خودشان به محض عبور جرم توده اورانیوم از 50 کیلوگرم بمب اتمی فعال و منفجر می شود.

    4- در طی جنگ جهانی دوم فقط هیروشیما و ناکازاکی نابود نشدند بلکه حدود ۶۰ شهر ژاپن مانند هیروشیما و ناکازاکی اسیب دیدند و سوختند، ازجمله توکیو پایتخت ژاپن.که طبق گفته ها حدود ۵۰۰۰۰۰ نفر در توکیو کشته شدند اما هیچ نامی از توکیو نیست و رسانه ها فقط دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی را بر سر زبانها انداختند…
    بعضی از افراد و رسانه ها برای باور وجود سلاح هسته ای فقط چسبیده اند به قضیه هیروشیما و ناکازاکی و بدون انکه تحقیق کنند انچه را گفته شده می پذیرند و نمی خواهند فکر کنند که نابودی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی که عمدتا” از چوب و پلاستیک و مواد پلیمری با تراکم زیاد بودند با یک بمباران معمولی یا بمباران ناپالم هم امکانپذیر است و برای ایجاد احساس وحشت در دل ملتها وانمود به نابودی این دو شهر با یک سلاح خیالی به نام بمب اتمی کرده اند. …

    در حال حاضر هیروشیما و ناکازاکی دو شهر پیشرفته کشور ژاپن هستند و میلیونها نفر در این دو شهر زندگی می کنند، در صورتی که به ما گفته بودند آثار بمباران اتمی برای هزاران سال باقی می ماند…… برای این موضوع چه توضیحی دارند.
    ۷۳سال است که مردم هیروشیما و ناکازاکی در این دو شهر بدون هیچ مشکلی زندگی می کنند.
    در تمام عکسهای هیروشیما و ناکازاکی یک نکته به خوبی مشهود است و انهم اینکه خانه های چوبی و پلاستیکی از بین رفته اند اما ساختمانهایی که از اجر و فلز هستند باقی مانده اند.
    عکسهای هیروشیما و ناکازاکی را در گوگل پیدا کنید و ببینید….

    5- قرار شد در 20 فروردین سال 1397 از یک باتری اتمی رونمایی کنند که 50 سال به طور مداوم برق تولید می کند رونمایی شود.

    سازمان انرژی اتمی مدعیست که می توان از این باتریها در موبایل ، لپ تاپ ،صنایع و در بیابانهای دور افتاده که فاقد برق هستند استفاده نمود.

    مطمئن باشید که هیچگاه چنین چیزی رونمایی نخواهد شد.

    اگر چنین باتری هایی وجود داشته باشد یعنی اینکه می توان با اتصال چند عدد از انها یک اتوموبیل را به حرکت دراورد و دیگر در طی 50 سال هیچ نیازی به بنزین ندارد .
    ویا با تعدادی از انها برق یک خانه برای 50 سال تامین می شود و دیگرنیازی نیست هیچ هزینه ای برای مصرف برق پرداخت.

    اگر چنین است پس چه نیازیست روزانه حدود صد میلیون بشکه نفت ، میلیاردها متر مکعب گاز طبیعی و صدها هزار تن ذغال

    سنگ مصرف شود و الودگیهای ان وارد طبیعت شود و در کنار ان جنگ و ادمکشی برای تصاحب منابع نفتی صورت گیرد.

    همچنین اگر برای مدتی مثلا” چند روز از برق مداومی که این باتری به اصطلاح اتمی تولید می کند استفاده نشود چه اتفاقی برای این باتری می افتد و انرژی ان صرف چه کاری می شود.

    6- مسئله مهم دیگر زباله های به اصطلاح هسته ایست. که می گویند چون زباله های هسته ای دارای تشعشعات پر انرژی هستند باید در کیلومترها عمق زمین دفن شوند.
    اگر زباله های هسته ای دارای تشعشعات پر انرژی هستند باید از تشعشعات این زباله ها مجددا” استفاده شود تا زمانی که تشعشعات ان از بین برود و نیازی به دفن انها در اعماق زمین نباشد.

    به قول خودشان مواد هسته ای با فراینهای زمانبر و پرهزینه به دست می ایند. بنا براین زباله های تشعشع دار انها که به نوعی دارای انرژی گرمایی هستند باید مجددا” مورد استفاده قرار گیرند نه اینکه دور ریخته شوند.

    مدتی پیش در امریکا افشا شد که مواد هسته ای را در کنار دریا دفن می کنند و این با ادعای انها مبنی بر خطرناک بودن زباله ها برای محیط زیست تضاد دارد.

    7- امریکایی ها به قول خودشان اولین ازمایش هسته ای را در سال ۱۹۴۵ انجام دادند و شوروی نیز در سال ۱۹۴۹ یعنی ۴ سال بعد از ازمایش امریکا.
    بیش از ۱۳۰ سال است که نوشابه کوکاکولا ساخته شده است و چنان سیستم حفاظتی در شرکت کوکاکولا ( یک شرکت خصوصی غیر نظامی و غیر امنیتی ) برقرار است که تا بحال فرمول ساخت ان فوق سری باقی مانده و هیچ کسی نتوانسته است فرمول انرا پیدا نماید و انحصار ان به طور کامل در اختیار شرکت امریکایی کوکاکولاست.
    حال اگر سلاحی به نام بمب اتمی با ان خصوصیات ویرانگری که در مورد ان مدعی هستند و پیچیدگیهای ان قابل مقایسه با کوکا کولا نیست چطور با ان سیستمهای حفاظتی و کنترلی پیشرفته امریکاییها به بیرون درز کرد و ۴ سال بعد در اختیار شوروی که درگیر جنگ داخلی وویرانیهای عظیم ناشی از جنگ داخلی و جنگ جهانی دوم بود قرار گرفت و انها هم راحت در زمان کوتاهی به تمامی مراحل ساخت ان پی بردند و ان را عملیاتی نمودند و همزمان توانستند موشکهای لازم برای پرتاب ان را بسازند و رقیب امریکا شوند.

