جامعه ایرانی– اروپا کی میفهمد که رئیسجمهور آمریکا رقیب این قاره است نه متحد آن؟
به گزارش جامعه ایرانی به نقل از گاردین، آنها حق داشتند که نگران شوند. دونالد ترامپ همان ساعت اولی که وارد اروپا شد مشغول توهین به نزدیکترین دوستان آمریکا و تهدید به خروج از ناتو شد. وی علناً ترزا می را تحقیر کرد و حال نام تجاری زشت خود یعنی سیاستهای سرکش مردان را به هلسینکی میبرد تا با بهترین رفیقش، ولادیمیر پوتین دیدار کند. این یک اتفاق شوم برای اروپا و مملو از ترس و بیزاری است.
تمامی این مسائل یک سؤال را ایجاد میکند: ترامپ تا کجا اجازه پیشروی خواهد داشت، پیش از آنکه رهبران دموکراسیهای غربی بالاخره محدودیتی برایش قائل شوند؟ چقدر زمان میبرد تا آنها او را به عنوان یک رقیب و نه یک متحد و تحقیرکننده ارزشها و منافع کشورهایشان بشناسند- و بر اساس آن عمل کنند؟ آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان متانت و استحکام را امتحان کرد. ترزا می، نخستوزیر بریتانیا تملق و چاپلوسی را امتحان کرد. اتحادیه اروپا تهدید و تعرفههای تجاری انتقام جویانه را امتحان کرد. سایرین با خوشبینی، ترامپیسم را یک انحراف میدانند، نه یک تغییر استراتژیک. اما هیچچیز مانع دیوانهبازیهای او نمیشود و او با بدخواهی از روی هر کسی که در مسیرش قرار بگیرد رد میشود.
مشخص است که یک رئیسجمهور آمریکایی باید در مورد چه مسائلی با پوتین صحبت کند: اشغال غیرقانونی کریمه توسط روسیه، حملات سایبری آن، جنگ اطلاعاتی و مداخله در انتخابات. اما در صدر دستورکار شخصی ترامپ یک مسئله کاملاً متفاوت وجود دارد که گواهی است بر یک دنیا بدبختی کاملاً جدید: ایران.
کشورهای اروپایی تمایل دارند که دشمنی پایدار واشنگتن با تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ را فراموش کنند. آنها همچنین عمق بیخبری آمریکا نسبت به ایران را دستکم میگیرند. دیپلماتهای آمریکایی تقریباً ۴۰ سال است که در ایران کار نمیکنند. سیاستمداران، تاجران و رسانههای آمریکایی دانش اندکی نسبت به این کشور دارند. در چنین خلأ ای بسیار ساده بوده که دشمنان ایران، بهخصوص دیکتاتوریهای عرب سنی حوزه خلیجفارس تصویری ناعادلانه از ایران ارائه کنند.
برای جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ و سایر همراهانش، ایران یک کار ناتمام است، بخشی از «محور شرارت» ننگین جورج دبلیو بوش. عراق صدام به شکلی خونبار تسلیم شد؛ کره شمالی کیم جونگ اون نیز در حال به زانو درآمدن است یا آنها اینطور فکر میکنند. میراث ناشایسته بوش در حال تشدید کمپین علیه ایران پشت درب دفتر پوتین است. اقدامات اندکی وجود دارد که ترامپ برای جلب حمایت مسکو در تهاجم آتی خود، دست به انجامشان نخواهد زد.
دیدار ترامپ-پوتین: دستور آمادهسازی یک فاجعه
همانطور که سوزان رایس، مشاور امنیت ملی باراک اوباما متذکر شد، دیدار دو جانبه ترامپ با پوتین در هلسینگی –بدون حضور مقامات یا یادداشت نویس ها- «دستور آمادهسازی یک فاجعه» است.
متحدان غربی نگرانند ترامپ که از سوی سعودیها و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل تحریک شده، بهطور خصوصی عملاً پیشنهاد به رسمیت شناختن الحاق کریمه به روسیه و لغو تحریمهای مربوط به اوکراین را مطرح کرد. در عوض وی به دنبال کسب موافقت پوتین برای بیرون راندن ایران از سوریه خواهد بود تا مرز اسرائیل امن بماند و نفوذ تهران در لبنان و منطقه کاهش بیابد.
هر توافقی از این دست به معنای نجات بشار اسد و تأیید برتری خاورمیانهای مسکو خواهد بود. این مسئله همچنین فاجعه نهایی باری ناتو خواهد بود چراکه باعث شکاف در این پیمان میشود و احتمالاً اعتبار آن در شرق اروپا را خدشهدار میکند.
اما هیچ یک از این مسائل برای ترامپ اهمیت ندارد و فقط به هدف نهایی خود برای متوقف کردن بلندپروازیهای ایران فکر میکند. هر کسی که از روند منتهی به جنگ عراق آگاه باشد، میتواند نشانهها را ببیند: فتنهانگیزی ترامپ در اعتراضات مردمی دیماه ۹۶، خروجش از توافق هستهای ۲۰۱۵، اعمال تحریمهای جدید، اعتراضات ریاکارانه درباره حقوق بشر و تلاش بیوقفه برای به انزوا کشاندن ایران. تمامی این نشانهها به یک هدف اشاره دارند.
البته بههیچوجه نمیتوان به همراهی روسیه با این فرآیند اطمینان داشت. نشست هلسینکی دومین موفقیت پوتین پس از برگزاری جام جهانی است. علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر معظم ایران هفته گذشته در سفر به مسکو با استقبال گرمی روبرو شد و نسبت به تداوم دوستی روسیه اطمینان یافت. ضمن اینکه مشخص نیست حتی اگر پوتین بخواهد ایران را سوریه خارج کند، توان این کار را دارد یا نه.
اما ملاحظات منطقی باعث نمیشود که ترامپ، دیکتاتورها و جنگطلبان، برای مثال در صورت بسته شدن تنگه هرمز توسط ایران، گزینه جنگ را انتخاب نکنند. جنگ با ایران باعث میشود فجایع عراق پیش پا افتاده جلوه کنند. بااینحال چه کسی میتواند مانع ترامپ شود، اگر ما نشویم؟