ارتباط با ما در

نقد جامعه ایرانی بر گفت‌وگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور؛

سخنان روحانی؛ سطحی، غیراقناعی و در مواردی پوپولیستی

روحانی را شب گذشته، در ردای رئیس‌جمهوری دیدیم که گویا در فضای دیگری، سوای اوضاع کنونی سکان‌داری کشور را در دست دارد و چه بسا در فضای سفید ترسیم شده از سوی وی، مجالی برای هیچ نگرانی نیست.

منتشر شده

جامعه ایرانیمحمد جعفری– شب گذشته بود که مرتضی حیدری، مجری صداوسیما به نهاد ریاست جمهوری رفت تا بر حسب انتظار بسیاری از مردم، سخنانی صریح و بی‌پرده را از زبان رئیس‌جمهور، حسن روحانی در قاب رسانه به گوش مردم برساند.

سخنانی که با توجه به وقفه چند روزه در نطق تلویزیونی شخص اول اجرایی کشور با مردم، انتظار بر این بود که با تبیین شفاف‌تر مواضع، هم مشی اقناع در قبال افکار عمومی ملتهب جامعه در پیش گرفته شود و هم شاهد بیان حقایقی از موانع بیرونی پیش پای دولت در محضر ملت باشیم.

روحانی را شب گذشته، در ردای رئیس‌جمهوری دیدیم که گویا در فضای دیگری، سوای اوضاع کنونی سکان‌داری کشور را در دست دارد و چه بسا در فضای سفید ترسیم شده از سوی وی، مجالی برای هیچ نگرانی نیست.

رئیس‌جمهور در نطق تلویزیونی آرام خود در حالی بسیاری از مطالبات مردمی را مغفول و حتی در مواردی مکتوم گذاشت که نمود بیرونی جامعه، گواه چنین مدعایی نیست. البته که در این بین، حیدری به عنوان مجری، چندان خلف رویه سازمان متبوعش را نکرد و با عدم اشاره به بسیاری از مطالبات افکار عمومی جامعه نظیر اوضاع حاکم بر برخی مناسبات قضائی و لزوم پیگیری رئیس شورایعالی امنیت ملی، رفع حصر و مواردی از این دست، از مظان ذره‌بین روسای خود در اتاق فکر سازمان، سربلند بیرون آمد.

اما نکته قابل توجه در این بین، سخنان سطحی رئیس‌جمهور بود که در پاسخ به همان سؤالات مطرح شده، فضای کشور را بیش از حد تصور سفید ترسیم کرد و بر هرگونه التهابی قلم کتمان کشید.

در همین باره، باید اشاره‌ای نیز به بسته پیشنهادی دولت داشت که کمی غلوآمیز و باطل‌السحر از سوی روحانی جلوه کرد و به نظر نمی‌رسد که چنین بسته‌ای بتواند، آن‌طور که باید و شاید بر بالین اقتصاد بیمار ایران به عنوان نوشدارو وارد عمل شود. البته که روحانی به ماجرای نقدینگی نیز اشاره‌ای داشت و مواردی را نیز در راستای ماحصل ترمیم اوضاع آن یادآوری کرد.

 اما آنچه مبرهن به نظر رسید، برنامه‌ای است که طی آن، امیدی به کنترل شایسته نقدینگی در کشور نمی‌رود و به تبع آن تا کنترل لازم در این حوزه صورت نگیرد، همچنان شاهد سرگردانی سرمایه‌ها در بازار خواهیم بود.

سرمایه‌هایی که به زعم اقتصاددانان در صورت سرگردانی، گاه به سوی سکه و ارز سوق می‌گیرند و گاهی نیز سراغ بازار مسکن و امثال آن خواهند رفت. امری که بی‌تردید نخستین خروجی آن، تداوم التهابات، افزایش نرخ‌ها، رانت و سوداگری سودجویان و نهایتاً آسیب‌پذیرتر شدن قشر ضعیف جامعه به شمار می‌رود و اظهر من‌الشمس که راهکار مقابله با آن، بیان مواضع سطحی و تزریق امید کلامی به شکل صرف در جامعه نیست.