    8- موضوع مهم دیگری که جای تامل دارد این است که تا بحال چندین بار عده زیادی از دانشمندان به اصطلاح اتمی امریکا به روسای جمهور امریکا اوباما و ترامپ نامه نوشته اند و خواستار ان شده اند که توافق هسته ای با ایران را حفظ کنند.

    چرا باید دانشمندان به اصطلاح اتمی امریکا نگران از بین رفتن توافق هسته ای باشند. و چه عاملی باعث شد که تعدادی دانشمند اتمی چنین درخواستی از دولت امریکا بکنند.این عامل چیزی نیست جز اینکه منافع این به اصطلاح دانشمندان درخطر است. در واقع همه انسانها وقتی منافعشان در خطر قرار بگیرد واکنش نشان میدهند. مثلا” کارگران در تغییرات کارخانه ها و تعدیل نیرو , کشاورزان در کاهش بارندگی و بروز خشکسالی و تجار در رکود بازار و کاهش قدرت خرید مردم .

    اصولا” سیاستمداران و دولتمردان به دانشمندان به عنوان ابزاری نگاه میکنند که باید در راستای منافع انها عمل کنند و هیچ نقشی در سیاستها و تصمیم گیریها ندارند.سیاستمداران انقدر مغرور و از خود راضی هستند که به کسی اجازه اظهار نظر نمیدهند و جز نظر و دیدگاه خودشان نظر و دیدگاه هیچ شخص یا گروه دیگری را قبول ندارند و اصلا” دانشمند هسته ای امریکا از کجا میداند ایران کجاست و در صنعت هسته ای چه وضعیتی دارد؟

    در هر اداره , سازمان یا شرکتهای صنعتی کارفرمایان و مدیران از اینکه کارکنانشان یکدست و متحد باشند نه تنها خوششان نمی اید بلکه از این موضوع واهمه دارند چون یکدستی نیروها میتواند به روند کار لطمه بزند و با تحت فشار دادن کارفرما تقاضای حقوق بیشتر نمایند. بنا بر این همیشه کلی هزینه میکنند تا بین نیروها تفرقه بیندازند و حتی هنگام استخدام نیروها افرادی را نیز استخدام میکنند تا بتوانند جو خفقان و ترس ایجاد کنند.

    این افراد در سازمانی که کار میکنند به گونه ای عمل میکنند که همیشه یک جو بی اعتمادی بین نیروهای ان سازمان حاکم شود و کارفرمایان و مدیران هوای این افراد را دارند و حقوق و مزایای خوبی به انها می دهند و تا زمانی که بتوانند جو خفقان و بی اعتمادی را در سیستم حفظ کنند از حمایت کارفرمایان و مدیران و حقوق و مزایای عالی برخوردارند واگر زمانی نتوانند این فضا را حفظ کنند بی ارزش میشوند ودیگر به انها حقوق و مزایای عالی نمی دهند.

    در مورد دانشمندان هسته ای موضوع مشابهی بر قرار است. دولت امریکا افرادی را به عنوان دانشمند اتمی استخدام نموده که کار انها این است که یک ژست عجیب وغریب به خود بگیرند و موضوعاتی از قبیل انرژی هسته ای , کوانتوم و …. را واقعی جلوه دهند و ترس و وحشت از بمب اتم و دیگر موضوعات دروغین را پیوسته در دنیا ایجاد کنند. یکی ابروی پرپشت میگذارد و هنگام مطالعه با دست ابروهایش را بالا می اورد. یکی جلوی تخته سیاه می ایستد و در پشت سرش بر روی تخته سیاه چند عبارت و معادله ریاضی نوشته وبجای نمادهای متداول ریاضی از حروف پیچ و خم دار یونانی استفاده میکند تا موضوع را پیچیده تر و با ابهت تر نشان دهد.دیگری با یک قیافه کج و معوج و با حالت عصبی حود را در حال مطالعه و انجام محاسبات پیچیده نشان میدهد.عده ای هم قیافه متفکرانه ای به خود گرفته اند و خود را مشغول کار با دستگاه های عجیب و غریب نشان میدهند .

    این دانشمندان عجیب و غریب از زندگی و امکانات خوبی برخوردار هستند. حال اگر دروغ بودن سلاح هسته ای فاش شود این افراد بی ارزش می شوند و دولت امریکا دیگر به انها بهایی نمیدهد و از زندگی و مزایای عالی محروم می شوند و چون هیچ کاری بلد نیستند معلوم نیست که با لو رفتن دروغ سلاح اتمی تکلیف انها چیست.

    پس دانشمندان هسته ای امریکا نگران منافع خود و زندگی راحت و مفت خوریشان هستند نه نگران امنیت جهان.

    چرا زمانی که کشورهایی مثل پاکستان ، افریقای جنوبی ، برزیل ، هندوستان ، چین ، کره شمالی ، اسراییل و… به دنبال ساخت سلاح به اصطلاح اتمی بودند نمایشنامه هایی مشابه برجام اجرا نمی شد.

    چرا دانشمندان به اصطلاح اتمی روسیه مثل دانشمندان اتمی امریکا در مقابل ایران جبهه نمی گیرند و خیلی از انها هم در دهه 90 میلادی از کشور شوروی سابق فرار کردند و به کشورهای جهان سوم پناهنده شدند و در این کشور ها چکار می کنند.

دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادامه مطالعه

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.