جامعه ایرانی– سه مرد وارد یک اتاق میشوند: یک دیکتاتور، یک مستبد و یک آیتالله. مرد چهارم به هر یک از آنها پیشنهاد مذاکره میدهد. دیکتاتور مستأصل است، به پیشنهاد چنگ و مزایا را به جیب میزند. حاکم مستبد لبخند میزند و با ظاهری از خودراضی شرایط را تحمل میکند. آیتالله هیچ پاسخی نمیدهد.
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از سی ان ان، این معمای پیچیده ترامپ با ایران خواهد بود: او هر کاری هم که انجام دهد، ایران این بازی را کش خواهد داد.
پیشنهاد اخیر ترامپ برای مذاکره بدون پیششرط با سران ایران –نه ضرورتاً با آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم این کشور، باوجود اینکه نهایتاً ایشان باید نظر به دیدار بدهند- تاکنون با سکوت روبرو شده است.
ترامپ روز دوشنبه به جهان گفت: «اگر ایران بخواهد، من مطمئناً با آنها دیدار خواهم کرد. اما نمیدانم که آنها آماده هستند یا نه.» شاید این یکی از اظهارات دقیقتری باشد که وی اخیراً مطرح کرده است.
حسن روحانی، رئیسجمهور ایران روز سهشنبه با سفیر جدید بریتانیا دیدار کرده و بار دیگر تأکید کرد که خروج آمریکا از توافق چندجانبه هستهای در ماه می «غیرقانونی» بوده و اضافه کرد که حال «توپ در زمین اروپا است».
به نظر میرسد که ایران –و روحانی در حال حاضر چهره آن است- عملگرایانه بازی میکند. برای جمهوری اسلامی بهتر است که برخی دشمنان را کنار خود نگه دارد تا اینکه بخواهد تمامی آنها را ناگهان ترد کند.
بههرحال، انگلیس، آلمان و فرانسه نبودند که از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شش کشور خارج شدند، بلکه آمریکا بهتنهایی دست به چنین اقدامی زد.
ایران بجای پاره کردن برجام و افزایش تولیدات هستهای خود، تنها درمورد توسعه سانتریفیوژهای خود برای غنیسازی اورانیوم صحبت کرده است.
مقامات ایرانی به طرفهای اروپایی برجام اعلام کردهاند که باید این توافق بهگونهای اجرا شود که از نظر مالی آسیبی به تهران وارد نشود.
این خود بهتنهایی یک تهدید صریح است چراکه ترامپ قصد اعمال تحریمهای ثانویه علیه تجار اروپایی که با ایران تجارت کنند را دارد. اما این مسئله به معنای تعهد به تقابل نیست.
ایرآنهمانقدر برای ایجاد شکاف میان دشمنان خود صحبت میکند که برای غلبه بر آنها. این همان کاری است که ایران به خوبی انجام میدهد. کافی است از جان کری، وزیر خارجه سابق آمریکا که مذاکرهکننده برجام با ایرانیها بود، سؤال کنید. این مذاکرات یک فرایند طولانی و شکنجه کننده بود و امتیازات تنها در لحظه آخر مطرح میشد، آنهم خیلی جزئی و با بیمیلی.
نشستهای رودررو و یکجانبه ترامپ با افراد کاملاً متفاوتی صورت گرفته است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه همانند کیم جونگ اون از کره شمالی بهاندازه مقامات ایران آسیبپذیر نیستند. اقتصاد کیم ممکن است آسیب ببیند اما پنجه او در قدرت به نظر محکم میرسد و حرفی از نارضایتی عمومی به گوش نمیرسد.
پوتین آشیانه خود را رهبری میکند و روایتهای رسانهای و ملی را تحت کنترل دارد تا محبوبیتش حفظ شود و فضای لازم برای بذلهگویی با ترامپ که به نظر میرسد پتانسیل زیادی برای امتیاز دادن به روسیه دارد را در اختیار بگیرد.
در حال حاضر احتمالاً این گفته جورج دبلیو بوش در ذهن مقامات عالیرتبه ایران است که «اگر یکبار به من حقه بزنی، شرم بر تو اما اگر دوبار به من حقه بزنی، شرم بر من.»
ایران که یکبار با محدود کردن ظرفیتهای هستهای خود در ازای لغو تحریمها موافقت کرده بود، چرا حال باید به ترامپ یا هر مقام دیگری که از او پیروی میکند، اعتماد کند؟
پاسخی که ترامپ در حال حاضر میدهد این است که ایرانیها در حال حاضر هیچ گزینه دیگری ندارند: او در دیدار با نخستوزیر ایتالیا طی روز دوشنبه گفت که اگر آنها اقتصاد ایران را فلج نکنند، او اینکار را خواهد کرد.
در حال حاضر به نظر میرسد که ترامپ دور دوم مذاکرات با پوتین را آغاز کند تا دور نخست مذاکرات رو در رو با روحانی را. گرچه هرچه ایرانیها ضربه بخورند، سرمایه سیاسی –و نه اقتصادی- آنها به خطر میافتد.