اوضاع را جدی‌تر ببینیم آقای رئیس‌جمهور!

نکته دیگر لازم به شرح در ادامه اما، طرح مواضعی از سوی روحانی است که در کمتر مواردی مخاطب، اهتمام و جدیت در رصد اوضاع کنونی را از آن استنباط می‌کند. چرا که رئیس‌جمهور دیشب در برخی مسائل قدم به بیان کلماتی گذاشت که در آن صرفاً ژست امیدوارانه با حذف صورت مسئله بیننده را کلافه می‌کرد و ردی از اقناع در آن نمایان نبود.

اصولاً باید اساس وجود یک یا چند مشکل را در حوزه‌ای پذیرفت تا بتوان نسبت به حل آن اقدام کرد. چرا که مشکل ناموجود نوعاً موضوعیتی برای حل نخواهد داشت. از رئیس‌جمهور نیز در این بین انتظار می‌رفت تا با جدی‌تر دیدن مشکلات و خطرات متوجه کشور، بتواند به همان میزان جدیت را در راستای حل و مرتفع کردن آن به کار ببندد.

به رسمیت شناختن معترض!

روحانی در بخش دیگری از سخنان خود، اعتراض را برای مردم به رسمیت شناخت و اعتراض را از حقوق مسلم آنان تلقی کرد، وی به درستی نیز به منفور بودن گروهک تروریستی منافقین در میان ایرانیان اشاره کرد و تا اینجا، کلام رئیس‌جمهور را محلی از انتقاد نیست. اما شکل پارادوکسیکال مسئله در اینجاست که رئیس‌جمهور در مواردی نیز، معترضین اخیر را بی هیچ استثنا و اخصی، اغتشاشگر نامید و با برچسب “عده‌ای ناچیز” به استقبالشان رفت.

در این‌که عده‌ افراد معترض در وهله اخیر که به خیابان برخی شهرهای کوچک آمدند، زیاد نبود تردیدی نیست. شکی نیز از لزوم اخذ مجوز و حرکت در مدار قانون برای بیان هر اعتراض و تجمعی به ذهن راه نمی‌یابد، اما باید این مسئله را نیز در نظر داشته باشیم که همین عده معترض نیز نه از آن سوی مرزها به ایران آمده‌اند و نه فردبه‌فردشان را می‌توان با برچسب ارتباط با منافقین و امثالهم، از رسمیت اعتراض ساقط کرد. باید پذیرفت که چه بسا بسیاری از همین عده نیز در انتخابات اخیر به دولت رأی داده‌اند و شناختن حق اعتراض‌شان بدون تفکیک مردم از مردم، کمترین انتظارات است.

در شرایطی که همه‌جا این‌ روزها صحبت از حق و اعتراض است و در عمل، بستری برای تحقق این حق برای مردم فراهم نیست، رئیس‌جمهور به عنوان رئیس دولت و شورایعالی امنیت ملی می‌تواند و باید در این راستا اقدامی عینی و محسوس ترتیب دهد.

از ایستادن پای وعده‌ها تا تحقق آن

محور دیگری از سخنان رئیس‌جمهور در نطق شب گذشته، به عدم چرخش مواضع روحانی به راست اختصاص پیدا کرد. در جایی که وی تلاش کرد تا با کلام خود، هرگونه تغییر مواضع را کتمان کند و راه را بر هر قضاوتی در این باره بینند. این در حالی است که بسیاری از فعالین سیاسی، با رصد مواضع روحانی به خصوص در یک سال اخیر به چرخش به راست دولت و شخص وی اشاره کرده‌اند و کتمان چنین مسئله‌ای نیز در محضر مخاطب چندان اقناعگر به نظر نمی‌رسد.

روحانی همچنین تلاش کرد، به سان رویه خود از سال ۹۳ تا کنون، بر پایبندی‌ بر وعده‌ها و عهدها تأکید کند و این جمله نیز البته چندان ملموس و عینی به ذهن نرسید. چرا که مردم در این سال‌ها بر پایه این تعهدات ردای اعتماد بر دوش روحانی انداختند و آنچه روشن به نظر می‌رسد، بر زمین ماندن بسیاری از آن‌ها است.

البته باید به صداقت نیز اشاره داشت که بی‌تردید شرایط برخی از حوزه‌ها نسبت به دوره دولت مهرورزان تغییر کرده و به‌طور نمونه و مثال دیگر دانشجویی برای عنوان اتهامی توهین به رئیس‌جمهور مانند دوره دول نهم و دهم، ۷۴ ضربه شلاق نمی‌خورد و البته بسیاری از دیگر حوزه‌ها را نیز باید مشمول همین تغییر شرایط دانست.

اما با همه این اشارات و تفاسیر، روحانی که از لزوم مشارکت و رأی بیشتر در انتخابات برای افزایش قدرت جنگیدن با موانع و افزایش اقتدار دولت منتخب با مردم سخن گفت، اکنون با پشتوانه ۲۴ میلیون رأی در کارزار عمل قرار گفته است. باید به یاد داشت که اساساً شعار عمل به وعده‌ها و ایستادن پای آن، تضمینی برای تحقق نیست و باید طرحی نو درانداخت.

کما اینکه رئیس دولت اصلاحات نیز در بیان راهکارهای اخیر خود برای برون رفت از اوضاع کنونی به این مسئله اشاره داشته و تأکید کرده بود: “ما از انتخاب خود پشیمان نیستیم، اما دولت هم باید کارآمدی خود را در اولویت قرار داده و به مردم ثابت کند. مشکلات امروز دولت قابل درک است، اما باید کارآمدی دولت به ملت ثابت شود. ضعف‌ها و بی‌برنامگی‌ها و حتی عدم اجرای برنامه‌های مصوب را نمی‌توان به گردن رقبا انداخت، این چاره کار نیست.”

مغفول ماندن حقایق و مطالباتی که سرکوب شد

نکته دیگر مورد انتقاد در سخنان شب گذشته رئیس‌جمهور اما، عدم بیان برخی از حقایق و رجوع آن به جلسه سؤال مجلس بود که افکار عمومی تشنه شنیدن را سرکوب و اذهان را درگیر سؤالات کرد. سؤالاتی که در پی پاسخی است که بداند، رئیس‌جمهور منتخب ملت چرا جرات به زبان راندن نام شهر مشهد، در حین سخنان خود به عنوان نقطه آغاز اعتراضات دی‌ماه سال قبل را نداشت؟

چرا افکار عمومی را در گفتگوی بی‌واسطه با مردم به جلسه سؤال مجلس ارجاع داد؟ مگر نه اینکه نمایندگان مجلس، نمایندگان همین مردم هستند؟ مگر جلسه مجلس در روز سؤال از روحانی علنی نیست؟ چه تفاوتی میان برنامه زنده در محضر افکار عمومی و تریبون مجلس وجود دارد؟ چرا و چراهایی که رئیس‌جمهور باید با توجه به این جنس سؤالات، پاسخی اقناعی، شفاف، غیر سطحی و عاری از رگه‌های حماسی و پوپولیستی برای آن ارائه دهد تا شاهد کاهش التهابات ذهنی افکار عمومی باشیم.

جهت ثبت دیدگاه کلیک کنید

دیدگاه ثبت کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ادامه مطالعه

 

از دست ندهید

Copyright © 2018 JamehIrani. تمامی حقوق این پایگاه مطابق قانون متعلق به جامعه ایرانی است. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.